(سیّار، کتابهایی از عهد عتیق، ۱۳۸۸/۸۱)
«در کتابهای مجعول یهودی از فرشتگان به کرّات با نماد ستارگان یاد شده است(کتاب خنوج، فصل ۱۸، آیهی ۵) وای بر آنان ( بدعت گزاران هم عصر یهودا) اینان همچون اختران سرگردانند که ظلمت مطلق تا ابد از بر ایشان نگاه داشته شده است. منظور از اختران، فرشتگان هستند».
(سیّار، عهد جدید، ۱۳۸۷/۱۱۱۹)
این تعبیر را به لفظ مؤنث در میان عربهای مشرکی مییابیم که دختران خدا یا فرشتگان مؤنث را عبادت میکردند. از این روست که گفته شده کافران فرشتگان را که خود بندگان رحمانند، مادینه پنداشتند (زخرف، ۱۹) برای خدا دخترانی میپندارند، )نحل، ۵۷) از آنها پرسیده میشود: « آیا پنداشتید که پروردگارتان از فرشتگان دخترانی برگرفته است؟» (اسراء، ۴۰)، حال آن که در واقع، فرشتگان، بندگان خدایند؛ بندگانی ارجمند (انبیاء، ۲۶). قرآن در اعتراض به معتقدان به این باورهای غلط میفرماید: و برای او، بیهیچ دانشی، پسران و دخترانی تراشیدند (انعام، ۱۰۰) و نیز شما را فرمان نخواهد که فرشتگان و پیامبران را به خدایی بگیرید. آیا پس از آن سر به فرمان خدا نهادهاید باز شما را به کفر وامیدارد؟ (آل عمران، ۸۰)
هنگامی که فرشتگان نقش خود رادر کنار انسانها ایفا میکنند صورت انسانی بسیار زیبایی به خود میگیرند. را فائیل فرشته، در هیأت مرد جوانی از تبار نیک و نجیب طوبیاس را همراهی میکند (طوبیاس، ۵: ۱۴)، و طبق گفتهی قرآن، جبرئیل که به سوی مریم(ع) فرستاده شد، به شکل بشری خوش اندام بر او نمایان گشت. (مریم، ۱۷)
چهرهی استیفان، نخستین شهید مسیحی، بر همهی حاضران در شورای عالی مذهبی یهود در اورشلیم، هم چون فرشتهای زیبا ظاهر شد(اعمال رسولان، ۶: ۱۵). و چنان که در قرآن ذکر شده هنگامی که همسر فرعون و دوستانش، یوسف را دیدند، فریاد برآوردند: « این بشر نیست، این جز فرشتهای بزرگوار نیست» (یوسف، ۳۱). حزقیال نبی(۱: ۲۳)فرشتگان را با دو بال یا چهار بال میبیند؛ پس از او، یوحنای رسول(مکاشفات، ۴: ۸). برای فرشتگان شش بال ذکر کرده است.
قرآن اعداد ۳، ۲ و۴ را در موضوع فرشتگان ذکر میکند، اما نمیدانیم آیا این رقمها حاکی از شمار بالهای آنهاست یا از وجه ارسال گروهی آنها توسط خداوند حکایت میکند. (فاطر، ۱)
قرآن از میان نامهای خاصّی که به فرشتگان نسبت داده شده است و یهودیان از بابل فرا گرفته بودند، تنها نام جبرئیل (گابریل) و میکال (میکائیل، میشل) را حفظ کرده است.
جبراییل در زبان عبری به معنای ال نیروی من است، میباشد. این نام تنها در کتاب دانیال نبی(۸: ۹)، (۹: ۲۱) و باب اول انجیل لوقا دیده میشود و در قرآن، سه بار(بقره، ۹۷-۹۸؛ تحریم، ۴) ذکر شده است. در کتب مقدس، روح القدس، چیزی غیر از جبرائیل است. به طوری که جبرئیل، زکریا و مریم را به فیض روح القدوسی بشارت میدهد و آنها را میآگاهاند که شما به دم پاک و نفس پاک آکنده شدهاید. سنّت اسلام به یکی دانستند جبرییل یا روح مذکور در قرآن گرایش دارد. میکائیل در عبری به معنای « چه کسی بینظیر ال است؟» میباشد. این نام را در کتاب دانیال (۱۰: ۱۳)، دوبار در عهد جدید (یهودا، ۱: ۹ و مکاشفات، ۱۲: ۷) و یک بار در قرآن (بقره، ۹۸) میبینیم.
