و لذا قرآن کریم ضمن تصریح به شناعت زنا ، پیروانش را از آن نهى کرده و مى فرماید :« وَلاَ تَقْرَبُوا الزِّنَى إِنَّهُ کَانَ فَاحِشَهً وَسَاءَ سَبِیلاً».(۲) بدین معنی است که نزدیک زنا نشوید، که آن همانا زشتکاری و بدترین راه بوده است.در اسلام ، زنا از گناهان بزرگ بوده و دارای عقوبت شدید دنیوی و اخروی می باشد. لذا در کلام ا… مجید که کتاب آسمانی دین اسلام به شمار می رود آیاتی وجود دارند که شان نزول آنها درباره تحریم زنا می باشد که به طور خاص می توان به سوره نساء آیات ۱۵،۱۶،۲۲،۲۴،۲۵ ، سوره مائده آیه ۵ ، سوره اسراء آیه ۳۲ ، سوره نور آیات ۳ ، ۲ و سوره فرقان آیه ۶۸ ، اشاره نمود . بنابراین چند نمونه از آیات گفته شده را ذکر کرده و ترجمه آن را در ذیل هر یک از آیات بیان می کنیم.
۱) اردبیلی ، محمد علی ، همان ،ص ۶۸
۲) سوره اسراء، آیه ۳۲
دریکی از آیات قرآن کریم که زنا را در کنار بتپرستی و آدمکشی نهاده و هشدار داده که هرکس زنا کند ، گناهکارِ و شایستهی کیفر است:
الف:«وَالَّذِینَ لاَ یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلاَ یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَلاَ یَزْنُونَ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَلِکَ یَلْقَ أَثَامًا…».(۱) یعنی : و آنان هستند که با خدای یکتا کسی را شریک نمی خوانند و نفس محترمی راکه خدا حرام کرده به قتل نمی رسانند و هرگز گرد عمل زنا نمی گردند ، هر که این عمل کند کیفرش را خواهد یافت.
در آیه ای دیگر حکم مجازات زن و مرد زناکار در قرآن به روشنی بیان شده گفته شد که مجازات زن و مرد زناکار، یکصد تازیانه در ملأ عام است. و دردنبال این آیه، آیهی دیگری تصریح کرد که ازدواج با زناکار بهکلی حرام است و هیچ مرد یا زنی نباید با زن یا مرد زناکار ازدواج کند.
ب: «الزَّانِیَهُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَهَ جَلْدَهٍ وَلاَ تَأْخُذْکُمْ بِهِمَا رَأْفَهٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِنْ کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَهٌ مِنْ الْمُؤْمِنِینَ. »(۲) یعنی: زن زناکار و مرد زناکار، به هرکدامشان صد تازیانه بزنید، و اگر به الله و روز دیگر ایمان دارید نباید که شما را نسبت به ایشان ترحمی بگیرد و باید که شکنجهشان را گروهی از مؤمنین نظاره کنند.
ج: «الزَّانِی لاَ یَنکِحُ إلاَّ زَانِیَهً أَوْ مُشْرِکَهً وَالزَّانِیَهُ لاَ یَنکِحُهَا إِلاَّ زَانٍ أَوْ مُشْرِکٌ وَحُرِّمَ ذَلِکَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ . »(۳) بدین معنی است که: مرد زناکار بهجز با زن زناکار یا زن مشرک نکاح نمیکند، و زن زناکار را جز مرد زناکار یا مشرک نکاح نمیکند؛ این برای مؤمنین حرام است.
۱) سوره فرقان، آیه ۶۸
۲) سوره نور، آیه ۲
۳) همان، آیه ۳
د: « وَاللاَّتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَهَ مِن نِّسَآئِکُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَیْهِنَّ أَرْبَعهً مِّنکُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّىَ یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِیلاً . » (۱) یعنی : و از زنان شما کسانى که مرتکب زنا شوند، پس چهار نفر از میان شما (مردان مسلمان) را بر آنان شاهد بگیرید، پس اگر شهادت دادند، آن زنان را در خانهها (ى خودشان) نگاه دارید، تا مرگشان فرا رسد، یا آنکه خداوند، راهى براى آنان قرار دهد.
و آیاتی دیگر که که منظور ما از اشاره به چند آیه این است که بیان نماییم دین اسلام به بزه زنا با توجه به تشدید بار اثباتی چنین جرایمی تا قبل از اثبات، نگاهی بزه پوشانه دارد تا حفظ آبرو نماید اما پس از اثبات، نگاهی بسیار خشم آلود داشته و مجازاتهای سخت بدنی را کیفر چنین انسانی می داند تا جاییکه خداوند تبارک و تعالی می فرماید:« وَلاَ تَأْخُذْکُمْ بِهِمَا رَأْفَهٌ فِی دِینِ اللَّهِ »(۲) بدین معنی که نباید که شما را نسبت به ایشان ترحمی بگیرد. لذا زنا را عملی شنیع و زشت می داند و به انسانها صراحتاً بر دوری از این گناه بزرگ امر می نماید.
