ـ دوم، ظرفیت اطلاعات برای انتقال و حرکت در ساختار اجتماعی که بتوان پایه ای برای کنش فراهم نمود؛
ـ سوم، هنجارهایی که توأم با ضمانت اجرایی موثر باشند.
از آنجائیکه شهروندی، یک نقش اجتماعی است و هر نقش اجتماعی شامل تکالیف و حقوق می شود؛ بنابراین مطابق نظر کلمن شهروندی خود یک نوع سرمایه اجتماعی نیز هست؛ چون هم در بر گیرنده ی انتظارات و هم هنجارهای قوام یا ضمانت اجراءی است.
از نظر پوتنام سرمایه اجتماعی عبارت است از پیوندهای بین افراد(شبکه های اجتماعی) و هنجارهای اعتماد و کنش و واکنش متقابل که از این پیوندها ناشی می شوند. از نظر پوتنام سنجه های سرمایه اجتماعی شامل موارد ذیل است: میزان مشارکت در امور اجتماع محلی و زندگی سازمانی، مشارکت در امور عمومی(مثل رای دادن)، رفتار داوطلبانه، فعالیتهای اجتماعی غیر رسمی(مثل دیدار دوستان) و سطح اعتماد بین افراد؛ بدین ترتیب، سنجه او دارای دو عامل اساسی است: سنجه مشارکت انجمنی و سنجه اعتماد(Glaeser,2000).
در نظریه پوتنام نیز سنجه های سرمایه اجتماعی در بطن خود مفهوم شهروندی را دارند. چون بدون انجام تکالیف و رعایت حقوق شهروندی مشارکت اجتماعی ممکن نیست. باس(۲۰۰۴) معتقد است نظریه سرمایه اجتماعی معطوف به بسط قضایایی در مورد شرایطی است که تحت آن حکومت ها و اجتماعات محلی بتوانند برای نیل به اهداف مشترک تعاون و همکاری داشته باشند و نیز تعیین کننده ترتیبات نهادی افقی است که تأثیر مثبت روی ایجاد شبکه هایی از اعتماد، اداره بهتر امور و عدالت اجتماعی دارد. عدالت اجتماعی دیکته کننده ی تکالیف و حقوق شهروندی است که خود تحت تأثیر سرمایه اجتماعی است(برجسته، ۱۳۸۹).
فرانسیس فوکویاما(۲۰۰۹) سرمایه اجتماعی را مجموعه ای از هنجارهای موجود در سیستم های اجتماعی می داند که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن هزینه های تبادلات و ارتباطات می گردد. فوکویاما سرمایه اجتماعی را به عنوان یک پدیده جامعه شناختی مورد توجه قرار می دهد. به نظر او سرمایه اجتماعی با شعاع اعتماد ارتباط تنگاتنگی دارد. هر چه قدر شعاع اعتماد در یک گروه اجتماعی گسترده تر باشد، سرمایه اجتماعی نیز زیاد خواهد بود و به تبعیت از آن میزان همکاری و اعتماد متقابل اعضای گروه نیز افزایش خواهد یافت(Fukuyama,2009).
فوکویاما(۲۰۰۹) منابع ایجاد کننده سرمایه اجتماعی را این گونه مطرح می نماید :
- هنجارهایی که به لحاظ نهادی ساخته شده اند و منتج از نهادهای رسمی مانند دولت و نظام های قانونی هستند؛ .
- هنجارهایی که خودجوش هستند و برخاسته از کنش های متقابل اعضای یک جامعه می باشند؛
- ساخت مندی های برون زاد که برخاسته از اجتماعی غیر از اجتماع مبدأ خودشان هستند و می توانند از ایدئولوژی، فرهنگ و تجربه تاریخی مشترک نشأت بگیرند؛
- هنجارهایی که از طبیعت ریشه گرفته اند مثل خانواده، نژاد و قومیت(Fukuyama,2009).