۳-۲۰- افعال فرشتگان
اشعیاء نبی مینویسد: خداوند را دیدم که بر کرسی بلند و عالی نشسته بود. سرافین بالای آن ایستاده بودند… و یکی دیگری را صدا زده، میگفت: قدّوس، قدّوس، قدّوس، یهوه صبایوت، تمامی زماین از جلال او مملوّ است (۶: ۱-۳). دانیال میافزاید: هزاران هزار او را خدمت میکردند و کرورها کرور به حضور وی ایستاده بودند. (دانیال، ۱۰: ۷)
یوحنّای رسول، یکی از مشاهداتش را اینگونه وصف میکند: شنیدم صدای فرشتگان بسیار را که گرداگرد تخت بودند…، عدد ایشان کرورها کرور و هزاران هزار بود، که به آواز بلند میگویند: مستحقّ است برهی ذبح شده که قوت و دولت و حکمت و توانایی و اکرام و حلال و برکت را بیابد.
(مکاشفات، ۵: ۱۱-۱۲؛ ۷: ۱۱-۱۲)
داود، بارها تسبیح ارواح آسمانی را ذکر میکند، برای نمونه: خداوند را از آسمان تسبیح بخوانید؛ در اعلی علیّین او را تسبیح بخوانید؛ ای همهی فرشتگان! او را تسبیح بخوانید، ای همهی لشکرهای او! او را تسبیح بخوانید. (مزامیر، ۲-۱: ۱۴۸؛ دانیال: ۳)
و در قرآن میخوانیم: هر که در آسمانها و زمین است برای او است، و کسانی که نزد اویند… شبانه روز، بیآنکه سستی ورزند، نیایش میکنند. (انبیاء، ۱۹-۲۰؛ فصلّت، ۳۸)
چیزی نمانده که آسمانها از فرازشان بشکافند و حال آن که فرشتگان به سپاس پروردگارشان تسبیح میگویند و برای کسانی که در زمین هستند، آمرزش میطلبند. (شوری، ۳)
فرشتگان جملگی از بیمش تسبیح میگویند (رعد، ۴؛ نحل، ۴۹؛ انبیاء، ۲۸). متنی دیگر به نزدیک بودن فرشتگان به خداوند اشاره میکند (نساء، ۱۷۲). خطاب خداوند به ان برگزیده میفرماید: فرشتگان را میبینی که، پیرامون عرش به ستایش پروردگار خود تسبیح میگویند(زمر، ۷۵). در مکاشفات یوحنّا میخوانیم: جمیع فرشتگان در گرد تخت ایستاده بودند…، و در پیش تخت به روی در افتاده، خدا را سجده کردند. (۱۱: ۷)
قرآن از کسانی سخن میگوید که عرش خدا را حمل میکنند. آنان که پیرامون آنند و به سپاس پروردگار تسبیح میگویند. (مؤمنون، ۷)
داود (ع) میگوید :
خداوند سلطنت گرفته است، پس قومها بلرزند، بر کروبیّین جلوس میفرماید، زمین متزلزل گردد(مزامیر، ۱: ۹۹). سنت مسیحی، با تکیه بر کتاب مقدّس، بر صنفی از فرشتگان، نام عرش مینهد، زیرا چنانکه دیونیسنیوس میگوید: آنان از این امتیاز برخوردارند که به عنوان تخت خداوند به کار روند. ( ماسون، دنیز، قرآن و کتاب مقدّس، ت، تهامی، ۱۳۷۹/ج۱/ص۲۱۴)
به فرمودهی قرآن در روز رستاخیز:
و آسمان از هم بشکافد، و در آن روز است که از هم گسسته باشد، و فرشتگان در اطراف آسمانند و عرش پروردگارت را آن روز، هشت فرشته بر سر خود برمیدارند. (حاقّه، ۱۶-۱۷)
در آن روز، فرشتگان صف در صف درآیند(فجر، ۲۲). و جز به دستور او کار نمیکنند(انبیاء، ۲۷). فرشتگان که بسان نگاهبانان در آسمان جای گرفتهاند، با پرتاب ستارگان به سوی شیطان، آنها را از دست رسی به آسمان منع میکنند. (صافّات، ۱-۱۰)
۳-۲۱- فرشتگان و وحی
الهیات کاتولیک، به شکلی اختصاصی، وحی خداوند به انسانها و تقدیس آنان را صرفاً به روح مقدّس، سومین شخص از تثلیث، اسناد میدهد( ماسون، دنیز، ترجمهی تهامی، ۱۳۷۹/ ج۱/۲۱۴).
