۴-۲-۲انواع اصلی و روشهای معمول پژوهش
پژوهشهای موجود را میتوان بر پایه معیارهای متعددی دستهبندی کرد؛ مثلا بر اساس هدف یا قصدی که دنبال می کند می توان به سه گروه تحقیق بنیادی، کاربردی و علمی تقسیم کرد.
تحقیقات بنیادی:[۱۰]این تحقیقات که گاه تحقیقات مبنایی یا پایهای خوانده می شود، در جستجوی کشف حقایق، واقعیت ها، شناخت پدیده ها و اشیاءبوده که مرز های دانش بشررا توسعه می دهند و قوانین علمی را کشف نموده، به تبیین ویژگی ها و صفات یک واقعیت می پردازد. در این نوع تحقیقات به علت تعمیم نتایج و یافته ها، روش نمونه گیری دقیق اساس کاراست.یافتههای این پژوهش قائم به زمان و مکان نبوده وکاربرد فوری نداشته و در نهایت در آینده میتوانند مورد استفاده قرار گیرند(شریعتمداری،۱۳۸۸،ص۵۲).
تحقیقات کاربردی:[۱۱] اصول و روشهای انجام دادن تحقیق کاربردی همانند تحقیق بنیادی است. اما در اینجا هدف پژوهش در جهت رشد وبهتر کردن محصول یا روال یک فعالیت و خلاصه آزمودن مفاهیم نظری وذهنی در موقعیت های واقعی وزنده است. بیشتر تحقیقات، در آموزش و پرورش از نوع کاربردی میباشد همچنین برای دستیابی به یک هدف عملی طراحی میگردد و یافته های آن قائم به زمان و مکان میباشد.
اقدام پژوهی یا تحقیق علمی:[۱۲] این تحقیق را باید تحقیقات حل مسأله یا حل مشکل نامید. زیرا نتایج آن مستقیماً برای حل مسأله خاص به کار گرفته می شود. هدف این نوع تحقیق بر کاربرد فوری متمرکز است وبه ایجاد نظریه یا کاربرد عمومی یافته ها توجهی ندارد، در این نوع تحقیقات نیز بر داده های تحقیقات بنیادی تکیه دارند ( همان منبع)
۵-۲-۲مراحل فرایند پژوهش
پژوهش در رشتههای علمی به شیوههای گوناگون انجام میشود و نمیتوان یک روش مشخص که در همه شاخههای علوم کاربرد داشته باشد، معرفی کرد. با این حال، اصولی کلی بر فرایند پژوهش در رشتههای مختلف حاکم است که بیش از آنکه با هم متفاوت باشند به هم شبیه هستند. پژوهش به هر شکل و در هر رشتهای که انجام شود، همواره پیرو دستورالعملهای مدون و منطقی است که پژوهشگران را در انجام کارشان یاری میکنند. همچنین، به کار بستن این دستورالعملها آنان را قادر میسازد که ضمن کسب اطمینان بیشتر نسبت به درستی نتایج کارشان، نتایج و آثار سایر پژوهشها را ارزیابی کنند. معمولا در گام نخست، همه پژوهشها با یک یا چند پرسش آغاز میشوند. این پرسشها ذهن پژوهشگررا به خود مشغول کرده و او را به تلاش برای پاسخگویی به آنها وامیدارد.(قراملکی،۱۳۹۱)
در گام دوم، پژوهشگر به جستجو در منابع علمی زمینه موضوعی خود میپردازد و با بررسی دقیق آنها به تصویر روشنتری از میزان دانش موجود در آن زمینه دست مییابد؛ تصویری که مبتنی بر گزارشهای منتشره دیگر پژوهشگران در آن زمینه است. به این مرحله «مرورپیشینه پژوهش» میگویند. اگر در این مرحله، منابعی برای پژوهشگر مفید باشد و از آنها به نحوی استفاده کند، در گزارش تحقیق خود، فهرستی کامل از همه منابع مورد استفاده را به دقت ذکر میکند. استناد به این منابع ضمن آن که پیوندی بین پژوهش او با پژوهشهای قبلی نشان میدهد، به پژوهش در دست انجام اعتبار بیشتری میبخشد و ارتباطهای علمی میان پژوهشگران را افزایش میدهد. (همان منبع).
