روش مک لین و سدن برنامه ریزی فناوری اطلاعات
این روش در اواخر دهه ۱۹۷۰ در چهار رده برنامه ریزی استراتژیک سیستم اطلاعاتی، برنامه های بلندمدت، میان مدت (طرح جامع) و کوتاه مدت ارائه شد.
روش چهار مرحله ای برنامه ریزی فناوری اطلاعات
مدل ودربی که در سال ۱۹۹۳ ارائه شد شامل گام های اصلی برنامه ریزی استراتژیک اطلاعات، تجزیه و تحلیل نیازمندیهای اطلاعات سازمان، برنامه ریزی تخصیص منابع و برنامه ریزی پروژه ها می باشد.
روش یکپارچه برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعاتSISP (پیشنهاد مین و همکاران)
این روش در سال ۱۹۹۹ توسط مین و همکاران او ارائه شد، اساس کار آن روی عوامل حیاتی موفقیت(CSF) و شاخص های کلیدی عملکرد(KPI) قرار داده شده و شامل گامهای استقرار رویه برنامه ریزی( که خود شامل: تشکیل کمیته برنامه ریزی، تعهد مدیریت ارشد، تشکیل تیم پروژه)، برنامه ریزی استراتژی کسب و کار، تعیین موقعیتها و فرصتهای حاصل از فناوری اطلاعات، تنظیم استراتژی های فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی، تجزیه و تحلیل عملیاتی و مهندسی مجدد فرآیندها، ویژگیهای سیستم های اطلاعاتی و مستندسازی به منظور پیاده سازی و اجرا می باشد]۲و۳۱و۳۳و۳۵و۳۶و۳۷[.
شکل ۲-۶: روش یکپارچه برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعاتSISP
۲-۳- برنامه جامع فناوری اطلاعات[۳]
در دنیای امروزی بکار گیری موثر تکنولوژی اطلاعات در سازمان و همراستا سازی استراتژی های فناوری اطلاعات با استراتژی های سازمان، به صورت یک نیاز ضروری درآمده است. وجود جزایر اتوماسیون در سازمان هایی که از فناوری اطلاعات استفاده کرده اند، چیدمان و آرایش ناکارآمد سخت افزارها و برنامه های کاربردی متنوع و سرمایه نسبتا هنگفتی که به این امر اختصاص داده می شود، لزوم تهیه یک طرح جامع را بدیهی جلوه می دهد.
۲-۳-۱- طرح جامع فناوری اطلاعات
این طرح عبار ت است از یک توصیف عینی از ارتباطات فعلی و مطلوب فرا مدیریتی و سازمانی با فناوری اطلاعات که شامل موارد زیر می باشد:
انطباق نیازمندیها برای سیستم اطلاعاتی با فرامینی که ماموریت سازمانی را پشتیبانی می نمایند.
تعامل کافی، تکرارپذیری و امنیت سیستمهای اطلاعاتی
کاربرد و نگهداری مجموعه ای از استانداردها که توسط سازمان ارزیابی و اجرا می گردند]۲[.
برنامه جامع فناوری اطلاعات نقشه جامع و کاملی است که فرایند، مسیر و نحوه گسترش فناوری اطلاعات را در سازمان مشخص می کند، بعبارت دیگر این برنامه با دیدی راهبردی به شناخت درست نیازمندی های سازمان و بررسی راه حل های مختلف پرداخته و بهترین روش را برای توسعه نظام مند فناوری اطلاعات در سازمان که منطبق با راهبردهای کلان سازمان می باشد ارائه می دهد.
معماری مبین ساختاری واحد و منسجم از کلیه اجزای موجود و همچنین چگونگی ارتباطات و تعامل آن ها با یکدیگر است. پس معماری فناوری اطلاعات باید بیانگر کلیه عناصر مهم و دخیل برای توسعه فناوری اطلاعات در سازمان و ارتباط آن ها با یکدیگر باشد.
یک معماری خوب لازم است ویژگی های زیر را دارا باشد]۱[:
قابل فهم بودن.
در نظر گرفتن موارد اصلی کاربری سیستم.
قابلیت استفاده مجدد مولفه های آن.
انعطاف پذیری نسبت به تغییرات.
تعریف واسطه ها بطوری که کمترین وابستگی ممکن میان زیرسیستم ها وجود داشته باشد.
جهت ارائه معماری فناوری اطلاعات، یا معماری سازمانی موسسه NIST[4] الگوی پایه ای را ارائه کرده است. این الگو که الگوی معماری سازمانی گفته می شود، دارای ۵ لایه است. در برنامه جامع فناوری اطلاعات همه لایه ها مد نظر قرار می گیرند.
شکل ۲-۷: هرم لایه های معماری فناوری اطلاعات
لایه معماری کاری: در این لایه لازم است ماموریت، اهداف، چشم انداز و استراتژیهای سازمان در دوره های بلند مدت و میان مدت لحاظ گردد. معماری کاری بطور مستقیم توسط مدیریت ارشد سازمان تعیین گردیده و در سطح بالای سازمان ملموس است .
لایه معماری اطلاعات: در این لایه سازمان نیاز به اطلاعات و منابع اطلاعاتی دارد. در این لایه عناصر و منابع اطلاعاتی سازمان از دید کاربرد، توزیع و دسترسی پذیری، صحت و یکپارچگی مطرح می گردد .