جیمز کلمن مانند بوردیو مفهوم سرمایه اجتماعی را از اقتصاد به جامعه شناسی آورد. کلمن سرمایه اجتماعی را برحسب کارکردی که دارد تعریف می کند. به عقیده او این مفهوم نه یک موجود منفرد، بلکه در برگیرنده موجودیت های مختلفی است که تمامی آنها در دو عنصر مشترک هستند، یعنی همه آنها جنبه هایی از ساخت اجتماعی را در خود دارند و واکنش معینی از کنشگران را در درون این ساختار تسهیل می کنند. سرمایه اجتماعی همانند دیگر اشکال سرمایه مولد است و رسیدن به اهدافی را امکان پذیر می سازد که در نبود آن، دسترسی به آن اهداف ناممکن خواهد بود. سرمایه اجتماعی همانند سرمایه مادی و سرمایه انسانی، کاملا قابل مبادله نیست، اما می تواند مختص به فعالیتهای مشخصی باشد. شکل مشخصی از سرمایه اجتماعی که در تسهیل بعضی از کنشها ارزشمند است، می تواند برای کنشهای دیگر بی فایده و یا حتی مضر باشد. سرمایه اجتماعی برخلاف اشکال دیگر سرمایه در ذات ساختار روابط میان کنشگران وجود دارد.
کلمن پس از این تعریف از سرمایه اجتماعی، مجموعه های مختلفی از کنشها، پیامدها و روابط را سرمایه اجتماعی می نامد. از نظر او سرمایه اجتماعی ذاتا قادر به کار است و سرمایه اجتماعی هر آن چیزی است که به مردم و نهادها امکان عمل می دهد. بنابراین، سرمایه اجتماعی یک مکانیزم، یک شی و یا یک پیامد نیست، بلکه بطور همزمان هریک یا تمامی آنها است. سرانجام اینکه سرمایه اجتماعی از نظر کلمن به لحاظ هنجاری و اخلاقی خنثی است. یعنی نه مطلوب است و نه نامطلوب و صرفا با فراهم کردن منابع لازم، وقوع کنشها را امکان پذیر می سازد(Coleman,2000).
سرمایه اجتماعی از نظر کلمن یک شی واحد نیست. انواع چیزهای گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند:
اول- جنبه ایی از یک ساخت اجتماعی هستند؛
دوم- تسهیل گر کنشهای افراد درون ساخت ها می باشند.
۳- شاخص اعتماد اجتماعی:
انسان بطور ذاتی در تعامل و تقابل با دیگران نیازهای خود را بر طرف ساخته و گذران امور می کند. اثرات این کنشهای متقابل و نقش آنها تا حدی است که حذف آن، زندگی را غیر ممکن می سازد. اما در این میان دانشمندان علوم اجتماعی با نگرشی کنجکاوانه در جوامع، به شناسایی این کنش ها پرداخته و به مجموع عواملی پی برده اند که آنرا سرمایه اجتماعی نامیده اند. مفهوم سرمایه اجتماعی در برگیرنده مفاهیمی همچون اعتماد، همکاری و همیاری میان اعضای یک گروه یا یک جامعه است که نظام هدفمندی را شکل می دهند و آنها بسوی دستیابی به هدف ارزشمند هدایت می کند(یزدان پناه،۱۳۸۲).
در جامعه امروزین بدون سرمایه اجتماعی، دستیابی به توسعه امکان پذیر نخواهد بود، زیرا بدون این سرمایه، استفاده از دیگر سرمایه ها به طور بهینه انجام نخواهد شد. سرمایه اجتماعی، شبکه ای از روابط اجتماعی است که با هنجارهایی مانند اعتماد و مشارکت مدنی و اجتماعی سنجش می شود. در تعریف دیگر سرمایه اجتماعی، منبع کنش های جمعی است که عامل پیوند دهنده ها عوامل اجتماعی خواهد بود و موجب استفاده حداکثری از منابع فیزیکی و انسانی در جهت رشد، توسعه و تعالی جامعه خواهد شد(مشبکی،۱۳۸۶). سرمایه اجتماعی با شاخص هایی مانند مشارکت اجتماعی، حمایت اجتماعی، شبکه های اجتماعی، مشارکت مدنی و اعتماد سنجش می شود و جامعه ای که هر یک از شاخص های یاد شده در آن، زیاد باشد از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردار است. تلاش جوامع در جهت افزایش اعتماد، مشارکت مدنی و مشارکت اجتماعی، باعث بهبود روابط اجتماعی و اعتماد بین افراد و افراد با سازمان ها و دولت ها خواهد شد و این وضعیت کمک می کند تا جوامع از حداکثر نیروی انسانی و مادی در جهت توسعه استفاده نمایند(Bolino,2002).
