۴۵۹/۰
«شهادت دروغ زننده است» امروز هم مناسبت دارد
۴۵۷/۰
«احترام به پدر و مادر» امروز هم مناسبت دارد
۴۵۶/۰
باید کودکان را برای فراگیری ایمان مذهبی مورد تشویق قرار داد
۴۵۰/۰
«تو نباید دزدی کنی» امروز هم مناسبت دارد
۴۳۵/۰
خرید اشیاء دزدی نادرست است
۴۳۸/۰
نگهداشتن پول پیدا شده نادرست است
۴۱۵/۰
نپرداختن کرایه وسایل نقلیه عمومی نادرست است
۳۸۷/۰
تقلب در مالیات بر درآمد نادرست است
۳۳۸/۰
قتل برای دفاع از خود نادرست است
۳۳۰/۰
«تو نباید بکشی» امروز هم مناسبت دارد
۳۲۹/۰
ترور سیاسی نادرست است
تعیین مؤلفههای اصلی نشان داد که بیش از ۴۰ نگرش در بعد زمینهسازی (که بازتاب میزان پذیریش یا رد هنجارهای فرهنگی یهودی- مسیحی است و توسط جدول ۶ - ۱ مشخص است)، بار معنادار دارند. اینگلهارت با توجه به این جدول، ۳ نوع مقوله یکتاپرستی، حرمت خانواده و نظم داخلی را استخراج نمود(اینگلهارت،۱۳۷۳، ص ۲۱۰)، ۱۷ ارزش که بالاترین بار را دارند در ارتباط با این اندیشهاند که خدا وجود دارد و اینکه تنها یک خدا وجود دارد و باید به آن احترام گذاشت. گروه دیگری با حرمت خانواده و پرورش کودکان رابطه دارد که نگرشهای با مضمون سقط جنین، طلاق، روابط نامشروع، زنا، فحشا و همجنسبازی در این گروه جا میگیرند و و سومین گروه نیز شامل نظم داخلی ،دزدی و خشنونت علیه دیگران است.
اینگلهارت در مورد تفاوت سنخهای ارزشی در مورد نگرشهای بالا اینگونه توضیح میدهد: «خیزش فرامادیگری اگر چه گسترده است لیکن تنها یک جنبه از فراگرد وسیعتر دگرگونی فرهنگی است که به جهانبینی سیاسی، گرایشهای مذهبی، نقشهای مبنی بر جنسیت و هنجارهای جنسی در جامعه پیشرفته صنعتی شکل نوینی سنجیده است. این دگرگونیها در ارتباط با یک نیاز مشترکاند: نیاز به احساس امنیت که مذهب و هنجارهای فرهنگی مطلق به طور سنتی آن را تأمین میکردند»(اینگلهارت،۱۳۷۳،ص ۲۱۲).
به نظر او سه دلیل عمده برای افول هنجارهای مذهبی اجتماعی و هنجارهای جنسیتی سنتی در جوامع پیشرفته (یا به عبارت دیگر در میان فرامادیون) وجود دارد.
الف- افزایش احساس امنیت که نیاز به هنجارهای مطلق را کمرنگ میکند. افراد تحت فشارهای روانی نیاز به مقررات قابل پیشبینی و خشک دارند. آنها نیاز به آن دارند که از آنچه روی میدهد اطمینان حاصل کنند، زیرا در خطر هستند و به حداکثر امکان پیشبینی نیاز دارند. اما در اوضاع نسبتاً امن و بیخطر، نیازی به آموزه ها و فرمانهای خشک و منطقی که بازدارندههای دینی قادر به تأمین آن هستند، ندارند.
ب- هنجارهای اجتماعی و مذهبی معمولاً زمینهای کارکردی دارند بدون چنین هنجارهایی جامعه از هم گسیخته میشود. قاطعیت این کارکرد به خصوص اکنون کمتر از گذشته است. به طوری که ممکن راه را برای زوال تدریجی هنجارهای مزبور باز کند (به طور مثال زمانی خانواده واحد اصلی اقتصادی بوده و بیشترین آموزش در آن انجام میپذیرفته ولی امروز نسل جدید با وجود دولت رفاه میتواند به حیات خود ادامه بدهد حتی اگر خانواده متلاشی شود. و دیگر نمیتوان گفت طلاق حیات کودکان را تهدید میکند). البته این واقعیت محض که کارکرد یک الگوی فرهنگی معین تضعیف گردید یا حتی از بین رفته است به این معنی نیست که هنجار خود به خود از بین میرود (زیرا این ارزشها در دوران کودکی به سختی درونی شدهاند و البته بعدها به وسیله بازدارندههای پیشتعقلی تقویت میشوند) بلکه در صورتی که دلیل نخستین برای یک هنجار معین تحلیل رود راه را برای آنکه آن هنجار به تدریج سست شود میگشاید.
ج- دلیل دیگر افول جهانبینی سنتی، مسأله ”همسانی شناختی” میباشد. مردم در پی همسانی درونیاند، از این رو جهانبینیشان با تجربه روزانهشان همسان میگردد. در دنیای کنونی تجربه زندگی روزانه مردم اساساً با نوعی از تجربه زندگی که آیین مسیحی– یهودی را تشکیل میدهد، متفاوت است. ععهد عتیق در جامعهای شبانی پدیدار گشت و نهادهایش بازتاب جهانبینی شبانی است اما در جامعه پیشرفته صنعتی کامپیوتر بسیار بیشتر از گوسفند، بخشی از تجربه زندگی روزانه مردم است. پس این نظام تجویزی سنتی و جهانی که اکثر مردم با تجربه مستقیم خود میشناسند ناهمسانی شناختی وجود دارد(اینگلهارت،۱۳۷۳، ص۲۰۲).
اینگلهارت برای نشان دادن این موضوع ارزشهای سنتی را با سنخهای ارزشی در جداول تقاطعی قرار میدهد و همانگونه که اشاره شد ۳ نوع گرایش عمده را بررسی میکند.۱- دین ۲- خانواده ۳-نظم(که ما تنها دو مورد اول را مورد بررسی قرار میدهیم)
در این قسمت نتایج حاصل از پیمایش ۷۹ را با نتایج اینگلهارت در (۱۹۹۰) و نتایج جهانی حاصل از سایت worldvaluessurrey.org در دو بخش دین و خانواده مقایسه میکنیم.
۴-۱-۳-۱-نگرشهای دینی