روح به انبیاء عهد عتیق نیز الهام کرده بود، در روز پنطیک است(پنجاهه) بر حوّاریون عیسی ظاهر گشته است(اعمال رسولان، ۲). او مؤیّد رسولان در مأموریتشان است و آنان را تقدیس میکند. (رسالهی پولس به فربسیان، ۱۰: ۲)
عیسی به آنان گفت: « تسلّی دهنده یعنی روح القدس، که پدر، او را به اسم من میفرستد، او همه چیز را به شما تعلیم خواهد داد و آن چه به شما گفتم به یاد شما خواهد آورد».
(یوحنّا، ۲۶: ۱۴)
اما روح القدس(خود خدا) به واسطهی آفریدههای روحانی، عاقل و غیر جسمانی با انسانها رابطه برقرار میکند: فرشتگانی که گاه ظاهری انسانی به خود میگیرند تا تجلّی نمایند.
دیونسیوس میگوید: شریعت به وسیلهی فرشتگان به ما ابلاغ میگردد. (غلاطیان، ۱۹: ۳)
فرشتگان که چه در زمان پیش از شریعت چه در هنگام شریعت، نیاکان محترم ما را به سوی حقیقت الهی رهنمون گشتند (اعمال رسولان، ۷: ۵۳)؛ چه با تقریر اخلاقی و برگرداندن آنان از یک زندگی مملوّ از خطا و گناه به راه راست و حقیقت (اعمال رسولان، ۱۰: ۳)، وچه به عنوان مفسّران عوامل مقدّس یا مکاشفه باطنی اسراری که به این جهان تعلّق ندارد یا حتی پیشگوییهای الهی.
(ماسون، دنیز، قرآن و کتاب مقدّس، ت، تهامی، ۱۳۷۹/ج۱/۲۱۵)
دخالت فرشتگان در زندگی رؤسای قوم عهد عتیق فراوان است. فرشتگان ابراهیم، لوط، یعقوب، بلعام، مانوح، ایلیا، طوبیاس، دانیال و زکریّا را هدایت میکردند؛ آگاهشان مینمودند و یا تسلّیشان میدادند. در عهد جدید، فرشتگان، خود را به زکریّا، مریم و عیسی نشان میدهند، و از رستاخیز عیسی به حواریّون خبر میدهند. فرشتهای پطرس را از زندان بیرون میآورده سپس به کرنلیوس فرمان میدهد تا پطرس را طلب کند؛ او با فیلیپس سخن میگوید فرشتهای پولس را از غرق شدن کشتی نجات میدهد. (همان، ۲۱۵)
این گونه، فرشتگان چه در ابلاغ وحی و چه به صورت دخالت در برخی موقعیتهای زندگی انبیاء و حواریّون، تجلّی میکنند: این فرشتگان مخلوقند و نمیتوانند با روح مقدّس که خدا است خلط شوند؛ آنان فقط ابزار هستند؛ اگر چه کتاب مقدّس واژه های فرشته و روح را بیهیچ گونه تفاوت نهادن میان آن دو، در چندین مورد تجلّی خداوند به کار میبرد، با این وجوداین نمیتواند خداوند متعال دسترس ناپذیر و نادیدنی را با جلوههای فرشتهوار، انسانی یا پدیده های بصری یا شنیداری که وسیلهی ارتباطی آنان با انسانها است خلط نمود.
(ماسون، دنیز، ت، تهامی، ۱۳۷۹/ج۱/۲۱۶).
قرآن کریم گاهی مفاهیم ملک و روح را در شخص جبرئیل- که بنابر سنت اسلامی- واسطهی معمولی وحی است، محدود کرده است. در قرآن میخوانیم که هیچ بشری را نرسد که خدا با او سخن گوید جز از راه وحی یا از فراسوی حجابی، یا فرستادهای بفرستد… و همین گونه، روحی از امر خودمان را به سوی تو (ای محمّد) وحی کردیم… . (شوری، ۵۱-۵۲)
همچنین روح با (فرشتگان) بر بندگان خدا نازل میشود تاانسانها را به باور یکتاپرستی فراخواند(نحل، ۲)، یا آنان را از نزدیکی روز رستاخیز هشدار دهد(مؤمنون، ۱۵)، در جایی دیگر، روح در میان فرشتگانی ذکر میشود که در صف ایستادهاند تا در داوری آخرین حضور یابند، و نیز در کنار فرشتگانی یاد میشود که به سوی خدا بالا میروند (معارج، ۴). یا در شب قدر بر زمین فرود میآیند. (قدر، ۴)
گاه به نظر میرسد که این روح، همواره از دیدگاه قرآن، از همان امتیازات ویژهای برخوردار است که روح مقدّس در وحی کتاب مقدّس. روح چهار بار با تعبیر« روح القدس» ذکر شده است. اوست که عیسی را تأیید میکند (بقره، ۸۷ و۲۵۳؛ مانده، ۱۱۰). و هم اوست که ایمان آورندگان را استوار میگرداند. (نحل، ۱۰۲؛ مجادله، ۲۲)
روح خداوند با انتقال زندگی به آدم، در آفرینش او شرکت میکند، به نظر میرسد که این روح در معجزهی حمل عیسی در رحم مریم عذرا، شرکت داشته است. خداوند میفرماید: «ما از روح خویش در مریم دمیدیم». (انبیاء، ۹۱)
کتاب مقدّس، غالباً از فرشتگان، همچون پیامبران، فرستادگان به وسیلهی خداوند و مجریان خواسته های او یاد میکند. پولس رسول میگوید: «شریعت به وسیلهی فرشتگان مرتّب گردید».
