بنابراین سلاح هایی که مورد استفاده قرار می گیرند براساس اصول محدودیت ها و ضرورت های نظامی کاربرد پیدا می کنند که قوانین بشردوستانه بین المللی آنها را تعیین کرده اند. محدودیت های خاصی برای انتخاب ابزارهای جنگی تعیین کرده است. در اعلامیه سن پترزبورگ (۱۸۶۸)[۸۲]از جمله ممنوعیت ها و مقررات دیگر در استفاده از ابزارهای نبرد هوایی بدین شرح است:
-ابزارهایی که باعث آسیب شدید گسترده و صدمه غیرضروری شوند[۸۳] و از قبل آسیب آنها قابل پیش بینی است این ممنوعیت در بند دوم ماده ۳۵ پروتکل اول بیان شده است[۸۴] وارد کردن آسیب جسمی و روانی تنها تا جایی توجیه پذیر است که برای رسیدن به اهداف نظامی مورد نظر ضروری باشد. منظور از آسیب گسترده آسیبی است که غیرضروری باشد مفهوم سنتی آسیب غیرضروری به معنای یک صدمه جسمی یا روحی که نمی تواند با ضرورت نظامی توجیه شود.[۸۵]
این محدودیت ریشه در کاربرد اصول بشر دوستانه دارد و به این ترتیب باید تنها حداکثر رنج ممکن را به همراه داشته باشد در غیر این صورت عملی غیرانسانی و غیر موثر در نظر گرفته شده و تخطی از قانون است. سلاح هایی که باعث خسارت شدید، طولانی مدت و گسترده به محیط زیست طبیعی شوند ممنوع است این خسارات لطمه ای مهم به زندگی انسان و منابع طبیعی است که بند ۳ [۸۶] ماده ۳۵ و بند ۱ ماده ۵۵ پروتکل اول الحاقی به کنوانسیون ژنو آمده است.تعاریف گسترده، بلند مدت و وخیم توسط کمیته خلع سلاح سازمان ملل در مجموعه ای موسوم به تفاسیر مقرر شد.[۸۷]
-خسارت گسترده خسارتی است که آثار آن بر یک منطقه محدود چند صد مترمربع را در نوردد.
-خسارت طولانی مدت به این معناست که دوام خسارت چندین ماه یا تقریباً فصل را در برگیرد وخامت به عنوان نابودی مهم یا جدی یا مضر برای زندگی انسان، محیط زیست یا منابع طبیعی ا سایر دارایی ها را شامل می شود.
-کاربرد سلاح های آتش زا ممنوع است
سلاح های آتش زا[۸۸] سلاح ها یا مهماتی که ابتدائاً برای آتش زدن مواد یا اهداف یا سوزانیدن اشخاص با اقدام به داغ شدن یا ترکیبی از هر دو طراحی شدند. نمونه این نوع سلاح ها شامل پرتاب کننده های آتش زا، فیوگابا (سلاح های متضمن مایعات آتش زا) خمپاره ها، موشکها، نارنجکها، بمبها و دیگر مواد محتوی مواد آتش زا[۸۹]
یکی از مهمترین موضوعات کنفرانس ۱۹۸۰ سازمان ملل در مورد سلاح های متعارف، سلاح های آتش زا بود. که برای دولتهای شرکت کننده[۹۰] ممنوعیت کامل استفاده از سلاح های آتش زا را خواستار شدند.
اما قدرت های بزرگ به رهبری ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی (سابق) اعلام کردند که به دلیل اهمیت نظامی این سلاح ها آنها حداکثر می توانند به طور محدود، محدودیت استفاده از چنین سلاح هایی را بپذیرند. این قدرت ها تصور می کردند که این سلاح ها ضرورت قطعی نظامی برای حمله به اهداف خاص در عملیات ویژه ای مانند حملات هوایی در منطقه نبرد علیه موقعیت های دشمن متجاوز به صورت فوری ضروری است.[۹۱]
-استفاده از گازهای خفه کننده، سمی یا شیمیایی ممنوع است.[۹۲]
ممنوعیت استفاده از سلاح های شیمییایی قبل از این در م ۲۳ قسمت الف مقررات لاهه نیز گنجانیده شده است.[۹۳]ممنوعیت کلی استفاده از گازهای سمی که هم اکنون یک قاعده حقوقی عرفی است نه فقط برای استفاده آنها علیه رزمندگان دشمن اعمال می شود بلکه به ممنوعیت آلوده کردن تجهیزات ارائه کننده آب، مواد غذایی نیز گسترش این مسئله در بند ۲ ماده ۴ پروتکل اول و ماده ۱ پروتکل دوم در مورد حمایت از اهداف و تجهیزات ضروری برای بقای جمعیت غیرنظامی مقرر است.