منظور از باهمبودن، نهادهای اجتماعیای است که کارکرد دیدار، شناخت و در نهایت اعتماد را میسر میکنند. البته حتما لازم نیست که ارتباط پیشگفته تنها در داخل نهادهای جامعه مدنی باشد بلکه بیشتر روشها و فرمهای اجتماعی را نیز که ارتباط مداوم و سازماندهیشده دارند، در برمیگیرد. اما نباید از یاد برد که اعتماد و حس همکاری با شیوهای آسانتر در داخل نهادهای جامعه مدنی درست میشوند؛ به این دلیل که اعضای آن نهادها به دلخواه و بدون هیچ چشم داشتی به عضویت آن نهادها در میآیند.
۲-۲-۴- مروری بر نظریات سرمایه اجتماعی
اصطلاح سرمایه اجتماعی قبل از سال ۱۹۱۶، در مقاله ای توسط هانی فان از دانشگاه ویرجینیای غربی مطرح شد؛ اما، نخستین بار در اثر کلاسیک جین جاکوب، مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی در سال ۱۹۱۶ به کاررفته است(الوانی و شیروانی،۱۳۸۳)، که در آن او توضیح داده بود که شبکه های اجتماعی فشرده در محدوده های حومه قدیمی و مختلط شهری، صورتی از سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهند و در ارتباط با حفظ نظافت، عدم وجود جرم و جنایت خیابانی و دیگر تصمیمات در مورد بهبود کیفیت زندگی، در مقایسه با عوامل نهادهای رسمی مانند نیروی حفاظتی پلیس و نیروهای انتظامی، مسئولیت بیشتری از خود نشان می دهند. سرمایه اجتماعی از سالهای دهه ۱۹۹۰ برای نخستین بار از سوی جامعه شناسان فرانسوی و آمریکایی چون توکویل، بوردیو و کلمن در جامعه شناسی مطرح شد و نظریه پردازانی همچون جاکوب، کلمن، لوری و فوکویاما تعاریف متعددی از سرمایه اجتماعی ارائه کرده اند. لوری سرمایه اجتماعی را مجموعه منابعی می داند که در ذات روابط خانوادگی و در سازمان اجتماعی وجود دارد و برای رشد شناختی یا اجتماعی کودک و جوان سودمند است، این منابع برای افراد مختلف متفاوت است و می تواند مزیت مهمی برای کودکان و نوجوانان، در رشد سرمایه انسانی شان باشد(آریان پور،۱۳۸۷). به طور کلی از سرمایه اجتماعی تعاریف مختلفی ارائه گردیده است. سرمایه اجتماعی؛ مجموعه هنجار های موجود در سیستم اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن سطح هزینه های تبادلات و ارتباطات می گردد، بر اساس این تعریف، مفاهیمی نظیر جامعه مدنی و نهاد های اجتماعی نیز دارای ارتباط مفهومی نزدیک با سرمایه اجتماعی می گردند. بانک جهانی نیز سرمایه اجتماعی را پدیده ای می داند که حاصل تأثیر نهادهای اجتماعی، روابط انسانی و هنجارها بر روی کمیت و کیفیت تعاملات اجتماعی است و تجارب این سازمان نشان داده است که این پدیده تاثیر قابل توجهی بر اقتصاد و توسعه کشورهای مختلف دارد.
سرمایه اجتماعی برخلاف سایر سرمایه ها به صورت فیزیکی وجود ندارد بلکه حاصل تعاملات و هنجارهای گروهی و اجتماعی بوده و ازطرف دیگر افزایش آن می تواند موجب پایین آمدن جدی سطح هزینه های اداره جامعه و نیز هزینه های عملیاتی سازمانها گردد.
