۱- ایجاد انگیزه ها و نگرشهای مثبت در زمینه های مختلف اجتماعی و همچنین حاکمیت
۲- ایجاد و رشد رفتارهای مقبول اجتماعی
۳- افزایش مشروعیت سیاسی نظام حاکم
۴- ایجاد هماهنگی فکری در سطح جامعه
۵- پی ریزی افکار عمومی
در گذشته قانون معنایی صرفا طبقاتی است و در حکومتهای دیکتاتوری، تجسم و توجیه خواستها و تمایلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حاکمیت به شمار می آمد و مخالفان نیز در این نوع حکومت جایی نداشتند آنان ملزم بودند همان گونه بیندیشند که دیدگاه طبقات حاکم از افراد جامعه خواستار بود، در غیر این صورت با ایجاد ناامنی برای برقراری امنیت تنها راه ممکن توسل به زور و زندان بود و قانون نیز با طبقاتی عمل کردن، نمی توانست به طرق صحیح جهت ایجاد نظام و افزایش و آرامش بکوشد.به عبارتی قانون بر مبنای امنیت شکل گرفته بود و امنیت را نیز طبقات حاکم در مسیر تمایلات خود برقرار می ساختند.اما امروزه با گذشت زمان حرکت بشر به سوی تکامل و تعالی و نیز با گسترش شبکه های ارتباطی با شعاع عملکرد وسیع، تعاملاتی در زمینه های مختلف بین دول و ملل مختلف جهان صورت گرفت یعنی مفاهیمی که سازنده حیات سیاسی یک کشور بودند در چهارچوبی تازه موضوعیت یافتند.مفاهیمی نظیر حکومت، دولت، قانون، آزادی، عدالت، حقوق، اقتصاد، سیاسی و حاکمیت متحول شدند؛ به گونه ای که در جوامع دموکراتیک امروزی قانون در جهت تعدیل جامعه گام برمی دارد.
در چنین شرایطی، مفهوم امنیت نیز تحت شعاع این تغییرات کلی در معانی واژه ها، به مفهومی تازه دست یافته است.معنایی که در چارچوب عملی قادر به پاسخگویی نیاز انسان معاصر در زمینه ایجاد امنیت و برقراری آن در جوامع امروزی باشد.جهان امروز را در برقراری امنیت باید نیازمند پیروزی از چند اصل دانست:
۱- برمبنای قانون بودن امنیت: هر قدر جامعه ای با توجه به الگوهای قانونی حرکت نماید به همان میزان ضریب امنیت در آن افزایش می یابد.
۲- منع استفاده از شیوه های تحکمی و خشونت در برقراری امنیت: امروزه استفاده از زور و سلاحهای نظامی و خشونت جهت ایجاد امنیت با شکست مواجه می شود.
۳- استفاده از وسایل ارتباط جمعی جهت برقراری هر چه بیشتر امنیت: نظام حاکم بر جامعه با بهره گرفتن از چنین وسایلی قادر به افزایش ضریب مشروعیت خویش خواهد بود و با افزایش میزان مشروعیت ضریب امنیت نیز در آن جامعه رشد صعودی خواهد داشت.
بنابراین تغییر مفهوم امنیت، نخست در بطن تفکرات حاکمیت و مردم و دو دیگر در شیوه های برقراری امنیت در جوامع انسانی نهفته است.
علاوه بر موارد یاد شده در دنیای پس از جنگ سرد مفهوم جدیدی از امنیت متولد شده است که با مفاهیم گذشته آن تفاوتهای اساسی یافته است.یعنی در مفهوم جدید از امنیت مجموعه ای از افراد، گروه ها، سازمانهای فراملی و فروملی نقش ایفا می نمایند و با تأکید بر این که ابعاد نظامی، سرزمینی، اقتصادی و تجاری امنیت همچنان معتبر است، ولی بعد ارتباط فرهنگی در جهت تأمین امنیت نقش و توان بالاتری در دهه های آتی در عرصه ملی و در نهایت بین المللی ایفا خواهد نمود[۴۴].