با وجود پروتکل قدیمی گاز ژنو ۱۹۲۵ این نیاز احساس می شود که باید کنوانسیون ترتیب داده شود که نه تنها استفاده بلکه تولید و نگه داری این سلاح ها را ممنوع کند و از قدرت اجرایی زیادی برخوردار باشد و نهایتاً کنوانسیون سازمان ملل در مورد سلاح های شیمیایی ۱۳ ژانویه ۱۹۹۳ که ممنوعیت های جامعی را در ارتباط با توسعه، تولید، ذخیره، انتقال، و استفاده از سلاح های شیمیایی همین طور مقررات کنترل بین المللی اجرای این مقررات را در بر دارد.
-استفاده از سلاح های باکتریلوژیک ممنوع است.[۹۴]
کنوانسیون سلاح های بیولوژیک توسعه تولید، تحصیل، انباشت سلاح های باکتریولوژیک و استفاده از آنها در هر درگیری نظامی ممنوع می کند. کنوانسیون انهدام کامل همه این سلاح ها را مقرر می کند گر چه کنوانسیون به تعریف دقیق سلاح های بیولوژیک نمی پردازد با این حال به نظر می رسد که یک توافق کلی وجود دارد که براساس آن همه سازواره های زنده ذیل این معاهده قرار می گیرند که می توانند موجب بیماری یا گسترش آنها یا مرگ انسان، حیوانات، یا سیارات شوند این سازواره ها که برای استفاده در عملیات مسلحانه طراحی شده اند را می توان باکتری ها، میکروب، ویروس، قارچ یا سایر سازواره های خسارت زننده به دیگر موجودات زنده را در برگیرد.[۹۵]
-استفاده از تله های انفجاری ممنوع است ماده ۲ پروتکل دوم کنوانسیون ۱۹۸۰ در مورد ممنوعیت یا محدودیت استفاده از برخی سلاح های متعارف تله های انفجاری را تعریف کرده است.[۹۶] این تله ها ممکن است باعث صدمات شدید شود و حتی اثرات مخرب زیادی داشته باشد. نمونه های برجسته تله های انفجاری مواردی است که توسط ویتنامی ها مورد استفاده قرار گرفت.
گفتار دوم: هواپیماهای بدون سرنشین در نبردهای هوایی:
الف)معرفی هواپیماهای بدون سرنشین
در اوایل ایجاد صنعت هوایی کشورها در نبردهای خود برای حمله به دشمنان خود از بالن ها استفاده می کردند بعدها با توسعه صنعت هوایی هواپیماها و بالگردها مورد استفاده قرار می گرفتند اما امروزه شاهد رونمایی از نمونه جدیدی از سلاح های پرنده نظامی هستیم که هواپیماهای بدون سرنشین از مصداق های بارز آن به شمار می آیند. اتکا بر سیستم های پروازی هواپیماهای بدون سرنشین در عملیات جنگی یک پدیده جدید است در ابتدا عمدتاً برای انجام عملیات های اطلاعاتی، مهارتی، شناسایی مورد استفاده قرار گرفته اند و معمولاً کارکرد آنها مبتنی بر انتقال پیوسته تصاویر به مراکز فنی عملیات است که از آن تصاویر با اهداف اطلاعاتی و تسهیل حملات نیروهای زمینی یا هواپیماهای سرنشین دار استفاده می شد.[۹۷]
در تعریف هواپیماهای بدون سرنشین آمده است که هواپیماهای بدون سرنشین به هواپیمایی اطلاق می گردد که یا توسط خلبان از روی زمین هدایت می شود یاطبق مأموریت یا برنامه های محوله به آنها به طور خودکار پرواز می کنند.[۹۸]
در تعریفی که وزارت دفاع آمریکا از هواپیماهای بدون سرنشین ارائه کرده است علاوه بر ذکر اینکه این هواپیماها یا توسط خلبان هدایت می شوند یا طبق مأموریت به صورت خودکار به تابعیت توسعه پذیری بازیافت و امکان حمل سلاح های مخرب و یا غیرمخرب به میزان بسیار زیاد نیز اشاره کرده است.[۹۹]
نکته حائز اهمیت این است که این هواپیماها موارد استفاده متعددی دارند از جمله آنها می توان به کنترل مرزها، ارزیابی شرایط محیط زیست و مواجهه با مشکلات زیست محیطی، مبارزه با قاچاق موارد مخدر، بازرسی شرایط ساختمانها و از جمله کاربردهای دیگر این هواپیماها حمایت از عملیات جنگی تامین مواد غذایی و مایحتاج نیروها در مناطق جنگی حمل و نقل نیروها و خارج کردن وسایل آسیب دیده ی جنگی می باشد.[۱۰۰]
فصل اول از هواپیماهای بدون سرنشین که از راه دور یا با برنامه ی خلبان اتوماتیک هدایت می شوند می توانند به بزرگی نسل های پیشین هواپیماهای معمولی و یا بسیار کوچکتر از آنها طراحی گردند برای مثال:(Raven RQ-118)[101] از جمله این هواپیماها است که حتی در یک کوله پشتی نیز جای می گیرد (RQ-4Global Haw)[102] یک هواپیما بدون سرنشین بزرگ است که توسط سه خلبان در خارج از محیط جنگ هدایت می شود.
