همچنین در جریان سفر دریادار شمخالی وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی از مسکو دراواخر سپتامبر ۲۰۰۱ که به دعوت همتای روس وی (ایگورسرگه یف) صورت گرفت، قرارداد همکاریهای فنی - نظامی دو کشور به امضاء وزرای دفاع ایران و روسیه رسید.
برگزاری اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای خزر در تاریخ ۲۴ مهر ۱۳۸۵ بهانهای برای سفر ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به تهران (و البته نه در غالب دوجانبه) بود و گفتگوهای مهمی از جمله در مورد پرونده هستهای ایران صورت گرفت. (دارمی، سلیمه، ۱۳۸۷، صص ۲۶ و ۲۵)
۲-۲-۳) روابط دو کشور با ماهیت همکاری مهم :
جغرافیا پایدارترین عامل تعیین کننده روابط ایران و روسیه بوده است اما این جغرافیا ماهیتی استراتژیک و بینالمللی داشته و روابط فیمابین دو کشور را ماهیتی بینالمللی بخشیده است و ایران را در موقعیتی پرچالش قرار داده و مناسبات با ایران را به موضوعی جهانی تبدیل کرده است. همواره ظرفیت توسعه و گسترش مثبت روابط دو جانبه، از سوی طرف ایرانی با تهدیدها و شکهایی در مورد ثبات رفتار طرف مقابل توام بوده است و با این سئوال همراه بوده که تا چه اندازه طرف مقابل در همکاریها ثابت قدم می باشد و تا چه حد و مرزی می توان روی حمایت در زمان نیازمندی استراتژیک محاسبه کرد و غالباً در شکل غیررسمی بیان شده ولی نباید آنرا منحصر به طرف ایرانی دانست. برای استراتژیستهای روسی نیز این سئوال وجود دارد که ایران در گزینش بین روسیه و دیگر بازیگران بینالمللی، به کدام سو تمایل نشان می دهد. این شک و تردید استراتژیک، پیامدهای خود را داشته که از آن جمله می توان به عدم اطمینان به امکان «همکاری استراتژیک» اشاره نمود. در عین حال سیستم بینالمللی، اتحاد استراتژیک ایران و روسیه را برنمیتابد و چنین اتحادی توسط قدرتهای بزرگ بینالمللی قابل تصور و تحمل نیست. مرز دوستی ایران و روسیه تا هر کجا پیش برود، از نظر بازیگران بینالمللی نمیتواند وارد مرحله اتحاد و ائتلاف استراتژیک شود و بنظر می رسد طرفین از درجه تحمل سیستم بین الملل آگاهی دارند.
در بهترین شرایط روابط در چند سال گذشته، مجموعه پیوندهای دو کشور حکایت از همکاریهای مهمی میان تهران و مسکو دارد و بهتر است برای روابط دو کشور حداکثر از واژه «همکاری مهم» استفاده شود. (کرمی، جهانگیر، ۱۳۸۷، ص ۲۴۲)
گفتار سوم: اهداف و منافع ایران و روسیه از همکاری متقابل
۲-۳-۱) استفاده دو کشور از موقعیت استراتژیک و امکانات یکدیگر:
ایران و روسیه با توجه به موقعیت استراتژیک یکدیگر ، بدنبال بسط روابط سیاسی و امنیتی متقابل می باشند. بطور کلی روابط ایران و روسیه پس از فرو پاشی شوروی دارای ابعاد وسیع در سطوح گوناگون دو جانبه ، منطقه ای و بین المللی شد. چرا که در بسیاری از امور سیاسی و امنیتی که منافع آنان بطور مستقیم مورد خطر واقع و مورد تهاجم رقبا قرار گرفته است دارای مواضع مشترکی می باشند.