در یک تعریف، امنیت ملی احساس امن، رهایی از اضطراب و دغدغه که ناشی از اتحاد ملی، آزادی، توسعه و موقعیت یک کشور است.در دایرهالمعارف اجتماعی نیز امنیت چنین تعریف شده است: توان یک ملت در حفظ ارزشهای داخلی در مقابل تهدیدات خارجی.[۴۵] "والتر لیپمن” محقق و نویسنده آمریکایی هم از نخستین کسانی است که به روشنی به تعریف مفهوم امنیت ملی پرداخته است: یک ملت وقتی دارای امنیت است که در صورت اجتناب از جنگ بتواند ارزشهای اساسی خود را حفظ نماید و در صورت اقدام به جنگ نیز بتواند آن ارزشها را پیش برد.[۴۶] و این تداعی کننده همان تعریفی است که “ریچارد کوپر” از امنیت دارد.
یعنی: توان جامعه در حفظ و بهره گیری از فرهنگ و ارزشهایش.[۴۷]
۱- نقش و تأثیر وسایل ارتباطی بر مفهوم امنیت ملی
امروزه خصوصا از سال ۱۹۹۰با رشد سریع ارتباطات و اطلاعات، نزدیک شدن بیشتر ملتها به یکدیگر مطرح می گردد. در عصری که می توان آن را انقلاب اطلاعات و ارتباطات نامید مفهوم امنیت ملی نه مثل گذشته تنها به بعد نظامی – سرزمینی مربوط می شود و نه صرفا ابعاد اقتصادی، نظامی، سیاسی اجتماعی را در برمی گیرد. بلکه به دلیل یک دست شدن جامعه جهانی همه مسائل، به سان یک جامعه سیاسی داخلی به یکدیگر مرتبط و نزدیک می شوند که از جمله این مسائل امنیت می باشد به عبارتی دیگر در چنین جهانی، امنیت یک کشور مساوی با امنیت همه و برعکس خواهد بود.یعنی مفهوم امنیت، مفهومی متقابل و یکسان برای همه دولتهاست.اینک بسیاری از دولتها در مورد تزلزل ارزشهای فرهنگی – اجتماعی خود احساس خطر و ناامنی می نمایند[۴۸] این احساس خطر و نگرانی گرچه در میان دول جنوب به دلیل فقدان فن آوری ارتباطی و اطلاعاتی بیشتر مطرح می گردد، ولی بین دول شمال نیز (اروپا و آمریکا – ژاپن – چین) کم و بیش چنین احساس یعنی (جنگ فرهنگی) حاکم است [به همین خاطر است که می بینیم کشوری مانند] چین مسأله امنیت ملی را از زاویه ای کلی تر و گسترده تر مورد توجه قرار می دهد.
۲- تحول شاخصهای امنیت
در دوره ای از تاریخ ۱۹۴۵-۱۷۰۰ مفهوم امنیت، امنیت نظامی – سرزمینی بود یعنی سرزمین وسیع تر، جمعیت بیشتر، سرباز و ارتش قوی تر، امنیت بیشتری نیز به همراه داشت،[۴۹]این موارد از مشخصه های برقراری امنیت به شمار می آمدند و اگر حاکمیتی از این امتیازات بهره کمتری داشت قادر به تأمین امنیت نمی بود؛ اما در دوره بعد یعنی از ۱۹۴۵تا ۱۹۹۰ضمن این که مفهوم نظامی در ایجاد امنیت همچنان باقی ماند ولی عملا ایجاد امنیت در قالب ابعاد اقتصادی و تجاری متمرکز شد؛ زیرا در این دوره علم و فن آوری، ارتباطات، سلاحهای نوین، تجارت بین المللی و رشد اقتصادی چشمگیر بود. در این میان از شاخصهای امنیت جدید می توان به موارد ذیل اشاره کرد: افزایش توان فرهنگی، ارتباطی و اطلاعاتی بیشتر و نسبی بودن امنیت. بنابراین با تغییر میزان قدرت و وجود تهدیدات بالقوه و بالفعل حتی قوی ترین دولتها نیز از امنیت مطلق بی بهره اند؛ در مجموع برای امنیت ملی، ویژگیهای عمومی زیر ار می توان برشمرد که جوهره اصلی آن را شکل می دهند:
۱- حفظ جان مردم: که از طریق ایجاد یک نظام قدرتمند اطلاعاتی می توان به آن دست یافت.