فصل دوم هواپیماهای بدون سرنشین خصایص مشترک زیادی باز نسل جدید دارند اما کشورهای کمتری تکنولوژی تولید آن را در اختیار دارند این نسل از هواپیماهای بدون سرنشین مسلح هستند و برای شلیک بمب و موشک مورد استفاده قرار می گیرند برجسته ترین هواپیماهای این نسل درنده (MQ-1) و دروگر نامیده شده اند که نوع دروگر قابلیت حمل سلاح بسیار سنگین نظیر یک بمب ۵۰ پوندی را دارد و نوع درنده قابلیت پرواز در ارتفاع بالا، رادار گریزی و اطمینان بالا در انجام ماموریت برخوردار است.[۱۰۳]
ب)تاریخچه هواپیماهای بدون سرنشین
اولین هواپیماهای بدون سرنشین که به تولید انبوه رسید در سال ۱۹۴۱ توسط رینالدینی[۱۰۴] ساخته شده است.[۱۰۵]و پس از آن نیروهای ناتو درجنگ بالکان، ارتش آمریکا در جنگ ۱۹۹۰ خلیج فارس نیروهای ناتو در مبارزات خود علیه صربهای بوسنیایی در ۱۹۹۵[۱۰۶]، اسرائیل در جنگ ۱۹۸۲ با لبنان[۱۰۷]
از این هواپیماها البته به منظور شناسایی استفاده نمودند. در سال ۲۰۰۰ ایالات متحده خود را برای کاربردی کاملاً جدید از این ابزارها به عنوان ابزار پرتاب موشک آماده می کرد. هواپیماهایی با چنین قابلیتی در اوایل اکتبر ۲۰۰۱ در افغانستان به کار برده شد و در ۳ نوامبر سال ۲۰۰۳ ماموران سازمان سیا به وسیله یک هواپیمای بدون سرنشین، موشکهای Helcfire مجهز به لیزر را به یک وسیله نقلیه در عبور یمن شلیک کرده و تمام سرنشینان آن از جمله یک شیعه آمریکایی را به قتل رساند.[۱۰۸] در طول تهاجم به عراق که در سال ۲۰۰۲ آغاز شد ایالات متحده مرتباً از هواپیماهای بدون سرنشین شناسایی و تهاجمی استفاده کرده است که این اقدامات هم راستای با عملیات های نظامی در سال ۲۰۰۹ پایان یافت. ایالات متحده در سال ۲۰۰۴ به استفاده از این هواپیماها در پاکستان روی آورد شمار این حملات در سال ۲۰۰۸ به طور چشمگیر افزایش یافت و در سال ۲۰۰۹ به اوج خود رسید.[۱۰۹]
پ)قواعد استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین در نبردهای هوایی
در خصوص مشروعیت استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین لازم به ذکر است که بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر ایالات متحده آمریکا در راستای پیشبرد هدف مبارزه با تروریست به افغانستان حمله کرد و ارتش آمریکا و سیا بارها به بخش های شرقی پاکستان حمله و اقدام به کشتار هدف مند اعضای طالبان و القاعده با استفاده گسترده از هواپیماهای بدون سرنشین نمود. به عقیده بسیاری از صاحبنظران، این تاکتیک (کشتار هدفمند با بهره گرفتن از هواپیماهای بدون سرنشین) تا به امروز تاکتیکی مناسب و موفق در مبارزه با تروریست قلمداد شده است به طوری که تنها در سال ۲۰۰۴، ۳۲ عضو القاعده به همین روش کشته شدند. آمریکا تاکنون موفق به کشتن حدود ۱۰۶۰ تا ۱۷۰۰ عضو طالبان، القاعده و اعضای گروه های مرتبط با آنها شده است.[۱۱۰]
هارول کوه[۱۱۱] مشاور حقوقی وزارت کشور آمریکا در این رابطه معتقد است که کشتار هدفمند آمریکا با بهره گرفتن از هواپیماهای بدون سرنشین با تمامی حقوق قابل اجرا و حقوق جنگ تطابق دارد.[۱۱۲]
شاید بتوان استدلال نمود که استفاده از این هواپیماهای بدون سرنشین در مخاصمات مسلحانه به علت استفاده از دوربین های حساس و دقیق که منجر به کاهش تلفات غیرنظامیان در زمان جنگ می گردد با حقوق بین الملل ناظر بر مخاصمات مسلحانه مطابقت دارد.[۱۱۳]
