از جهت تاریخى توجه جدى به موضوع و غرض سورهها و تأکید بر آنکههدف هر سوره باید اساس فهم آیات تلقى گردد از اوائل قرن چهاردهم هجرى با نگارش تفسیر المنار آغاز شد. اما چنان نیست که گذشتگان بطور کامل از آن غافل باشند. قرآن پژوهان و مفسران پیشین این بحث را از دریچه تناسب و ارتباط آیات مىنگریستند.
بحث فوق اگرچه ریشه در همان بحث تناسب وارتباط آیات و سوره دارد که در بین دانشمندان اولیه مطرح بودهاست اما با این عنوان ومشخصات، نظریهای است نوظهور پیرامون روش قرآن که برخی قرآن پژوهان معاصر مطرح کردهاند و به رغم عمر کوتاه خود که بیش از نیم قرن از آغاز آن نمیگذرد در حوزه مباحث علوم قرآنی بحثهایی را برانگیختهاست برخی از کسانی که به طور گسترده بحث و بررسی وحدت موضوعی را دنبال کردهاند و تألیفاتی در این زمینهارائه دادهاند عبارتند از محمد محمود حجازی در کتاب تفسیر الواضح و الوحدهالموضوعیه عبداله درّاز در کتاب نباء العظیم.شحاته در کتاب اهداف کل سوره و مقاصدها فی القرآن الکریم صبحی صالح در مباحث فی علوم القرآن و…[۵۱۲]
که نظرات برخی از آنها عبارتند از:
برخی معتقدند که: در این روش، پژوهشگر ابتدا هدف اساسی یا اهداف اصلی یک سوره را باز مییابد، آنگاه به بررسی اسبابِ نزول سوره یا آیاتی که موضوع اساسی سوره را مطرح میکنند، میپردازد، سپس به ترتیبِ نزول سوره در میان سور مکی و مدنی مینگرد و در مرحله بعد به بررسی اسلوبهای قرآنی در عرضه آن موضوع و تناسبهای موجود در بخشهای مختلف سوره اقدام میکند.[۵۱۳]
این شیوه نگاهی است بسیار ارجمند به سُوَر قرآن که در صدد است، در ورای پراکندگیِ ظاهری میان مباحث و موضوعات یک سوره و احیاناً علیرغم اختلافِ زمانی در نزول آیات آن، موضوعی واحد یا محوری مشترک برای آن موضوعات و مباحث، جستجو کند و ارتباطی مقبول و انسجامیدرخور، بین آیات هر سوره بیابد.[۵۱۴]
هر سورهای از سور قرآن کریم دارای جان و روحی است که در کالبد آیات آن سوره جریان دارد و این روح بر مبانی، و احکام و اسلوب آن سوره دارای سلطه و إشراف است. معانی و مفاهیم قرآن کریم باید از این منظر و روش نگریسته شود. این روش برای مطالعه و بررسی قرآن کریم سودمندتر از آن است که آیات آن یکی پس از دیگری مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. اگر کسی جملهها و آیات و یا کلمات و یا احیاناً حروف آنها را نیز مورد مطالعه و بررسی قرار دهد تا از رهگذر چنین مطالعهای سراسر آن را اجمالاً و یا تفصیلاً بررسی کند، چنین مطالعهای پریشان و از هم گسیخته نمیتواند بهاو در جهت بازیافتن شکوه و عظمت و زیبائی چهره و سیمای سوره مدد رساند.[۵۱۵]
علامه (ره) در تفسیر وزین المیزان برای کل قرآن هدف و موضوع واحدی را که همان «هدایت انسانها به سوی سعادت است» معرفی نمودهاست و از آن برای تفسیر آیات کمک میگیرد.[۵۱۶]
دلایل وحدت موضوعی در سورهها
دانشمندان علوم قرآنی ومفسران، بر وحدت موضوعی در بین سورهها دلایلی نیز ارائه دادهاند؛ که بطور خلاصه به آنها اشاره میکنیم.