از طرفی برای روسیه هیچ کشوری مهمتر از ایران در بین تمامی دولت های منطقه خلیج فارس و خاورمیانه شاید نبوده و نباشد. موقعیت استراتژیک ایران ، نقش ژئوپولوتیک و جایگاه منطقه ای ایران در خلیج فارس ، عامل ایران را از بسیاری از کشورهای منطقه نزد روسیه متمایز می سازد. از دیدگاه روسیه یکی از نقاط مهم مورد توجه در آسیا ، ایران است. لذا یکی از عوامل مؤثر در نزدیکی روابط ایران با روسیه ، نقش استراتژیک جمهوری اسلامی ایران می باشد. ایران با وسعت ۱۶۴۸۰۰۰ کیلومتر مربع مرکز ثقل آسیا، اروپا و آفریقا، تسلط بر تنگه با اهمیت و استراتژیک هرمز که ۴۰ درصد نفت مورد نیاز کشورهای غربی از آن عبور می کند، دارا بودن منابع عظیم نفت و گاز ، پل ارتباطی بین کشورهای آسیایی با دنیای غرب و بخصوص کشورهای اروپایی و حد فاصل بین دو منطقه خلیج فارس و دریای خزر و راه ترانزیت و ترمینال معروف به کریدور شمال- جنوب، همه و همه نشان از موقعیت استراتژیک ایران دارد که روسیه نمی تواند به سادگی از آن بگذرد و برای حضور در بازی قدرت در منطقه ، نیاز دارد که از موقعیت ایران استفاده نماید. (کولایی، الهه، ۱۳۸۵)
در پرتو تحولات داخلی جمهوری های تازه استقلال یافته آسیای مرکزی و قفقاز که با نگرانی نفوذ فزاینده بیگانگان (قدرت های منطقهای و فرامنطقهای) توأم بود و توانایی های ایران برای تأثیر بر تحولات این منطقه، زمینه همکاری های دو کشور نیز بهبود یافت. جغرافیای این کشورها که آنها را در خشکی محصور کرده، با تلاش پیگیر آنان برای دستیابی به مسیرهای مناسب به بازارهای جهانی همراه بوده است. این عامل به نوبه خود شرایط را برای رقابت ایران و روسیه در ارائه دسترسی های مناسب به این کشورها تقویت کرد. ولی تقویت مسیر دسترسیهای شرقی - غربی و آسیایی - اروپایی با توجه به جایگاه جغرافیایی ایران به نوبه خود سبب تضعیف ابعاد رقابتی ایران و روسیه شده ، به ویژه آنکه ملاحظات سیاسی - امنیتی در سیاست خارجی هر دو کشور در تنظیم این روابط ، بسیار اثرگذار بوده است. هر دو کشور در پیشبرد پروژه کریدور شمال - جنوب همکاری موثر را دنبال کرده اند. برای جمهوریهای آسیای مرکزی و قفقاز ( غیر از گرجستان ) خروج از انسداد جغرافیایی بسیار اهمیت دارد و پروژه هایی که در این مسیر به آنان یاری رساند مورد توجه جدی قرار دارد. (پیشین)
نزدیکی دیدگاه روسیه و ایران نسبت به بسیاری از مسائل منطقه ای و جهانی عامل مهمی در نزدیکی و بسط روابط دو کشور شده است. از دیدگاه روسیه ، ایران این ظرفیت را دارد که هم در جهت ثبات و هم بی ثباتی منطقه مهم آسیای مرکزی و قفقاز ایفای نقش نماید. نفوذ و اعتبار تهران در دنیای اسلام مشخص و بطور بارزی برای روسیه با اهمیت است. نقش تعیین کننده ایران به عنوان رئیس سازمان کنفرانس اسلامی نیز برای روسیه بسیار حائز اهمیت بود.