۱) سوره نساء ، آیه ۱۵
۲) سوره نور، آیه ۲
گفتار دوم: بزه زنا در حقوق موضوعه
رابطه نامشروع و عمل منافی عفت طبق مقررات حقوق کیفری ایران جرم بوده و مرتکبین این اعمال مستحق مجازات می باشند. در تعریفی که قانونگذار ما از زنا نموده عبارت است از: جماع مرد با زنی که بر او ذاتاً حرام است گرچه در دبر باشد، در غیر موارد وطی به شبهه . لذا زنا در صورتی که مرتکب آن، بالغ و عاقل و مختار بوده و علم به موضوع و حکم آن دانسته باشد موجب حد بر زنا کننده می شود.
این رنج و درد ناشی از کیفر است که موجب می شود تا مجرم از لذت و خوشی ناشی ازجرم چشم پوشی کند و دیگر پیرامون آن نگردد. لذا مجازاتهایی که برای جرم زنا در بیان فقهای امامیه می باشد و مقنن نیز آن را در قانون
مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰.ش منعکس کرده است در ذیل بیان شده است.
«کیفر هایی را که در زنا (در شرایط متفاوتی که پیدا می کند) می توان یافت از این قرارند:
۱- قتل،(اعدام)، با شمشیر و مانند آن.
۲- رجم ، ( سنگسار کردن، که نوعی از اعدام است).
۳- تازیانه زدن به تنهایی(صد تازیانه).
۴-تازیانه زدن و سنگسار کردن ، (جمع میان ان دو کیفر).
۵-تازیانه زدن ، تبعید کردن و سر تراشیدن.
تحریر الوسیله کیفرهای مربوط به زنا را در همین پنج کیفر شماره کرده است ولی گروهی از فقها چند کیفر دیگر را نیز بر آنها افزوده اند و از جمله آنهاست:
۶-کیفر ضغث(زدن با صدچوب نازک به هم پیوسته).
۷-کیفر جمع(جمع میان حدود و تعزیر).»(۱)
۱) موسوی خمینی، آیت ا… سید روح ا… ، تحریر الوسیله ،ج ۲، صص ۴۶۲ – ۴۶۴ به نقل از فیض، دکتر علیرضا ، همان،ص ۳۴
لذا همانطور که مستحضر هستید حقوق موضوعه ما برگرفته از دستورات شارع مقدس که شامل قول خداوند تبارک و تعالی و پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) و سنت وسیره آن بزرگواران و همچنین از آراء و نظرات فقهای امامیه می باشد. بنابراین زنا از منظر قانونگذاری جرمی بزرگ و دارای مجازاتهای سخت بدنی بوده و حتی تا جاییکه در برخی مواقع مرتکب زنا اعدام می شود. چنانچه می دانید برخورد قانون با چنین جرایمی همان برخوردی است که در آیات و روایات به آن متذکر شده اند.
فصل دوم: سیاست کیفری اسلام در قبال بزه زنا و فلسفه مجازات آن
در این فصل به نگرش اسلام در برخورد با جرم زنا در جامعه اسلامی و چرایی مجازت زناکار خواهد بود که در مباحث ذیل مورد بررسی قرار خواهیم داد .
مبحث اول: سیاست کیفری اسلام در قبال بزه زنا
نظر به اینکه جرایمی که مشمول حدود ا… در حقوق اسلامی می باشند دارای مسایل پیچیده ای از جنبه اثبات و اجرای حکم می باشند. لذا نگاه شارع مقدس که ناشی از ستار العیوب بودن پروردگار است نگاهی بزه پوشانه بوده تا مبادا آبروی بنده ای به مخاطره بیافتد و لذا دستورات مؤکّدی بر حاکم جامعه اسلامی داده شده تا نگاهی برائت آمیز به متهم داشته باشند و به همین خاطر است که خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم تمامی بندگان خود را از تجسس در امور دیگر منع نموده است که در ذیل بیش تر به این مبحث خواهیم پرداخت.
گفتار اول: نهی از تجسس و تشویق به بزه پوشی
از جمله سیاست های کیفری اسلام در قبال مجرمین در یک جامعه اسلامی در عین شدیدترین برخوردها با بزهکاران ، نگاهی مشوقانه به بزه پوشی چه برای شخص بزهکار و چه برای شهود و همچنین برخورد با کسانی که در احوالات دیگران تجسس می کنند را دارد.