۱) تحدید آیات سورهها
یکی از دلایل ارائه شده توسط آنها این است که تفاوت در عدد آیات سورهها نمیتواند اتفاقی باشد؛ زیرا اتفاقی بودن یعنی نسنجیده و عاری بودن از حکمت و بدون سبب و صدور هرگونه عمل حساب نشدهاز سوی فاعل حکیم ممتنع است. بعضی از سورههای قرآن، به ویژه سورههای کوتاه، به طور کامل نازل شدهاست، سورههایی هم که به طور پراکنده نازل گشتهاست، با نزول {بسم اللهالرحمن الرحیم}آغاز میگردید و هر آیه یا آیاتی که پس از آن نازل میگشت با دستور پیامبر اکرم| به دنبال آیات پیشین ثبت میگردید تا بسمله دیگری نازل گردد که پایان سوره قبل و آغاز سوره بعد را اعلام نماید. از اینرو، مقدار عدد آیات و ترتیب آنها به دستور وحی و پیامبر انجام گرفتهاست.
اکنون این سؤال مطرح است کهاین اختلاف عدد در آیات سورهها برای چیست؟ پاسخ آن است کههر سورههدفی دنبال میکند که با پایان یافتن بیان هدف، سوره پایان مییابد و اختلاف در عدد آیات هر سوره معلول همین علت است.
علامه& نیز در تفسیر المیزان بههمین مطلب اشاره نمودهاست، وتقسیم قرآن به سورههای متعدد را
نشانه وحدت موضوعی هر سوره، و نیز اختلاف و تعدد غرضهای سورهها به تعداد سور قرآنی قلمداد کرده و اعتقاد دارد که:
اولاً باید دانست که خداى سبحان کلمه (سوره) را در کلام مجیدش چند جا آورده، از آن جمله فرموده:
{فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِثْلِهِ}[۵۱۷]
ثانیا از این آیات مىفهمیم کههر یک از این سورهها طائفهاى از کلام خدا است، که براى خود و جداگانه، وحدتى دارند، نوعى از وحدت، که نه در میان ابعاض یک سورههست، و نه میان سورهاى و سورهاى دیگر.این اختلاف هرگز به صورت اتفاقی انجام نگرفته و میان آیات هر سوره رابطهای معنوی و تناسب وجود دارد. سپس این گونه نتیجه گیری میکند: اغراض و مقاصدى کهاز هر سوره بدست مىآید مختلف است، و هر سورهاى غرضى خاص و معناى مخصوصى را ایفاء مىکند، غرضى را که تا سوره تمام نشودآن غرض نیز نیز تمام نمیشود.[۵۱۸]
۲) حسن مطلع وحسن ختام
دانشمندان علوم بلاغت، حسن مطلع و حسن ختام در هر سوره را از جمله محسّنات بدیعی قرآن و از ارکان مهم بلاغت دانستهاند. وبههمین دلیل، هر سوره با مقدّمهای آغاز میگردد و با خاتمهای لطیف پایان مییابد.