در این دوران با توجه به نقش مهم روسیه در منطقه به عنوان یک کشور صاحب نفوذ و قدرت، دارای اهمیت خاصی برای ایران بوده که به تبع آن سیاست خارجی ایران در رابطه با روسیه از اولویت جدی و مهمی برخوردار بود. به عبارت دیگر ایران سعی میکرد با دیدی واقع گرایانه و با در نظر گرفتن ملاحظات سیاسی جهانی و منطقه ای به این کشور (هر چند تضعیف شده) به عنوان قدرتی که با ساختارهای زیربنایی وسیع در حوزه های مختلف و دارای بنیه علمی و فنی مناسب و قدرت بالای نظامی برجای مانده از اتحاد شوروی بنگرد که می توان با آن کشور، همکاری گسترده برقرار و مناسبات متوازن دیپلماتیک فیمابین را گسترش داد. (پیشین)
۲-۳-۲) اثرپذیری و منافع مشترک در منطقه پیرامونی دو کشور:
همجواری ایران و روسیه با آسیای مرکزی و قفقاز و اثرپذیری هر دو از تحولات داخلی این کشورها زمینه را برای نزدیکی فزاینده دو کشور هموار ساخت. در پرتو دگرگونی در سیاست خارجی روسیه، اهمیت جمهوری های سابق اتحاد شوروی ارتقا یافت. رهبران روسیه بر ضرورت توسعه روابط با این کشورها در آسیای مرکزی، قفقاز و شرق اروپا مجدداً توجه خود را متمرکز کردند. این جمهوری ها که « خارج نزدیک» خوانده شدند، جایگاه ویژهای در روابط خارجی روسیه پیدا کردند. به ویژه جنگ داخلی در تاجیکستان، جنگ قرهباغ، جدایی طلبی در مولداوی و چچن این حساسیت را شدت بخشیده بود. با دگرگون شدن نگرش حاکم بر سیاست خارجی فدراسیون روسیه و اهمیت جهان اسلام و خاورمیانه، روابط با ایران نیز ارتقا یافت. نقش مؤثر ایران در مذاکرات صلح تاجیکستان غیرقابل چشمپوشی بود. این همکاری میتوانست در قفقاز و آسیای مرکزی، برای روسیه مزایای گوناگون در بر داشته باشد. (پیشین)
نقش سازنده و واسطه جمهوری اسلامی ایران در جمهوری های شوروی سابق در آسیای مرکزی و ماورای قفقاز و همکاری های ویژه دو کشور در حل و فصل مسائل تاجیکستان و تلاش برای تشکیل دولت آشتی ملی و پایان جنگ داخلی در آن کشور در نیمه دهه ۱۹۹۰ که عرصه مناسبی از همکاری و هماهنگی فیما بین بود و نیز مبارزه با نفوذ کشورهای خارجی فرا منطقهای در کشورهای آسیای مرکزی و ماورای قفقاز و مخالفت با توسعه ناتو به شرق و حضور آمریکا و برخی کشورهای دیگر در منطقه آسیای مرکزی و دریای خزر از موضوعات مشترک مورد توجه دولت روسیه می باشد. از نظر رهبران روسیه، ایران در آسیای مرکزی و ماورای قفقاز اساسأ بسیار مسئولانه عمل می کند. (پیشین)
پیروزی نظامی غیرمنتظره و سریع نیروهای طالبان در افغانستان، روند مثبت روابط ایران و روسیه را تشدید کرد. یکی از عوامل مهم نزدیکی ایران و روسیه در آسیای مرکزی و قفقاز، گسترش بنیادگرایی اسلامی تحت تأثیر اندیشه های طالبانی است که با حاکمیت آنها در افغانستان شدت نگران کننده ای یافت. طالبان گرایی که زمینه های رشد خود را از فقر، رکود، فساد موجود در نظام های سیاسی پس از فروپاشی اتحاد شوروی می گرفت به تهدیدی جدی علیه ثبات و امنیت در منطقه تبدیل شد که نزدیکی ایران و روسیه را تقویت کرد. (پیشین)