۲- حفظ تمامیت ارضی: که با ایجاد تمایلات دموکراتیک و صلح جویانه برای از میان برداشتن تمایلات جدایی طلبانه شکل می گیرد.
۳- حفظ نظام اقتصادی: که با توسعه اقتصادی و افزایش میزان اشتغال و کاهش بی کاری ایجاد شود.
۴- حفظ استقلال و حاکمیت کشور: که براساس دو عامل تبادلات صلح جویانه و تبلیغاتی با خارج از مرزها و هماهنگی در جهت کاهش تضادها در داخل به وجود می آید.نتیجه آن که امنیت در عصر حاضر صبغه ای ارتباطی داشته و بدون توجه به ماهیت ارتباطات نمی توان به فهم آن رسید.
پیشینه تحقیقات
- پژوهشی تحت عنوان بررسی تأثیر رسانههای جمعی، فناوریهای نوین ارتباطی و ارتباطات فردی بر آگاهی سیاسی دانشجویان (۱۳۸۲-۱۳۷۹): مطالعه موردی: دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران توسط سردارآبادی خلیل؛ محسنیان راد مهدی؛ سینایی وحید؛ غفاری مسعود انجام شده است. در این مقاله نتایج مربوط به تأثیر رسانههای جمعی، فناوریهای نوین ارتباطی و ارتباطات فردی بر آگاهی سیاسی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران و نیز ارتباط یا همبستگی بین اعتماد پاسخگویان به هر یک از این منابع با سطح آگاهی سیاسی آنان نشان داده شده است.[۵۰]
- پژوهشی تحت عنوان رسانههای جمعی و هویت ملی مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه اصفهان توسط ربانی علی؛ ربانی خوراسگانی رسول؛ حسنی محمدرضا (۱۳۸۸) انجام شده است. پژوهش حاضر، به دنبال بررسی تأثیر استفاده از رسانههای گروهی و شبکههای ارتباط جمعی بر هویت ملی بوده است. به منظور بررسی این رابطه، از نظرات آندرسون، رایزمن، گیدنز و انگلهارت استفاده شده است. این پژوهش به صورت پیمایشی و با بهره گرفتن از توزیع پرسشنامه در میان دانشجویان دانشگاه اصفهان، در سال تحصیلی ۸۸-۱۳۸۷ انجام شده است. نمونهگیری در مرحله اول، با روش طبقهبندی شده و در مرحله دوم، به صورت سهمیهای انجام گرفته و حجم نمونه ۴۹۰ نفر بوده است. آزمون فرضیهها نشان میدهد بین استفاده از رسانههای جمعی و هویت ملی، رابطه وجود دارد. به این ترتیب که افراد استفادهکننده از رسانههای داخلی، در سازه هویت ملی نمره بالایی دریافت کردهاند و برعکس، نمره افراد استفادهکننده از رسانههای خارجی در این سازه، نمره پایینی بوده است. این یافته، نشاندهنده تغییر نگرشها به سمت الگوها و گرایشهای جدید است. همچنین برای بررسی فرضیهها از تحلیل رگرسیون استفاده شده است. یافتههای تجربی نشان میدهد که از میان متغیرهای اثرگذار بر هویت ملی، به ترتیب، جنس، میزان استفاده از رسانههای خارجی، میزان استفاده از رسانههای داخلی، سن و وضعیت تأهل در تعیین گرایش هویت ملی، از سهم بیشتری برخوردار بودهاند.
- پژوهشی تحت عنوان رسانه، جنسیت و مصرفگرایی، مطالعه رابطه استفاده از رسانههای جمعی با تمایلات مصرفگرایانه دختران و پسران جوان در شهر شیراز توسط موحد مجید؛ عباسی شیرازی محمدتقی؛ مرحمتی ندا (۱۳۸۹) انجام شده است. این مطالعه به بررسی رابطه مصرفگرایی با رسانههای ارتباط جمعی پرداخته و با بهره گرفتن از نظریه و مدل ارتباطی اقناع به مطالعه نقش کانالهای ارتباطی و جنسیت مخاطبین پیام در مصرفگرایی پرداخته است. روش استفاده شده به صورت پیمایشی و جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه و نمونه مورد مطالعه ۴۰۰ نفر از جوانان (۲۹-۱۸) ساکن در شهر شیراز بوده که با نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انجام شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد بین میزان استفاده از رسانههای جمعی و مصرفگرایی بر حسب جنسیت رابطه وجود دارد و در این میان مردان به دلیل آن که بیشتر از رسانههای ارتباط جمعی استفاده میکنند مصرفگراتر از زنان میباشند.