آنها اتفاقنظر دارند که قرآن کریم در تمامیسورهها و آیاتش به بهترین وجه، از چنین نظم و نسقی برخوردار بوده و خاتمه سورهها همچون افتتاح آنها، در نهایت لطافت و ظرافت انجام یافتهاست. بنابراین، باید مقاصد و اهداف بزرگی وجود داشته باشد کهاین دو حسن و زیبایی را بههم پیوند داده و بدان کمال اتصال بخشیده و همراه آن دو نظمیشگفتانگیز بین تمام اعضا و کلمات و حروف هر سورهاستوار است. حال با این بیان، آیا ممکن است کلامیبا مقدّمه شیوا و خاتمهای زیبا، مقصودی بس والا نداشته باشد؟
ایشان از جمله مفسّرانی است که بهاین موضوع اعتقاد داشتهاست و در سرتاسر تفسیر خود به آن اشاره نمودهاست گاهی در آغاز تفسیر سوره وگاهی در پایان یک سوره و گاهی نیز در میان یک سوره موضوع (غرض) اصلی هر سوره را تبیین نموده و از راههای مختلف بویژه سیاق، مضمون مرتبط و هماهنگ را مطرح میکند.بطور مثال هنگام تفسیر آیه بسمله در سوره حمد و یادآوری آیاتی که واژه «سوره» در آن آمدهاست
میگوید:
علامه طباطبائی& هر سوره را دارای یک یا چند هدف مشخص دانسته و معتقد است که تا آن هدف کاملاً مشخص نشود سوره پایان نمیپذیرد و علت اختلاف در تعداد آیات یک سوره را نیز بههمین دلیل میداند. و اعتقاد دارد که مساله وحدت موضوعی یا وحدت سیاق در هر سوره (کهاز قرائن کلامیه به شمارمیرود) از همین جا نشأت میگیرد[۵۱۹]
۳) لازمۀ فهم سوره، کشف موضوع آن است
بی تردید یکی از قدمهای مهم برای تفسیر آیات پیدا کردن موضوع آن سورهاست، که اگر به درستی کشف شود فهمیدن سوره، فلسفۀ چینش آیات در یک سوره، پیامهای مترتب در آن سوره براحتی باز شناسی میشود؛ وروی هم رفته تفسیر ارائه شده زیباتر و دقیتر خواهد بود.
اگرچه علامه طباطبائی در آغاز تفسیر هر سوره کوشیدهاست محور و غرض آن سوره را بشناساند و در پرتو آن غرض، به فهم و تفسیر آیات سوره برود. تنها در یک مورد به تبیین این مدعا پرداختهاست که چگونه رهیافت به غرض سورهها میتواند بر فهم و تفسیر یکایک آیات تأثیر گذار باشدوآن، تفسیر ارائه معنای بسم الله در آغاز سوره حمد است.[۵۲۰]
البته گاهی نیز معتقد است که نمیتوان غرض واحدی را برای یک سوره در نظر گرفت که مورد نظر همه آیات آن سوره باشد.[۵۲۱]
و در تعیین موضوع برای برخی از سورهها به نتیجه قطعی و محکمی نمیرسد و گاهی به صراحت میگوید کهاین سوره موضوع مشخصی ندارد مثلاً درباره سوره توبه میگوید: آیات این سوره برخلاف سایر سورهها که اواخرش همان منظوری را افاده میکند کهاوائلش افاده میکرد دارای غرض واحدی نیست.[۵۲۲]
و قبلاً نیز یادآوری کردیم که علامه معتقد است که تناسب و ارتباط فقط در سورههایی است که یکباره نازل شدهاست بنابراین در سورههایی که بتدریج نازل شده، نمیتوان از وحدت غرضی و موضوع بحث کرد.[۵۲۳]
و در جای دیگر آوردهاست که: خدای تعالی، هر چند آیه را، یک سوره نمیخواند هر چند که آن، آیات متعددی باشد، مگر آنکهان چند آیه مشتمل باشد بر غرض الهی، متمایز از غرضهایی که در سورههای دیگر استیفا شدهاست.[۵۲۴]
مفسّر المیزان معتقد است کهاگر چه در سورههای طولانی غرض از سوره به عنوان برائت استهلال در ابتدای آن میآید و نیز به عنوان حُسن ختام در آخر آن بیان میشود اما گاهی اتفاق میافتد کهاین غرض در آیات میانی یک سورههم مطرح شود. از جمله در ذیل آیات ۶۰ - ۵۸ سوره مبارکه مریم آورده کهاین سه آیه متضمن خلاصه غرض سورهاست.[۵۲۵]
از آنجا که علم مقاصد و هدفمندی سورهها ی قرآنی یکی از علوم موثر در فهم آیات قرآنی است سید قطب نیز از این مهم غافل نشده و ضمن تایید و قبول آن تأکید میکند که وحدت غرض نه تنها در سورههای تک موضوع وجود دارد بلکه در سورههای چند موضوع نیز قابل بررسی است.