لایه معماری سیستم های اطلاعاتی: در این لایه وظیفه تبدیل داده به اطلاعات را به عهده دارد و اطلاعات را برای تصمیم گیری می سازد. این لایه سیستمهای کاربردی مانند نیروی انسانی، حسابداری، مالی و تولید و فروش است .
لایه معماری داده ها: در این لایه شکل و ساختار بانک های اطلاعاتی و DBMS های مربوطه مشخص می شود. مدل داده ای شامل موجودیتها و روابط بین موجودیتها از موارد مهم این معماری می باشد.
لایه معماری فناوری ( نرم افزار، سخت افزار و ارتباطات): در این لایه آخرین لایه مدل سازمانی است نوع سخت افزارها، نرم افزارها و امکانات ارتباطی برای اجرای سیستم های اطلاعاتی و گردش اطلاعات و عملیات تعیین می شود. عناصر این لایه بیشترین تغییرات را در بردارد. بطوریکه هر چند وقت یکبار سخت افزار رایانه ای با امکانات جدید مانند تغییراتCPU ، Ram ، Hard و انواع تجهیزات ارتباطات شبکه دچار تغییرات و تحولات می شوند، در بعضی از موارد نیاز به ارتقاء دارند]۱و۲و۳و۱۶و۱۸[.
۲-۳-۲- طراحی معماری فناوری اطلاعات
معماری فناوری اطلاعات در بردارنده کلیه ساختارهای حاوی نرم افزارهای کاربردی رده های مختلف مدیریتی(مدیریت عملیاتی و کنترل، مدیریت میانی و کنترل و مدیریت استراتژیک) و نرم افزارهای کاربردی عملیات ها و کارکردهای مختلف نظیر بازاریابی، تحقیق و توسعه، تولید و توزیع و … می باشد. به علاوه معماری اطلاعات تمام مقوله های زیرساختی اعم از پایگاه های اطلاعات، نرم افزارهای پشتیبانی، شبکه اتصال نرم افزارهای کاربردی و … را در خود جای می دهد.
در راستای طراحی معماری فناوری اطلاعات ابتدا رویکردهای موجود برای طراحی فناوری اطلاعات را که شامل موارد زیر است مورد بررسی قر ار می دهیم:
برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات[۵]
چارچوب های همترازی کسب و کار
چارچوب های معماری فناوری اطلاعات
معماری سازمانی
معماری سرویس گرا
معماری سازمانی سرویس گرا]۲و۳۲[
۲-۳-۲- ۱- برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات
در ابتدای فصل دوم در قسمت ۲-۲-۳-۲- انواع روش های برنامه ریزی فناوری اطلاعات که شامل روش سه مرحله ای برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات، روش سگارز و گرو برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات و … بطور کامل توضیح داده شده است. کاربردهای استراتژیک این رویکرد را میتوان به شرح زیر طبقه بندی نمود:
ایجاد ارزش افزوده در فرآیندهای کسب و کار
ارتباط دهی موثر سازمان با مشتریان و ارباب رجوع یا عرضه کنندگان
تولید محصولات یا خدمات جدید
بهبود اثربخشی تصمیم گیری مدیران و افزایش کارآیی سازمان
ارتقای یادگیری سازمانی
کسب مزیت رقابتی]۲و۳۵و۳۶و۳۷[
۲-۳-۲- ۲-چارچوب های همترازی کسب و کار
لوفتمن همسویی کسب و کار و فناوری اطلاعات را، کاربرد فناوری اطلاعات به شیوهای مناسب و به موقع و در هماهنگی با استراتژیها، اهداف و نیازهای کسب و کار تعریف می کند. ابعاد همسویی ساختاری، فرهنگی و استراتژیک می باشد. شکل زیر رویکردهای مختلف برای همسویی را نشان می دهد]۵۷[:
شکل ۲-۸: رویکردهای مختلف برای همسویی
در این امر نخستین کار، شناخت سیستمهای اطلاعاتی است که بیشترین انطباق و اثربخشی را در راستای اهداف و اولویت های سازمانی دارند. همسویی برنامه های فناوری اطلاعات با توسعه کسب و کار تاثیر فراوانی در کاهش هزینه ها، خلق مزیت رقابتی، تحرک عمومی برای نوآوری، افزایش انعطاف پذیری و پاسخگویی سازمان، توسعه کیفیت، گسترده کردن خدمات به مشتریان، توسعه و تسهیل ارتباطات سازمانی خواهد داشت. در زیر به تعدادی از چارچوبهای همترازی بین استراتژی کسب و کار و استراتژی فناوری اطلاعات اشاره می شود:
چارچوب همترازی بین استراتژی کسب و کار و استراتژی فناوری اطلاعات هندرسون و ون کاترمن: این چار چوب در سال ۱۹۹۳ با هدف تدارک راهی جهت ایجاد ارزش افزوده از سرمایه گذاری های انجام شده در فناوری اطلاعاتی ارائه شد. همانگونه که حاکمیت خوب فناوری اطلاعات، بازگشت سرمایه بیشتری را تضمین میکند.
چارچوب همترازی بین استراتژی کسب و کار و استراتژی فناوری اطلاعات لوفتمن: این چارچوب در سال ۱۹۹۳ چهار راهکار همترازی با عنوان های ارائه خدمات IT، پتانسیل رقابتی، بهره گیری از پتانسیل فناوری و اجرای استراتژی را با هدف کارایی سیستم های فناوری اطلاعات ارائه کرد.