(غلاطیان، ۳: ۱۹)
استیفان قدّیس، در سخنان خود خطاب به یهودیان، به فرشتهای اشاره نموده که در طور سینا با موسی سخن گفته است: «شما که به توسط فرشتگان، شریعت را یافته، آن را حفظ نکردید».
(اعمال، ۷: ۵۳)
روح القدس در عروج اشعیاء غالباً ذکر شده و پی در پی چنین خوانده شده است: «روح، روح مقدّس، فرشتهی روح یا فرشتهی روح مقدّس، یک موجود با شکوه دیگر، شبیه به خداوند محبوب یا یک فرشتهی دوم. (ماسون، دنیز، قرآن و کتاب مقدس، ت، تهامی، ۱۳۷۹: ج۱/۲۱۸)
دربارهی خصایص فرشتهگونه که به روح مقدس اسناد دادهاند، میتوان بقایای این ایده یهودی را در آثار طبری یافت که سرشار از سنّتهای میدراشی است: یهودیان گرد هم میآمدند و پرسشهایی از اسفار خمسه استخراج میکردند تا از پیامبر ما محمد (ص) سؤال کنند… یکی از این پرسشها، داستان مردان غار بود. دیگری داستان ملک مقرّب بود که روح نامیده میشود. (همان)
بر اساس عهد عتیق، فرشتهی خداوند واسطهی مکاشفانه و غیبگوییهاست (همان). هنگامی که قرآن میگوید که فرشته یا روح که به نوعی سخنگوی خداست، ذکر را بر محمد (ص)، رسول خدا، تقریر نموده، آموزهای نزدیک به سنّت یهودی- مسیحی دربارهی نقش این فرشته در وحی تعلیم میدهد. قرآن با این تعابیر توصیف شده است: {قرآن} سخن فرشتهی بزرگواری است نیرومند که پیش خداوند عرش، بلند پایگاه است. در آنجا، هم مطاع و هم امین است (تکویر، ۱۹-۲۰). این آیات پندی است در صحیفههایی ارجمند، والا و پاک شده بدست کاتبانی ارجمند و نیکوکار(عبس، ۱۳-۱۱-۱۶). سخنان زیر خطاب به محمد (ص) است و دلالت بر قرآن دارد:
جبرئیل، به فرمان خدا، قرآن را که مؤیّد کتابهای آسمانی پیش از آن، و هدایت و بشارتی برای مؤمنان است، بر قلبت نازل کرده است. (بقره، ۹۷)
راستی که این قرآن وحی پروردگار جهانیان است. روح الأمین آن را بر دلت نازل کرد تا از جملهی هشدار دهندگان باشی، به زبان عربی روشن، و وصف آن در کتابهای پیشینیان آمده است. (شعراء، ۱۹۲-۱۹۶)
آن را، روح القدس از طرف پروردگارت، به حق فرود آورده، تا کسانی را که ایمان آوردهاند، استوار گرداند، و برای مسلمانان هدایت و بشارتی است… و این قرآن به زبان عربی روشن است.
(نحل، ۱۰۲-۱۰۳)
خداوند فرشتگان را با روح، به فرمان خود، بر هر کس از بندگانش که بخواهد نازل میکند، که بیم دهید که معبودی جز من نیست، پس از من پروا کنید. (نحل، ۲)
خداوند به هرکس از بندگانش، که بخواهد آن روح را، به فرمان خویش میفرستد تا مردم را از روز ملاقات با خدا بترساند. (مؤمنون، ۱۵)
ای پیامبر! روحی از امر خودمان، به سوی تو وحی کردیم. تو نمیدانستی کتاب چیست و نه ایمان کدام است؟ ولی آن را نوری گردانیدیم که هر که را از بندگان خود بخواهیم، به وسیلهی آن راه مینماییم. (شوری، ۵۲)
راستی نسب - پایان نامه نهایی- فایل ۱۱