سرمایه اجتماعی دو وجه یا دو نوع دارد: سرمایه اجتماعی درون گروهی مثل خانواده و سرمایه اجتماعی برون گروهی. سرمایه اجتماعی درون گروهی دارای مشخصه های اعتماد، همکاری، همدلی و احساس مسئولیت است و سطوح مختلفی دارد که شامل سطح فردی یا خرد مثل همکاری و رابطه دوستانه افراد با یکدیگر، سطح گروهی یا میانه مثل همکاری خود جوش هیات های عزاداری و سطح اجتماعی یا کلان مثل عملکرد نهادهای دموکراتیک می باشد(آریان پور،۱۳۸۷).
سرمایه اجتماعی درون گروهی دارای فواید و نتایج مثبتی است که از این قرار است:
- کنترل اجتماعی آسانتر می شود، زیرا گروه در درون خود کنترل غیرمستقیم را اعمال می کند؛
- حمایت خانوادگی و قومی قوی ایجاد می کند؛
- شبکه های فراخانوادگی برقرار می شود؛
- ایجاد فرهنگ مدنی غنی یعنی روابط و تعامل اجتماعی غنی، به طوری که شخص خود را نسبت به بهبود شرایط جامعه مسئول می داند(ایمانی جاجرمی، ۱۳۸۰).
۲-۲-۴-۱- سرچشمه بحثهای کلاسیک سرمایه اجتماعی
اولین بحث سرمایه اجتماعی در کارهای جامعه شناسان کلاسیک، درونی کردن ارزشها میباشد که ایدههایی را از دورکیم و وبر با خود دارد(protest, 2007) . وبر از یک نظم اخلاقی که در رفتار اقتصادی متقابل وجود دارد یاد میکند، که تحت تاثیر الزامات ارزشی است و در طی فرایند جامعهپذیری آموخته میشود. دومین سرچشمه بحث سرمایهاجتماعی در کارهای کلاسیکها به کارهای زیمل بر میگردد، در آنجایی که او بر پویاییهای پیوستگی گروهی تأکید میکند و این ایدهای بود که بوسیله نظریهپردازان مبادله دنبال شد. سومین منبع سرمایه اجتماعی در کار کلاسیکها توسط مارکس و در تحلیلی که در مورد آگاهی طبقاتی پیدا کردن پرولتاریا و تبدیل شدن آنها به یک طبقه برای خود، انجام داد ارائه شده است. انسجام به عنوان یک منبع سرمایه اجتماعی از درونی کردن ارزشهای ناشی از اجتماعی شدن یا مبادلات متقابل ناشی نشده، بلکه در واکنش موقعیتی نشان دادن یک طبقه از مردم ناشی میشود(ماجدی، ۱۳۸۳). آخرین منبع برای مفهوم سرمایهاجتماعی در کار کلاسیکهای جامعهشناسی به موضوع اعتماد لازم الاجرا باز میگردد که سرچشمههایش در بحثهای وبر پیدا میشود. یک تمایز کلاسیک بین عقلانیت ذاتی و رسمی در معاملاتی که در بازار صورت میگیرد وجود دارد. نقطه اصلی در این دیدگاه این است که افراد عضو گروه، خواستهای فعلی خود را برای انتظارات جمعی آینده در مرتبه دوم قرار میدهند.
۲-۲-۴-۲- کاربردهای معاصر سرمایه اجتماعی
سرمایهاجتماعی با نظریههای بوردیو، کلمن و پوتنام تکامل پیدا کرد که در ذیل به تشریح ان می پردازیم:
۱- سرمایهاجتماعی از دیدگاه بوردیو
بوردیو سه نوع سرمایه را شناسایی نمود؛ این اشکال سرمایه عبارتند از شکل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی. شکل اقتصادی سرمایه بلافاصله قابل تبدیل به پول است مانند داراییهای منقول و ثابت یک سازمان، سرمایه فرهنگی نوع دیگر سرمایه است که در یک سازمان وجود دارد مانند تحصیلات عالیه اعضای سازمان که این نوع سرمایه نیز در برخی موارد و تحت شرایطی قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی است و سرانجام شکل دیگر سرمایه، سرمایه اجتماعی است که به ارتباطات و مشارکت اعضای یک سازمان توجه دارد و میتواند به عنوان ابزاری برای رسیدن به سرمایههای اقتصادی باشد(Winter,2012).