بند اول: نهی از تجسس
تجسس و تفحص از گناهان و خطاهای مسلمانان یکی از گناهان بوده و در قرآن از آن نهی شده است خداوند درقرآن می فرماید: «ولا تجسّسوا»(۱) مقتضای اطلاق آیه شریفه و فتاوای فقهای عظام که در ادامه مباحث خواهد آمد، حرمتتجسس برای مسلمانان است، حتی برای شخص قاضی و بازپرس در جرایم حدود ا… و با توجه به ق.آ.د.ک که مقرر داشته: «تحقیق در جرائم منافی عفت ممنوع است مگر در مواردی که جرم مشهود باشد.»(۲)
بند دوم: تشویق به بزه پوشی
تشویق بزهکار و شهود به بزه پوشی در اسلام مورد تاکید قرار گرفته و از آیات و روایات وارده چنین برمی آید. در روایتی که وارد شده از « ماعز بن مالک که نزد پیامبر(ص) می آید و می گوید: یا رسول ا… من زنا کرده ام. پیغمبر(ص) روی از او برمی گرداند. بعد، از طرف راست آن حضرت می آید او همان گفتار و پیامبر (ص) همان رفتار را تکرار می نماید. باز هم می آید و همان گفته را می گوید تا چهار بار. پیامبر اکرم (ص) می فرماید تو دیوانه ای؟ و او می گوید : خیر و …»(۳) همانطور که ملاحظه نمودید نمونه ای از دستورات اسلام مبنی بر بزه پوشی توسط بزهکار است که هدف پیامبر (ص) در این داستان از اعتنا نکردن، این بوده که گناهکار به عمل ارتکاب خود اقرار نکند. البته در بزه پوشی دو موضوع متصور است، یکی بزه پوشی بزهکار و دیگری بزه پوشی شهود که در ذیل هر یک را بررسی می کنیم.
الف) تشویق بزهکار
تشویق بزهکار به بزه پوشی جامعه را از هرگونه تزلزل اجتماعی و روانی مصون می دارد. زیرا مجرم با بازگو کردن جرم ارتکابی خود در ابتدا باعث اشاعه فساد و فحشا شده و همچنین باعث شکسته شدن قبح جرم ارتکابی در منظر
۱) سوره حجرات ،آیه ۱۲
۲) میرزایی، علیرضا، قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کبفری،مصوب ۱۳۷۸.ش، چاپ دوم ۱۳۸۶.ش، تبصره ماده ۳۴
۳) محمدی ، دکتر ابوالحسن ،حقوق کیفری اسلام، ، انتشارات مرکز نشر دانشگاهی تهران ،۱۳۷۴.ش ، ص۱۰
دیگران شده و در نتیجه باعث ایجاد مفسده هایی در جامعه می شود. لذا در تشویق بزهکاربه بزه پوشی، از وی خواسته می شود که عمل قبیح ارتکابی خود را نزد دیگران ابراز نکند تا از عواقب بعدی آن جلوگیری کنند.
شیخ طوسی(ره) در این باره می فرماید:«پوشیده داشتن زشتی ها جلوگیری از شیوع و انتشار آنهاست ؛ پس اگر وقوع جرمی شهرت یافته و مردم به آن آگاهی یابند، ترک تعقیب آن توصیه نشده است.»(۱)
ب) تشویق شهود
شهود نیز باید دارای بزه پوشی بوده و تنها بزهکاران نیستند که باید دارای این خصیصه باشند. البته بحث بزه پوشی در باب جرایم حدود ا… بوده و شامل حقوق الناس نمی شود و جایی که حق انسانی در حال تضییع است باید شاهد، شهادت خود را ابراز دارد لذا خداوند تبارک وتعالی در قرآن کریم درباره این گونه موارد فرموده است: «و أشهدوا إذا تبایعتم…»(۲) یعنی به هنگام معامله تان شاهد برگزینید و همچنین « و لا تکتموا الشهده..»(۳) شهادت تان را کتمان نکنید که این آیات مربوط به مسایل مدنی می باشد. اما در مسایل کیفری مربوط به حدود الهی ، شاهد در گفتن شهادت بین کتمان آنچه دیده و یا اداء شهادت خود مخیر است زیرا در اینجا که حق خداوند باری تعالی در بین است، در صورت عدم شهادت، از بین رفتن حق ا… معنی ومفهومی ندارد.
« البته باید به نکته ای که برخی از فقها به آن اشاره نموده اند در این زمینه توجه داشت که استحباب ترک اقامه گواهی ، منوط به عدم فساد در آن می باشد به همین مناسبت صاحب جواهر می فرماید : «کان المستحب للشهود ترک اقامتها سترا علی المومن الا اذا اقتضی ذلک فسادا… مستحب است برای شاهد که شهادت خود را اقامه ننماید و آن را بر مومن پوشیده بدارد جز زمانی که ممکن است فسادی در نتیجه عدم شهادتش مترتب شود». (۴)