- پژوهشی تحت عنوان بررسی تأثیر رسانههای جمعی بر احساس امنیت اجتماعی (مطالعه موردی شهر اصفهان) توسط زهرا آقائی (۱۳۸۶) انجام شده است. موضوع مورد مطالعه در قالب سه دیدگاه کلان کارکردگرایی، انتقادی و جامعهشناسی شناخت قابل تبیین است. دیدگاه کارکردگرایی یکی از کارکردهای رسانههای جمعی را ایجاد احساس امنیت میداند. دیدگاه انتقادی رسانههای جمعی را ابزار سلطه نظام حاکم دانسته و آن را وسیله ایجاد احساس امنیت کاذب در مخاطبان به منظور حفظ وضع موجود میداند و جامعهشناسی شناخت به رسانههای جمعی به عنوان جزئی از بستر اجتماعی که در شکلگیری آگاهی افراد مؤثر است، مینگرد.
به منظور مطالعه تأثیر رسانههای جمعی بر احساس امنیت اجتماعی، از شاخصهای مدت زمان استفاده از رسانهها و میزان توجه و انتخاب برنامههای خبری، سیاسی، میزان اعتماد به رسانه و نوع رسانه مورد استفاده، برای سنجش میزان تأثیرپذیری از رسانه استفاده شد و برای سنجش احساس امنیت اجتماعی، امنیت اجتماعی در پنج بعد عمومی، قضائی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در قالب طیف لیکرت مورد سنجش قرار گرفت و از مجموع نمرات افراد در پنج بعد، میزان احساس امنیت اجتماعی افراد به دست آمد.
با تحلیل رابطه میزان و کیفیت استفاده افراد از رسانههای جمعی و احساس امنیت اجتماعی از طریق آزمونهای همبستگی نتایج زیر بدست آمد:
بین میزان توجه و اعتماد به رسانههای داخلی و احساس امنیت اجتماعی رابطه مثبت با سطح معناداری بالا (۵%sig<) و سطح اطمینان حداقل ۹۵% وجود دارد.
بین میزان توجه و اعتماد به رسانههای داخلی و ابعاد مختلف احساس امنیت اجتماعی رابطه مثبت با سطح معناداری بالا (۵%sig<) و سطح اطمینان حداقل ۹۵% وجود دارد.
بین میزان توجه و اعتماد به رسانههای خارجی، در چهار بعد قضائی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی رابطه منفی با سطح معناداری بالا (۵%sig<) و سطح اطمینان حداقل ۹۵% وجود دارد، اما بین این متغیر و احساس امنیت عمومی رابطه معناداری مشاهده نشد.
نکته قابل توجه در نتایج تحقیق این است که وجود همبستگی بین متغیر مستقل و وابسته لزوماً به معنای تأثیر رسانهها بر احساس امنیت نیست بلکه میتوان گفت افراد، با احساس امنیت متفاوت، گرایش متفاوتی در انتخاب و اعتماد به رسانههای داخلی و خارجی دارند و رسانهها صرفاً نقش تقویتکننده نگرش قبلی مخاطبان را دارند.
فصل سوم:
روش پژوهش
مقدمه
تمایل و علاقه انسان به بررسی و تحقیق یکی از عوامل رشد و توسعه تمدن بشر بوده است و زمینه کنجکاوی و تلاش و فعالیت را در موضوعات مختلف تحقیق، فراهم آورده است. از آنجا که تحقیق حاضر به بررسی عوامل اجتماعی موثر در گرایش جوانان به رسانه های جمعی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور نجف آباد پرداخته لذا با توجه به نتایج آن میتوان راهکارهای مناسب به منظور سامان دهی و ارتقا برنامه های رسانه های جمعی در جهت پیشرفت اطلاعات و درک اجتماعی جوانان ارائه نمود وبه همین دلیل تحقیق و بررسی علمی در این مورد لازم و ضروری میباشد. اگر تحقیق را یک روش منظم برای حل مشکلات بدانیم بعد از انتخاب موضوع باید مشخص شود که چه شیوه و روشی اتخاذ گردد تا پاسخ لازم به پرسشهای تحقیق هرچه دقیقتر،آسانتر، سریعتر و ارزانتر بدست آید . به عبارت دیگر روش تحقیق نقشهای برای رسیدن به هدف است.