اصولاً مبنای استفاده از این هواپیما در زمان صلح رضایت کشوری است که هواپیما برفراز آن پرواز می کند. فیلیپ استون گزارشگر ویژه سازمان ملل اشاره کرده است که استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین در حالی که هیچ درگیری مسلحانه ای وجود ندارد هیچگاه قانونی به شمار نمی رود.[۱۱۴]
در خصوص قواعد کلی برای استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین باید به بررسی مجموعه مقررات حقوقی ناظر بر آنها در قالب حقوق بشر دوستانه بپردازیم.
در خصوص انتخاب ابزارهای نبرد در بند ۱ ماده ۳۵ پروتکل اول الحاقی منضم به عهده نامه های چهارگانه ژنو آمده است که طرف های مخاصمه در انتخاب شیوه های و وسایل جنگی در هیچ مخاصمه مسلحانه ای نامحدود نیست و در ماده ۵۲ پروتکل اول تکمیل شده طبق این ماده استفاده از ابزار جنگی و تسلیحاتی که منجر به ایراد حملات کور نیست به غیر نظامیان شود ممنوع است.
با این وجود اصول اساسی در حقوق بشردوستانه بین المللی وجود دارند که باید دراستفاده از هواپیماهای بدون سرنشین از آنها استفاده کرد که اهم آنها بدین شرح است:
-اصل قانونی بودن هدف که همان اصل تفکیک بین اهداف نظامی و غیرنظامی است:
این مساله میانی قانونی، که برای هر سلاح به طور یکسان به کار گرفته می شود می گوید که کاربرد سلاح باید براساس قواعد حقوق بشردوستانه باشد[۱۱۵] و اولین مانعی که در ارتباط با هواپیماهای بدون سرنشین باید بر آن غلبه کرد وضعیت یک هدف است ماده ۴۸ پروتکل اول الحاقی اصول تمایز را مشخص می کند.[۱۱۶]
یکی از آنها منعکس کننده قانون بین الملل یا بشر دوستانه موسوم به گونه ای است که دادگاه بین المللی آن را یکی از اصول اساسی این قانون می داند. این قانون می گوید باید همواره طرفین درگیر را از جمعیت غیرنظامی تفکیک نمود همچنین باید بین اهداف غیرنظامی و اهداف نظامی که در عملیات ها هدف قرار می گیرند تمایز قائل شد هیچ تفاوتی بین هواپیماهای بدون سرنشین و دیگر ابزارهای عملیاتی در ارتباط با تبعیت از این قانون وجود ندارد. و اهداف باید هنگامی به عنوان هدف نظامی شناسایی شدند مورد حمله قرار گیرند بند ۲ ماده ۵۲ پروتکل الحاقی می گوید: اهداف نظامی به آن اهدافی محدود می شوند که براساس ماهیت، موقعیت، هدف یا کاربرد نقش زیادی در عملیات نظامی دارند و تخریب ناقص یا کامل آنها بازداشت یا خنثی سازی در زمان مناسب یک مزیت قطعی نظامی در پی دارد. مهمترین نکته در استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین در عملیات های معاصر هدف قرار دادن ساختمان ها، خودروها، پل ها و سیستم های ارتباطی است که در اصل دارای ماهیت غیرنظامی هستند که زمانی دشمن از آنهای استفاده کند به عنوان اهداف قانونی منظور شده و در مجموع هدف نظامی محسوب می شوند.[۱۱۷]
اصل قابل اعمال دیگر اتخاذ اقدامات احتیاطی می باشد. قوانین بین الملل بشردوستانه اتخاذ اقدامات احتیاطی قبل از حمله را برای به حداقل رساندن آسیب ها به غیر نظامیان اجباری می کند. الزامات دقیق در ماده ۵۷ پروتکل[۱۱۸] اول الحاقی مشخص شده اند که در بیشتر قسمت ها منعکس کننده قوانین بشر دوستانه بین المللی است که هم برای نبردهای مسلحانه بن المللی و هم غیر بین المللی کاربرد دارد. از مواردی که ارتباط زیادی به هواپیماهای بدون سرنشین دارند الزامات مربوط به انجام تمام اقدامات امکان پذیر برای تایید این موضوع است که اهدافی که به آن حمله می شوند اهداف نظامی هستند نه اهداف غیرنظامی که حفاظت خاصی برای آن قائل شده اند.