در مرحله سوم، پژوهشگر به گردآوری اطلاعات و دادههایی میپردازد که میتواند در آینده مبنای تحلیلها و تفسیرهایی قرار گیرد که در پایان به یافتن پاسخ پرسشهای اولیه منجر شود. این بخش از پژوهش که به مرحله گردآوری اطلاعات و داده معروف است، میتواند به شکلهای کاملا گوناگون انجام شود. مثلا در پژوهشهای معمول در حوزههای علومانسانی و علوماجتماعی مانند روانشناسی، علوم تربیتی و جامعهشناسی از ابزارهایی مانند پرسشنامه، مصاحبه و دیدن استفاده میشود. در علوم تجربی پژوهشگران در این مرحله به انجام آزمایشهایی میپردازند و تأثیر عوامل مشخصی را در زمینه کار خود مورد سنجش و آزمون دقیق قرار میدهنددر مرحله چهارم، دادههای گردآوری شده به روشهایی چون استفاده از مبانی علم آمار، سازماندهی خلاصه میشوند. این سازماندهی و خلاصه سازی به نحوی صورت میپذیرد که امکان توصیف و مقایسه نتایج به دست آمده برای پژوهشگر فراهم میشود. ترسیم نمودارها و جدولها از روشهای معمول سازماندهی و خلاصه سازی دادهها به شمار میآیددر مرحله پنجم پژوهشگر میتواند بنا بر تحلیل یافتههای مراحل قبل به تفسیر روشنی از موضوع پژوهش پرداخته و پاسخی برای پرسشهای اولیه خویش بیابددر آخرین گام، نتایج پژوهش انجام شده میتواند به یکی از روشهای معمول در انتشارات علمی به صورت چاپی یا الکترونیکی منتشر شود. مثلا نتایج پژوهشها ممکن است در قالب گزارشهای مفصل یا مختصر تحقیقی، مقالههای علمی مجلهها، رسانههای گروهی، سایتهای اینترنتی یا ارائه در همایشهای تخصصی ملی یا بین المللی انتشار یابد. این نتایج میتواند در آینده مورد استفاده سایر پژوهشگران قرار گیرد و مبنایی برای انجام مطالعات بعدی باشد. اگر پژوهشها از نوع کاربردی باشند، نتایج به دست آمده در اختیار کسانی قرارمیگیرد که میتوانند از آن نتایج برای حل مشکلات موجود بهره گیرند.( همان منبع).
۶-۲-۲ پژوهش وتوسعه
به طور کلی امروزه دو واژه تحقیق و توسعه توأمان نوشته می شود همراه بودن این دو واژه بیانگر این مطلب است که لازمه توسعه (حرکت از وضع نامطلوب به وضع مطلوب)، اعمال توسعه فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، نظامی وغیره همانا تحقیق است. ( خورشیدی وقور چیان،۱۳۸۱)
توسعه علمی، صنعتی و فرهنگی هر کشور بدون پرداختن به امر پژوهش با موفقیت چندانی همراه نخواهد بود. در واقع پژوهش موتور محرک پیشرفت و توسعه محسوب میشود. حتی اگر نشانههایی از توسعه بدون پرداختن به مبانی پژوهشی رخ دهد آن توسعه مستمر و پایدار نخواهد بود و نمیتواند مسیر مطمئنی را طی کند. بنابراین، پژوهش مبنای توسعه است و تضمینی برای استمرار توسعه به شمار میآید. همچنین، به کار بستن نتایج پژوهشهای انجام شده در هر زمینه به بهبود راهکارها و روشهای معمول در زمینههای مورد نظر منجر میشود. (قراملکی،۱۳۹۱)
پژوهش ملتها را به حرکت در می آورد، مدارس را زنده، دانشگاهها و حوزه ها را بالنده نگاه میدارد. فرایند توسعه از تلاش های خلاق پژوهشگر شکل می گیرد. انسان ها خود مولد توسعه و هدایت گر آن هستند و از منبع حاصل از آن بهرهمند می شوند وخود نیز مسئولیت مستقیم انجام تمام وظایف وفعالیتهای این فرایند را برعهده دارند ( صفری ،۱۳۸۶).
همان طور که اشاره شد می توان نتیجه گرفت که پژوهش موتور توسعه است و در واقع روحیه جستجو وپژوهش یکی از نشانه های بهبود سازمان هاست (برومند ،۱۳۸۸)
۷-۲-۲ عوامل مؤثربر توسعه پژوهش