در ابتدا روش تحقیق و توضیحاتی پیرامون جامعه آماری تحقیق و تعیین حجم نمونه مناسب و روش نمونهگیری ارائه شده و در ادامه، توضیحاتی در خصوص ابزار اندازه گیری، اعتبار و روایی پرسشنامه ، شیوه جمع آوری داده ها و روش های آماری تجزیه و تحلیل داده ها ارائه شده است.
روش تحقیق
در این تحقیق از روش علی توصیفی استفاده شده است، زیرا آنچه را هست توصیف می کند و با توجه به توصیف شرائط موجود به علل مورد بررسی پرداخته می شود . به عبارت دیگر پژوهشگر در این نوع تحقیقات سعی می کند تا آنچه هست را بدون هیچگونه دخالت یا استنتاج فرهنگی گزارش دهد و نتایج عینی از موقعیت بگیرد (نادری و سیف نراقی، ۱۳۷۵ : ۷۳).
در بین انواع روش های توصیفی با توجه به موضوع تحقیق حاضر که بررسی عوامل اجتماعی موثر در گرایش جوانان به رسانه های جمعی در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور نجف آباد است، از روش پیمایشی استفاده می شود. در این روش مشخصات افراد بطور خاصی مورد توجه نیست بلکه با آمارهای کلی سروکار دارد. این روش که زمینهیابی هم نام دارد ، وسیلهای برای کسب اطلاعات درباره نگرشهای افراد است، موقعیت متداول را بدون هیچگونه قضاوت توام با ارزشگذاری توصیف میکند ولی ممکن است بطور ضمنی قضاوتهایی درباره رضایت بخش بودن موقعیت و یا برآورده شدن انتظار جامعه به عمل آورد.
از آنجا که بدست آوردن عقاید همه افراد غیر عملی است، لذا با بهره گرفتن از روش نمونه گیری می توان واکنش کلی جامعه را از روی عقاید معدودی از افراد مورد مطالعه استنباط کرد.چون برای نیل به هدف پژوهش لازم است از نظرات دانشجویان دانشگاه پیام نور نجف آباد بهره گرفته شده است ، بنابراین مناسبترین روش برای انجام این پژوهش روش پیمایشی است.
جامعه آماری
جامعه شامل گروهی از افراد است که دارای یک یا چند صفت مشترک هستند و این صفات مورد توجه محقق می باشد. جامعه ممکن است همه افراد یک نوع خاص و یا عده محدودتری از همان گروه را در برگیرد. (بست[۵۱] ، ۱۳۷۱ :۲۴).
در بررسی حاضر تمامی دانشگاه پیام نور نجف آباد جامعه آماری ما را تشکیل می دهند که تعداد آنها برابر ۶۰۰۰ نفر است .
تعیین حجم نمونه
در هر جامعه به آن جزئی نمونه گفته می شود که معرف جامعه باشد. منظور از شرط معرف بودن این است که همه صفات جامعه به تناسب در نمونه ما وجود داشته باشد و بتوان نتایج حاصل از آن را به کل جامعه آماری تعمیم داد ( ساروخانی ، ۱۳۵۷ : ۱۵۶-۱۵۷ ) .
در زمینه حجم نمونه باید به این نکته اشاره نمود که عوامل متعددی ممکن است در اندازه نمونه مورد استفاده در تحقیق مؤثر واقع شود . هزینههای طرح و مدت زمان اجرای طرح ، دقت تحلیل آماری ، از جمله عوامل مؤثر در تعیین حجم نمونه میباشند (خوبینژاد، ۱۳۸۰ : ۳۳۰ ) .
با توجه به محدودیت زمان تحقیق طبق نظر استاد گرامی ۱۴۰ نفر از دانشجویان به عنوان نمونه مورد نظر سنجی قرار گرفتند.