همچنین باید تمام اقدامات احتیاطی لازم در انتخاب ابزارها و روش های حمله با در نظر گرفتن به حداقل رساندن اسیب های دو طرفه انجام شود و همچنین باید در صورتی مشخص شود هدف نظامی نیست یا حفاظت خاصی برای آن وجود ندارد و یا اینکه حمله ممکن است از قوانین نسبت تخطی کند باید آن را به حالت تعلیق درآورد یا آن را لغو کرد[۱۱۹]
اقدامات احتیاطی امکان پذیر اقداماتی هستند که با توجه به تمام شرایط حاکم بر زمان از جمله ملاحظات نظامی عملی بوده یا از لحاظ عملی قابل اجرا باشد. در استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین این کار مستلزم بهره برداری کامل از حسگرهایی است که بر روی هواپیما سوار شده اند همچنین باید تا زمانی که شناسایی کامل هدف صورت گیرد هدف هواپیما به طور کامل بر روی هدف پرواز کند به این ترتیب احتمال اشتباه در حملات به شدت کاهش می یابد. عبارت دولتها و ابزارها در ماده ۵۷ به سلاح ها و تاکتیک ها اشاره دارد. ابزارها شامل سلاح هایی است که بر روی هواپیما نصب شده اند و روش ها شامل تکنیک قابل استفاده با هواپیما و همچنین تعیین هدف بر روی زمین، حملات شبانه و روزانه و … است. الزامات می گویند که باید روشها و ابزارها به گونه ای انتخاب شوند که آسیب های وارده به غیرنظامیان و اهداف غیرنظامی به حداقل ممکن برسد وموضوع دیگراینکه آیا یک هواپیما بدون سرنشین می تواند سیستم دیگری را برای حمله انتخاب کند البته این در جایی امکان دارد که گزینه دیگری برای انتخاب وجود داشته باشد. مثلاً از بین سلاح هایی که توسط یک دروگر حمل می شوند اگر یک صلاح تلفات غیرنظامی کمتری به اهداف غیرنظامی بدون کاهش اثر نظامی مطلوب داشته باشد باید همان سلاح را انتخاب کرد. چیزی که عملاً اهمیت بیشتری دارد. استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین در برابر دیگر ابزارهای انجام حملات مانند هواپیمای سرنشین دار، توپخانه یا عملیات ها زمینی است. از آنجا که حسگرهای هواپیماهای بدون سرنشین حساسیت بالایی دارند می توانند هدف را برای دوره ای طولانی زیر نظر بگیرند، از سلاح هایی دقیق استفاده کنند.