در واقع بوردیو اولین تعریف در مورد سرمایه اجتماعی را در سال ۱۹۷۳ و با این مضمون ارائه میکند: سرمایه موجود در روابط اجتماعی که میتواند در صورت لزوم حمایتهای مفید را فراهم کند، یک سرمایه ناشی از محترم بودن و شرافتمند بودن که غالباً اگر فرد بخواهد که در موقعیتهای از نظر اجتماعی مهم مشتری جذب کند، وجودش ضروری است.
برای فهم تفکر بوردیو در مورد سرمایه اجتماعی باید به این موضوع توجه کنیم که اصلی ترین مساله او فهم سلسله مراتب اجتماعی است. او با مجموعه ای از ایدهها سر و کار داشت که عمیقا تحت تاثیر جامعه شناسی مارکسیستی بود و بر این اعتقاد بود که سرمایه اقتصادی ریشه تمامی انواع دیگر سرمایه است.
۲- سرمایه اجتماعی از دیدگاه کلمن
دومین نظریه پرداز مهم در مورد سرمایه اجتماعی جامعه شناس آمریکایی جیمز کلمن بوده که تأثیر قابل ملاحظهای در مطالعات آموزش و پرورش دارد. کلمن در یک سلسله تحقیقات در مورد موفقیتهای آموزشی در محلهای زندگی اقلیت یا محرومان آمریکا نشان داد که سرمایه اجتماعی میتواند منافع واقعی برای فقرا و اجتماعات حاشیهای فراهم آورد(Field,2003).
کلمن برای تعریف سرمایه اجتماعی از نقش و کارکرد آن کمک گرفت و تعریفی کارکردی از سرمایهاجتماعی ارائه داد و نه تعریف ماهوی. بر این اساس، سرمایه اجتماعی عبارت از ارزش آن جنبه از ساختار اجتماعی که به عنوان منابعی در اختیار اعضا قرار میگیرد تا بتوانند به اهداف و منافع خود دست پیدا کنند. کلمن میگوید: سرمایه اجتماعی هنگامی بوجود میآید که روابط میان افراد به شیوهای دگرگون میشود که کنش را تسهیل میکند(کلمن،۱۳۷۷).
۳- سرمایه اجتماعی از دیدگاه پوتنام
پوتنام از محققین اخیر سرمایه اجتماعی است. تأکید عمده وی به نحوه تأثیر سرمایه اجتماعی بر رژیم های سیاسی و نهادهای دموکراتیک مختلف است. پوتنام، سرمایه اجتماعی را مجموعه ای از مفاهیمی مانند اعتماد، هنجارها و شبکهها میداند که موجب ایجاد ارتباط و مشارکت بهینه اعضای یک اجتماع شده و درنهایت منافع متقابل آنان را تأمین خواهد کرد. از نظر وی اعتماد و ارتباط متقابل اعضا در شبکه، به عنوان منابعی هستند که در کنشهای اعضای جامعه موجود است(Putnam, 2000).
اولین مشارکت مؤثر پوتنام در بحث سرمایه اجتماعی مربوط به مطالعهای است که در مورد دولتهای محلی در ایتالیا انجام داد. پوتنام سرمایه اجتماعی را به عنوان اعتماد، هنجارها و شبکههایی که همکاری را برای منافع دوجانبه تسهیل میکند، تعریف میکند(Winter, 2012).
پوتنام شش بعد را برای سرمایه اجتماعی تشخیص میدهد:
۱- خانواده، که در آن گونههای رسمی و غیر رسمی مشارکت مدنی اتفاق میافتد؛
پژوهش های پیشین با موضوع بررسی شاخص های استرس شغلی کارکنان و تاثیر آن بر بهره ...