جدول ۴-۱۸: نتایج شاخص کی. ام. او و آزمون بارتلت سازه رفتارکارآفرینانه ۸۷
جدول۴-۱۹: شاخصهای برازش مدل برازش یافته اندازه گیری سازه رفتار کارآفرینانه ۸۸
جدول ۴-۲۰: شاخصهای برازش مدل معادلات ساختاری ۹۰
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار۴-۱: توزیع فراوانی متغییر جنسیت ۶۹
نمودار۴-۲. توزیع فراوانی متغییر سن ۷۰
نمودار ۴-۳: فراوانی متغییر تحصیلات ۷۱
نمودار ۴-۴: فراوانی سمت سازمانی پاسخگویان ۷۲
نمودار۴-۵: فراوانی میزان سابقه خدمت پاسخگویان ۷۳
فهرست شکلها
عنوان صفحه
شکل ۱-۱. مدل مفهومی تحقیق ۹
شکل ۲-۱. سلسله مراتب هوش ۱۵
شکل ۲-۲. شکل هوش استراتژیک ۲۹
شکل ۲-۳. شناخت سازمانی ویزبوردز( ۱۹۷۶). منبع( همان). ۴۶
شکل ۲-۴. کارآفرینی سازمانی اکهلس و نک .منبع:( اکهلس و نک، ۱۹۹۸). ۵۰
شکل ۴-۱: مدل برازش یافته مرتبه دوم تحلیل عاملی سازه هوش استراتژیک ۸۳
شکل ۴-۲: مدل برازش یافته اندازه گیری سازه هوش استراتژیک در حالت تخمین استاندارد ۸۴
شکل ۴-۳.: مدل برازش یافته اندازه گیری سازه توسعه سازمانی در حالت اعداد معنی داری ۸۵
شکل ۴-۴: مدل برازش یافته اندازه گیری سازه توسعه سازمانی در حالت تخمین استاندارد ۸۶
شکل ۴-۵: مدل اندازه گیری سازه رفتار کارآفرینانه در حالت اعداد معنی داری ۸۷
شکل ۴-۶: مدل اندازه گیری سازه رفتار کارآفرینانه در حالت تخمین استاندارد ۸۸
شکل ۴-۷: مدل معادلات ساختاری پژوهش در حالت اعداد معنی داری (مدل برازش یافته) ۸۹
شکل ۴-۸: مدل برازش یافته معادلات ساختاری پژوهش در حالت تخمین استاندارد ۸۹
شکل ۴-۹: مدل اصلاح شده تحقیق ۹۱
چکیده
“هدف اصلی” این تحقیق شناخت رابطه هوش استراتژیک مدیران با توسعه سازمانی و رفتار کارآفرینانه در سازمانهای دولتی ( اداره کل امور تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان مازندران) در سه ماهه اول سال ۱۳۹۴ بود. ” روش تحقیق” در این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی انتخاب شد. جامعه آماری کارکنان به تعداد ۳۱۰ نفر بوده که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد ۱۷۰ نفر از کارکنان مرد و زن به طور تصادفی انتخاب شدند.” ابزار گردآوری دادهها” سه پرسشنامه استاندارد هوش استراتژیک (با اعتبار ۸۴/۰)، توسعه سازمانی (با اعتبار ۸۳/۰) و رفتارکارآفرینانه (با اعتبار ۸۴/۰) مورد استفاده قرار گرفته است. ” روش تجزیه و تحلیل دادهها” آمار توصیفی و آمار استنباطی( شامل: روشهای مدل اندازه گیری، آزمونهای KMO، بارتلت، دوربین- واتسون، آزمونهای تحلیل مسیر) با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS و Lisrelانجام شد.” نتایج تحقیق” نشان داد که هوش استراتژیک مدیران با توسعه سازمانی و رفتار کارآفرینانه رابطه مثبت و معنی داری دارد. اما با بررسی متغییر تعدیل گر ویژگیهای جمعیت شناختی، مشخص شد که ویژگیهای جمعیت شناختی بر رابطه بین متغییر مستقل هوش استراتژیک مدیران با متغییر وابسته توسعه سازمانی و همچنین متغییر وابسته رفتارکارآفرینانه تأثیر گذار نیست و رابطه ای وجود ندارد. تنها اثر جنسیت بر رابطه بین متغییر مستقل هوش استراتژیک و متغییر وابسته رفتارکارآفرینانه مؤثر بوده و رابطه معنی داری داشته است.