عوامل متعددی در توسعه پژوهش دخالت دارند که ذکر همه آنها در این مختصر نمیگنجد. با این حال میتوان به اختصار عوامل توسعه پژوهش را به سه بخش عوامل سخت افزاری، عوامل نرم افزاری و نیروی انسانی تقسیم نمود. منظور از عوامل سخت افزاری همه امکانات فیزیکی و زیرساختهای بنیادی است که امکان انجام پژوهش در حوزههای مختلف را برای پژوهشگران فراهم میآورد. مثلا وجود ابزارهای پژوهشی از قبیل دستگاهها و آزمایشگاههای پیشرفته و امکانات شبکهای و رایانهای از جمله این منابع سخت افزاری محسوب میشوند. منظور از امکانات نرم افزاری جریان اطلاعات و دانش میان پژوهشگران است که از طریق مجلهها و منابع علمی دیگر به صورت چاپی یا الکترونیکی صورت میپذیرد. درنهایت، بخش سوم این مجموعه نیروی انسانی و پژوهشگرانی است که با دانش و تلاش خود میتوانند امکانات سخت افزاری و نرم افزاری را به خدمت گرفته و طرحهای پژوهشی گوناگون را تدوین و اجراکنند. علاوه براین، توسعه آتی پژوهش در هر کشور مبتنی بر گسترش رویکرد پژوهشمدار در آموزش آن کشور است که از سطح آموزش ابتدایی آغاز شده و تا پایان تحصیلات دانشگاهی استمرار مییابد. (قراملکی،۱۳۹۱)
۸-۲-۲وضعیت پژوهش علمی ایران در مقایسه با سایر کشورهای جهان اسلام در فاصله سالهای (۲۰۰۵-۱۹۹۵)
امروز توانایی علمی بویژه در صورتی که منجر به ابداع و فناوری شود، از ارکان ضروری توسعه اجتماعی و اقتصادی ملتها است و یکی از شاخص های سنجش این توانایی تعداد مقالات پژوهشی است که توسط دانشمندان و پژوهشگران یک کشور در سطح بین المللی منتشر میگردد.اطلاعات لازم برای این شاخص از طریق پایگاه اطلاعرسانی “وب علوم ” ارائه می شود. گزارش ۴۰۰ صفحهای منتشر شده توسط مرکز همکاریهای علمی و فنی سازمان کنفرانس اسلامی وضعیت علمی ۵۷ کشور اسلامی را برحسب فعالیتهای تحقیقاتی از جمله انتشار مقالات بین المللی در فاصله سال های (۲۰۰۵ – ۱۹۹۵ ) از طریق پایگاه اطلاع رسانی ” وب علوم ” اعلام میدارد: بر اساس این گزارش ده ساله کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در مجموع ۲۵۹۹۶۳ مقاله پژوهشی را از مجموع ۲۵/۱۰ میلیون مقاله (در سطح جهانی ) در نشریات بین المللی منتشر کرده اند .
جهان اسلام با ۵۷ کشور عضو و حدود یکچهارم جمعیت جهان و با دارا بودن حدود ۷۰% منابع نفت و گاز جهان و یکچهارم منابع طبیعی دیگر دارای تولید ناخالصی در حدود ۷/۱ تریلیون دلار است که این میزان از تولید ناخالص یک کشور پیشرفته اروپایی (آلمان ) نیز کمتر است. کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی، به استثنای تعداد معدودی، از نظر علم و فناوری نیز از سایر کشورهای جهان عقبتر هستند.به عنوان یکی از دلایل این امر می توان از تخصیص حداکثر ۱/۰% تا ۲/۰% درآمد ناخالص ملی برای علم وفنآوری در این کشورها برشمرد. این در حالیست که کشورهای پبشرفته۳-۲% درآمد ناخالص خود را صرف توسعه علم می کنند. این امر منجر به افزایش فاصله بین کشور ها می شود وجهان به سرعت بین تولید کنندگان علم وفنآوری ومصرفکنندگان آن تقسیم می شود.یکی از اهداف سازمان کنفراس اسلامی تلاش در جهت پیشبرد علمی کشورهای مسلمان میباشد. تأکید عمده در این بخش، موقعیت علمی کشور جمهوری اسلامی ایران ومقایسه آن با ۸ کشور مسلمان دیگر میباشد. که به بررسی میزان تولیدات علمی هر کشور در دهه ( ۲۰۰۵- ۱۹۹۵میلادی ) می پردازد.(نیرنیا و همکاران،۱۳۸۵)
۱-۸-۲-۲ایران
ایران دارای یکی از بالاترین نرخهای سواد در منطقه میباشد. (۴۰/۷۹%)، به گونه ای که ۶/۸۵ مردان و ۷۳% زنان آن با سواد هستند( آمار سال ۲۰۰۳). دانشگاهها ومؤسسات تحقیقاتی این کشور، در دهه( ۲۰۰۵- ۱۹۹۵میلادی )،۱۹۱۱۴مقاله در نشریاتISI[13] به چاپ رسانیدهاند. اکثر این مقالهها در رشته های شیمی، مهندسی و رشته های پزشکی بوده اند.الگوهای پژوهشی نشانگر انتشار ۲۴۹۷ مقاله به طور متوسط در هر سال می باشند. دانشگاه تهران با ۱۹۶۲ مقاله منتشره در رأس فهرست قرار دارد. جدول۱-۲ فهرست دانشگاه های برتر ایران را که در فاصله سال های (۲۰۰۵ –۱۹۹۵) دارای بیشترین مقالات بین المللی (ISI) بوده اند، نشان می دهد(همان منبع)
جدول۱-۲ فهرست دانشگاه های برتر ایران(۲۰۰۵-۱۹۹۵)
ردیف | نام دانشگاه / مؤسسه | تعداد مقالات | درصد |
۱ | دانشگاه تهران | ۱۹۶۲ | ۱۰.۲۶ |
۲ | دانشگاه شیراز | ۱۶۵۲ | ۸.۶۴ |
۳ | دانشگاه صنعتی شریف | ۱۵۱۴ | ۷.۹۲ |
۴ | دانشگاه تربیت مدرس | ۱۱۰۱ | ۵.۷۶ |
۵ | دانشگاه علوم پزشکی تهران |