و چون کارکرد این هواپیما تحت تأثیر حرارت نبرد قرار نمی گیرد، اغلب ریسک کمتری در ارتباط با وارد شدن آسیب به غیرنظامیان در پی دارد. معمولاً مرکز نظارت بر عملیات یک هدف را در یک ناحیه پر جمعیت برای ساعات های طولانی زیر نظر می گیرد آنقدر منتظر می ماند که هدف از افراد و اشیاء غیرنظامی فاصله بگیرد تا آنجایی که انجام کار از نظر نظامی امکان پذیر باشد.[۱۲۰]
-اصل سوم: اصل تناسب است این اصل بدین معنی است که حمله ای که در شرایط یاد شده و با علم به این صورت می گیرد که در صورت وقوع حمله، جان غیرنظامیان در خطر می افتد و اموال و اشیاء غیرنظامی مورد آسیب و صدمه قرار گرفته و نتیجه حاصل از حمله با مزیت و منافع نظامی مستقیمی که از این انتظار می رفته در تناسب نباشد، از منظر حقوق بین الملل بشر دوستانه ممنوع و نامشروع است. در حقیقت هنگامی که اصل تناسب در حقوق بین الملل بشردوستانه مطرح می شود، نوع سلاح یا تسلیحاتی که در حمله به کار می رود اهمیت نداشته بلکه آنچه حائز اهمیت است، میزان خسارت و صدمه ای است که به جان و اموال غیرنظامیان وارد شده و نسبی فراتر از منافع جنگی است که از حمله انتظار می رفته است در این فرض حمله یاد شده نامشروع بوده و اصل تناسب در آن رعایت نشده است حملاتی که توسط هواپیماهای بدون سرنشین انجام می شود ممکن است با اصل تناسب در تناقض قرار گیرد بدین معنا که نتایج به دست آمده از حمله با میزان منافع نظامی که طرف مخاصمه می توانسته به دست آورد متناسب نبوده و از آن فراتر رود، به نحوی که به کشتار بی دلیل غیرنظامیان بیانجامد مثلاً حتی در صورتی که حملات آمریکا به افغانستان برای مبارزه با تروریست را یک درگیری مسلحانه و مشمول مقررات حقوق بشر دوستانه بدانیم، مواد نقض جدی حقوق غیرنظامیان در جریان حملات هواپیماهای بدون سرنشین به تنهایی حکایت از نقض مقررات حاکم بر مخاصمات مسلحانه و به عبارتی حقوق بشر دوستانه دارد.[۱۲۱]
نتیجه گیری
آنگونه که مسلم شد جنگ زمانی واقع میشود که یکی از طرفین متخاصم جهت تحمیل خواسته های خود از ابزار نظامی استفاده میکند و تنمامی اعمال خصمانه طرفهای درگیر در جنگ به وسیله قواعد عرفی در درجه اول و قواعد قراردادی منعقده میان دولتها قاعده مند میشود.در خصوص نمونه جدید از جنگ که همان جنگ های هوایی است باید اشاره کرد که بعد از اختراع اولین ماشین های پرنده در قرن ۱۸ و پیشرفت آنها و بعد از آنکه دولتها بر آن شدند از ابزارهای پرنده برای غلبه بر حریف در مخاصمات استفاده کنند نبردهای هوایی به معنای امروزی شکل گرفتند، نبرد هوایی به نبردی گفته می شود که از جنگ افزارهای هوایی در عرصه جنگ که همان فضای بالای سزمین های متخاصمین است استفاده کنند.زمانی که جنگ های هوایی به وقوع میپیوندندآنچه که باید هدف حملات هوایی قرار گیرد اشیا، افراد و مکان های نظامی هستند همانگونه که ماده ۲ پروتکل اول الحاقی به کنوانسیون ژنو بیان نموده است اموال غیرنظامی نباید هدف حمله قرار گیرند.و همانطور که مشاهده شد دولتها جهت پیشبرد اهداف نظامی خود مختار به استفاده از هر نوع جنگ افزاری در نبردهای هوایی نیستند و باید در خصوص این مساله مهم قواعد عرفی و قراردادی موجود را محترم شمرده و آنها را رعایت کنند.
دولتها در استفاده از جنگ افزارهای هوایی در طول نبرد موظف هستند در درجه اول برای حمله به هدف مورد نظر خود،به یقین برسند که هدفی را که دولت مهاجم در پی نابودی آن است،هدف نظامی تلقی شده و برای آنها مزیت نظامی به دنبال داشته باشد و از سوی دیگر برای حمله خود از سلاح هایی استفاده کنند که حداقل آسیب جانبی را بعد از حمله به بار آورد و محدود به اهداف نظامی شود.امروزه آنگونه که مسلم شد اختراع هواپیماهای بدون سرنشین نقطه عطفی در استفاده از سلاح های هوایی در جنگ ها هستند و با توجه به اینکه این سلاح ها بعضاً از حساسیت و دقت بالایی در گذینش اهداف خود برخوردارند که استفاده از آنها در چارچوب قواعد بشردوستانه بین المللی می تواند در حفاظت از افراد و اشیاء غیرنظامی کمک شایانی داشته باشد
فصل سوم
حقوق حاکم بر نبردهای هوایی
دانلود پایان نامه در رابطه با : اصول حاکم بر نبردهای هوایی در مخاصمات مسلحانه بین المللی- فایل ۶