فصل اول:
طرح تحقیق
مقدمه
در دنیای متغییر کنونی، تمامی سازمانها و شرکتها برای بقا، پیشرفت و توسعه تلاش میکنند. تحقیقات علمی با بهره گرفتن از ابزارهای مناسب، مدلها و روشهای تحلیلی، نقشی کلیدی را در شناخت منابع انسانی و غیر انسانی که برای بقا و پیشرفت سازمان ضروری است ایفا میکند.
در این فصل کلیات تحقیق مطرح شده و طرحی از تحقیق ارائه گردیده است. که شامل موضوعاتی چون: بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف تحقیق، چارچوب نظری، مدل تحلیلی، فرضیات، قلمرو مکانی و محدوده زمانی و تعاریف واژهها و اصطلاحات میباشد.
۱-۱. بیان مسئله
عصر امروزی عصر اطلاعات و فرصتها و تهدیدهاست و درک اینکه ما در محیطی پر از هیجان به سر میبریم بسیار اساسی است. باید توجه داشته باشیم که در این محیط پیچیده امروزی رقابت، نه تنها در تولید، خدمات، سرعت، انعطافپذیری و جهانی شدن صورت میگیرد بلکه در مهندسی مجدد مدیریت نیز نمود پیدا میکند. در دنیای پر رقابت که تغییرات به سرعت صورت میگیرد مدیران برای سازش و هماهنگی با دنیای کنونی باید بیاموزند که چگونه تصمیمات را سریع بگیرند و از اشتباهاتی که در زمینه تصمیمگیری داشتهاند درس بیاموزند. مدیرانی در فرایند تصمیمگیری موفق خواهند بود، که به موقع و در زمان واقعی مسیر اطلاعات را دنبال کنند و بتوانند به صورت شهودی سازمان را عمیقاً درک نمایند.آنچه مسلم است، اینکه هوش از جذابترین نیروهای روانی است که جلوههای آن در موجودات مختلف به مقادیر متفاوت قابل مشاهده و رویت است. هر چه موجودات از تکامل بیشتری بهرهمند بوده و به همان نسبت از پیچیدگی بیشتری برخوردار باشند، از نظر هوشی نیز پیشرفتهتر خواهند بود ( عبداللهی، ۱۳۹۱).
عامه مردم، هوش را توانایی یادگیری و درک صحیح موقعیتهای جدید و موجود میدانند. هوش به استعداد تشکیل الگویی دقیق و واقعی از خود فرد و توانایی استفاده از آن الگو برای استفاده ثمربخش در طول زندگی اشاره دارد. یکی از انواع هوش، هوش استراتژیک است که نمایانگر ارزیابی تغییرات در استراتژی رقابتی در بازه زمانی مشخص است ( همان).
در ادبیات مربوط به هوش استراتژیک آن را به عنوان جمع آوری، پردازش، تجزیه و تحلیل و انتشار اطلاعات که ارتباط زیادی با استراتژیک دارد توصیف میکنند(کوآسا[۱]، ۲۰۱۱).
