زال چرخ : تشبیه بلیغ اضافی به وجه مشابهت شکل خمیده و کوژی آسمان با شخص سالخورده.
معنی بیت: زال چرخ با وجود پیری در چشم من مانند بت هلال ابرو پسندیده و زیباست.
۸۳۰- اشاره به زنجیر کشیدن پای دیوانگان دارد .
تصرف: مالکیّت ، قبضه کردن.(فرهنگ فارسی معین)
۸۳۱- فاعل در مصراع اول، دام صیاد است و منظور از آن، سبزه و چمن است.
۸۳۳- بال فشاندن: در زبان عامیانه به معنای به کمال خوشی رسیدن است.(شارح)
۸۳۴- به تنگ آمدن: کنایه از عاجز شدن.
پر بی دهن : ۱٫ بسیار کم سخن ، که این کم حرفی ماحصل تنگی بیش از حدّ دهان محبوب است چراکه سخن نمی تواند از تنگنای آن عبور کند.۲٫ بسیار کوچک دهان است.
بیت دارای آرایه های معنوی اغراق و حسن تعلیل است.
۸۳۵- نال : نای میان خالی . (برهان قاطع). نای . مزمار. جوی و رودخانه کوچک را در هندوستان نیزبه همین نام خوانند. (آنندراج ) (انجمن آرا) (فرهنگ نظام ). به نقل از ( دهخدا، ۱۳۸۵: ۲۲۶۳)، (برهان، ۱۳۶۲: ۱۶۱۹)
پر پروانه شدن نامه : کنایه از سوخته شدن نامه.
۸۳۶- قدما معتقد بودند که اگر عرق از پیشانی برآید نشانه بهبود بیماری است. اما شاعر آب شدن شمع را هنگام روشن بودن به تب و بیماری آن نسبت داده و می گوید : همان طوری که شمع می سوزد و عرق می کند اما بیماری اش بهبود نمی یابد، بیماری من نیزاز عرق کردن بهبود نمی یابد.
۸۳۸- دوری کردن از عشق زلف دوست محال است.
۸۳۹- تشت از بام افتادن : کنایه از رسوا شدن باشد. (برهان ) (از فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). کنایه از فاش شدن راز. (آنندراج)
بار دگر فتنه را تشت ز بام اوفتاد خواب مرا بازبست دلبر بیدار مــن
مولوی ))
۸۴۰- دختر رز : کنایه از شراب لعلی باشد. (برهان ). شراب انگوری . (شرفنامه منیری ) (آنندراج (
دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد شد بر محتسب و کار بدستوری کرد
حافظ))
معنی بیت: از وقتی که می از من کناره گرفت به دلیل دوری از شراب درغم او، اشک می ریزم .
۸۴۱- گلشکر: معجونی از برگ گل سرخ و شکر یا قند که برای تقویت معده و نشاط آوری می نوشند.(فرهنگ فارسی معین)
پر تافته: بسیار در هم پیچیده و نزدیک به هم .(شارح)
معنی بیت: نزدیکی و صمیمیّت بسیار طوطی شکرخا و بلبل شیدای گل که به گلشکر شباهت دارد در مجلس دوستانه، لطف مجالست آنها و شوق دیدار معشوق را می رساند .
مضمون بیت: به همنشین شدن گل و بلبل اشاره دارد.
۸۴۲- منظور از سفیداب گرد سفیدی که از بعضی مواد گرفته می شود و در نقاشی مورد استفاده قرار می گیرد .
معنی بیت: در چشم نابینای من که به مانند کاغذ سفید رنگ شده حرفی آشکار نیست؛ همانند نامه ای که با سفیداب بر روی کاغذی سفید نوشته می شود و کلمات و حروفش قابل رویت و خوانا نیستند.
۸۴۵- دست به سر کشیدن: کنایه از اظهار مهربانی کردن.
پیش پا افتاده : کنایه از سهل و آسان که فرد بی فکر در پی انجام آن می افتد.
۸۴۶- از جا بردن فعل متعدّی است. و مراد از آن بی طاقت و بی حوصله کردن است.
موج بوریا: خطوط بوریا و به تعبیر دیگر نقش بوریاست که بر خاک می ماند.(شارح)
۸۴۷- معنی بیت: کمر او از بس که در باریکی و نازکی ، یک تاست، اگر تار موی دیگر بر موی کمرش قرار بگیرد نمی تواند سنگینی آن را تحمّل کند .یا به تعبیر دیگر اگر تار مویی در مقابل موی کمر او قرار گیرد ، آن تار مو از رشک نازکی و بارکی کمر معشوق پیچ و تاب می خورد .
۸۴۸- ناخن زدن و ناخن بر یکدیگر زدن: کنایه از جنگ انداختن میان دو کس باشد. (برهان قاطع(
چو تو سوار شوی ماه نو زنــــد ناخن که در میان دو خورشید گرم سازدجنگ
قاضی نورالدین))
۸۴۹- نرد: بازیی است معروف از مخترعات بوزرجمهر که در برابر شطرنج ساخته و بعضی گویند نرد قدیم است اما دو کعبتین داشته ، دوی دیگر را بوزرجمهر اضافه کرده است . (برهان قاطع). اردشیر بابک آن را وضع کرده لاجرم نردشیر نیز نامندش . (منتهی الارب ). در قدیم در بازی نرد سه مهره به کار می بردند. بازیی است در مقابله شطرنج . (غیاث اللغات ). بازیی است که بر صفحه با مهره ها می شود. (فرهنگ نظام)
(دهخدا، ۱۳۸۵: ۲۹۷۷)، (برهان، ۱۳۶۲: ۲۱۲۷)
ریختن رنگ ایهام دارد: ۱٫ طرح ریزی نمودن برای بنا کردن ساختمان۲٫ پاشیدن رنگ.
۸۵۰- رقصد : مجازاً یعنی شاد و خوشحال باشد.
۸۵۲- علم شدن آتش از سنگ: کنایه از ایجاد شدن و بالا آمدن جرقه از سنگ است.
۸۵۳- یعنی دست من کار آستینی که بی حس و حرکت است، می کند.
۸۵۵- شانه بینی: اشاره دارد به یکی از کارهای فالگیران و پیشگویان که با نگاه کردن به شانه گوسفند، خبر از احوال اشخاص میدادند.
به من تا بت شــــانه گر شـد دچار مرا روز و شب شانه بینــی است کار
(طاهر وحید)
۸۵۶- فضا : زمین فراخ، مکان وسیع. (فرهنگ فارسی معین)
خاکستر نشینی: کنایه از فقر و تنگدستی.
معنی بیت: هرکس که در زندگی خاکستر نشینی ؛ یعنی، فقر و مسکنت را انتخاب می کند ، گویی بنای صد گلزار در سینه فراخ خود می نهد.
۸۵۷- رایج است که وقتی دو شاهد بر یک دعوی شهادت بدهند، درست بودن آن مسئله به یقین اثبات می شود.
۸۵۹- آتش در زیر پا بودن: کنایه از مضطرب و بیقرار بودن.
۸۶۰- معنی بیت: از این جهت که آب و دانه من که اسباب معیشت و زندگی من است، همچون آب و دانه آسیاب از یکدیگر جداست، هرگز گرد هم آمدن اسباب معیشتم را در یک جا که موجب فراغ خاطر و جمعیّت دل است ندیده ام.
طرح های پژوهشی دانشگاه ها درباره دیوان غنی کشمیری (مقدّمه، تصحیح، تعلیق)- فایل ۳۶۷