به عنوان مثال: سوره مائدهاگرچه سورهای است با موضوعات متنوع و زیاد و نتیجتاً باید تعدد غرض و هدف هم داشته باشد، ولی همهاین موضوعات یک هدف را تعقیب میکنند.[۵۲۶]
البته ایشان گاهی نیز از تعدد هدف میگوید، مثلاً برای سوره صف دو هدف اساسی مطرح میکند.[۵۲۷]
سید قطب به مضمون و غرض سوره با اصطلاح ظل و محور میپردازد و بخشهای متعدد یک سوره را به صورت یک کل هماهنگ بههم پیوند میدهد.
او معتقد است کهاشتراک موضوعی میان دو یا چند سوره بهاشتراک در هدف نمیانجامد چون ممکن است مطرح شدن یک موضوع در سورههای مختلف، برای چند هدف مختلف باشد مثلاً موضوع توبه در سورۀ مبارکۀ نساء با هدف تبیین حقیقت توبهاست ولی در سورۀ مبارکۀ آل عمران با هدف بیان احکام توبه و امید دادن به گناهکاران.[۵۲۸] سیدقطب محور، مدار، مرکز و مقصد همهء قرآن را “توحید” میداند و آنرا نخستین و مهمترین عامل انسجام و پیوند همه بخشها و سور و آیات و کلمات آن معرفی کردهاست، بطوری که از نظر سید قطب نمیتوان پذیرفت ورود قرآن در هر مجال و حوزهای، جز برای تبیین توحید و خداشناسی و تحقق معرفتی عمیق و کامل و صحیح از خداوند متعال بودهاست.[۵۲۹]
ایشان علاوه بر این هدف و غرضی کلی، برای هر یک از سور قرآنی نیز غرض و هدفی را مشخص نمودهاست که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت.
یکی دیگر از مواردی که در بحث وحدت موضوعی سور، اهمیت پیدا میکند تشخیص مکی یا مدنی بودن سورههاست.
علامه طباطبائی از جمله مفسّرانی است که با ابزار سیاق و مضمون آیات به مکی و مدنی بودن سورهاشاره میکند. اگر چه بصورت مستقل به تبیین شاخصههای سورههای مکی و مدنی نپرداختهاست اما از خلال گفتههای وی در آغاز تفسیر سورهها و تعیین مکی یا مدنی آنها، میتوان بهانها پی برد مثلاً در تبیین غرض و موضوع سورۀ مبارکۀ ص میگوید: این سوره مکی و محور و غرض یگانه آن پیامبر | است.[۵۳۰]
چنان که در آغاز سوره حدید که آنرا مدنی میشناسند، در پی یافتن موضوع و غرض آن بر میآید و انفاق را موضوع آن سوره معرفی میکند.[۵۳۱]
بنابراین علّامه (ره) به تناسب مکّی یا مدنی بودن هریک از دو سوره برای جستن موضوع تلاش کردهاست و سرانجام موضوع سوره ص را که مکّی است از مسائل اصلی و بنیادین اسلامیو موضوع سورهء حدید را که مدنی است از محورهای مربوط به مسایل فرعی دین تعیین میکند.
همانطور که قبلاً گفتیم سید قطب معتقد بهارتباط بین آیات قرآن میباشد و برای تبیین این نوع ارتباط از اصطلاحات خاصی مثل موضوع، جوّ، هدف و شخصیت و… استفاده میکند.
بطور مثال در آغاز سورۀ مبارکۀ زمر مینویسد: این سوره تقریباً محدود به توضیح مسأله توحید و یگانه پرستی است و…. کهاز آغاز تا انجام آن متصل بههم است و به شکلهای گوناگون عرضه میگردد.[۵۳۲]
بنابراین یکی ازمبانی تفسیری سید قطب، تأکید بر وحدت موضوعی آیات و سور قرآن کریم میباشد. و این مبنا در تفسیر فی ظلال چنان گسترده و فراگیر است که میتوان وی را در این زمینه مبتکر و مبدع
دانست.
راهنمای نگارش پایان نامه در مورد بررسی تناسب در آیات و سور در تفسیر المیزان و فی ...