حاصل هوش استراتژیک، رهبری استراتژیک است. رهبری استراتژیک، فرآیندی است برای اثرگذاری بر موفقیت مطلوب چشمانداز که به وسیله رهبران مورد استفاده قرار میگیرد و با تأثیرگذاری بر فرهنگ سازمانی، تخصیص منابع، هدایت از طریق سیاستگذاری و اجماع بر سر محیط جهانی پیچیده، مبهم و غیرقابل اطمینان همراه است. به طور کلی شاخصهای هوش استراتژیک را میتوان به این شرح عنوان کرد: ۱) آیندهنگری۲) بینشاجتماعی۳) همافزایی سازی ۴) آینده سازی ۵) کلگرایی ۶) نگرش فلسفی ۷) قدرت تشخیص ۸) قدرت پیشبینی ۹) استنباط ابهام۱۰) سازگاری ۱۱) تحلیل ذهنی۱۲) یکپارچه سازی ۱۳) کارآفرینی .از نظر گاردنر[۲] بصیرت به احساسهای خود در همان زمانی که جریان دارند، مهار احساسهای خود (قدرت خود آرام بخشی در جریان حوادث به منظور تصمیمگیریهای درست)، تنظیم روابط با دیگران، خودانگیختهساز و بصیرت نسبت به احساسهای دیگران از ابعاد هوش درون فردی مربوط هستند( عبداللهی،۱۳۹۱).
سان تزوز [۳] فاکتورهای هوش را که مربوط به تواناییهای رهبری است به صورت زیر بیان میکند:
-
- بررسی مسائل به صورت سیستماتیک
-
- درک محیط کسب و کار و انعطاف پذیری
-
- عدم پیروی از قوانین متعارف و قراردادی
-
- تحلیلی بودن
-
- عدم مخالفت با تغییر و تشویق برای تغییر
مدل هوش استراتژیک یک ابزار عملی است که فاکتورهای ذهنی، اخلاق، توانایی حل مسئله، قضاوت موقعیتی، تفکر خلاق و خودیادگیری را برای اندازه گیری هوش استراتژیک شکل میدهد (گوایچارد۴ ،۲۰۱۱(.
سازمانها مجموعه ای از عملیات سیستماتیک هستند و توسط کسانی که به منظور دستیابی به اهداف مشترک در کنار هم قرار میگیرند ساخته شدهاند. این سازمانها میتوانند قوی تر باشند و دوره عمر طولانی تری داشته باشند در صورتی که از منابع کم یاب به صورت مؤثر برای رسیدن به اهداف مشترک استفاده کنند. توسعه سازمانی یک اصطلاح جدید؛ که به مفهوم تلاش گسترده سازمان به منظور افزایش اثربخشی و قابلیت دوام و ماندگاری است. ساختار سازمان، نقش کلیدی در توانایی شرکت در اثر بخشی از طریق تضمین اجرای استراتژی انتخاب شده با قرار دادن افراد در شغل مناسب دارد و سازمان را قادر میسازد تا با موفقیت بیشتری به اهداف کوتاه مدت و بلند مدت دست یابد. با افزودن این مفهوم تغییر( پاسخ به تغییرات محیط خارجی) میتوانیم به بهره وری و اثربخشی داخلی و خارجی سازمان دست یابیم( شاترویچ[۴]، ۲۰۱۴).
بییر[۵](۱۹۸۰) اظهار میدارد که اهداف توسعه سازمانی شامل:
-
- ایجاد تناسب و تجانس بین ساختار سازمانی، فرایندها، استراتژی، افراد و فرهنگ است.
-
- توسعه راه حلهای خلاق و جدید سازمانی.
-
- افزایش ظرفیت خود تجدیدی سازمان.
اهداف اصلی فعالیتهای توسعه سازمانی در سطح شخصی؛ ایجاد روابط بین شخصی بهتر، درک درست از خود و دیگران داشتن، برقراری ارتباط عملکردی از طریق گروه، به اشتراک گذاری مسئولیتها با میل و علاقه و آگاهانه، داشتن توانایی شناسایی و حل مشکلات توسط کار گروهی است و اهداف توسعه سازمانی در سطح سازمانی؛ بهبود مکانیزم های تصمیم گیری، گسترش مفهوم سیستم، تقویت توانایی به دست آوردن نتایج سازنده و مولد از تضادها، ایجاد نگرش روشنفکری نسبت به تغییر و نوآوری و راه اندازی یک سیستم پاداش و تشویق مناسب است(دینسر[۶]،۲۰۰۸).