ایران برای بررسی وضعیت افغانستان یک کنفرانس منطقه ای با شرکت روسیه در تهران برگزار کرد. روسیه نیز که از امکان نفوذ طالبان به کشورهای آسیای مرکزی و حتی خود روسیه که حدود ۲۰ درصد جمعیت آن را مسلمانان تشکیل میدهند در هراس بوده و منافع مشترکی با ایران در متوقف کردن طالبان داشت. لذا دو کشور با اتخاذ مواضع هماهنگ در مبارزه با حاکمیت طالبان و نیروهای سازمان القاعده در افغانستان برای محدود کردن میدان عمل و حوزه نفوذ آنان و توسعه فعالیت طالبان در کشورهای همسایه و جلوگیری از قاچاق مواد مخدر از سوی این کشور با یکدیگر همکاری کردند. ضمنا دو کشور در جریان سفر پریماکف نخست وزیر روسیه به تهران در سال ۱۹۹۹ موافقتنامه ای برای مبارزه با مواد مخدر تنظیم کردند. (پیشین)
هر چند ایران به عنوان کانون تروریسم از سوی آمریکا همواره مورد حمله قرار گرفته، ولی سیاست های منطقهای آن به خوبی نشان دهنده اهمیت تقویت صلح و ثبات از سوی ایران است که در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی ابعادی گسترده و نافذ یافت. به این ترتیب پیوندهای مشترکی در عرصه های سیاسی – امنیتی، روند نزدیکی ایران و روسیه را تداوم بخشیده است.
از طرفی دیگر حضور گسترده نظامی آمریکا در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز بخصوص پس از حوادث ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و حمله نظامی و اشغال کشور افغانستان بر نگرانی روسیه بیش از پیش افزوده است. مسئله گسترش ناتو به سوی شرق که به عنوان دغدغه ای مهم برای رهبران روسیه با دقت مورد توجه قرار گرفته، ضرورت تقویت همکاریهای دفاعی - نظامی در آسیا را با بهره گیری از زمینه های تعارض برای روسیه برجسته ساخته است. برای ایران نیز در شرایط تقابل مستمر با آمریکا، روسیه نقطه اتکایی قابل اطمینان تلقی شده که به طور روزافزون در این چارچوب به ایفای نقش پرداخته است ولی بهرحال سیاست خارجی اورآسیاگرای روسیه، توسعه روابط مستمر با ایران را الزامی اجتناب ناپذیر ساخته، تا از تعارض مستمر ایران و آمریکا به نفع آن بهره برداری شود. (پیشین)
در همین چارچوب چین، روسیه و برخی کشورهای آسیای مرکزی در قالب منافع مشترک و به منظور مقابله با خطرات و تهدیدات امنیتی و حضور کشورهای فرامنطقه ای در حوزه آسیای مرکزی در سال ۱۹۹۷ به تشکیل پیمان شانگهای مبادرت نمودند.
تلاش غرب به ویژه آمریکا آن است که روسیه را هر چه بیشتر در مناطق استراتژیک به ویژه حوزه شوروی سابق تضعیف و تحدید نماید. این روند که از تضعیف جامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع و با وقوع انقلاب های مخملی در کشور اوکراین و تکرار آن در گرجستان و به قدرت رسیدن نیروهای غربگرا در آن کشورها وارد مرحله جدیدی شد هر چند گسترش آن در آذربایجان متوقف گردید. بروز انقلابهای مخملی در این کشورها و فروپاشی نظامهای مستقر در این جمهوری ها که با حمایتهای مستقیم آمریکا صورت گرفت و پیگیری این سیاست برای تغییر صحنه سیاسی در روسیه سفید و دیگر کشورهای منطقه، دغدغه دیگری بوده که هر دو کشور روسیه و ایران به آن توجه کرده اند. لذا روسیه هر اقدام و سیاستی که موجب تضعیف حریف (آمریکا) و عدم کامیابی آن شود را به مورد اجرا میگذارد که یکی از آن اقدامات توسعه همکاریها با جمهوری اسلامی ایران است. (پیشین)
پس از استقلال کشورهای حاشیه دریای خزر که تعداد کشورهای ساحلی به ۵ کشور تبدیل شد، روابط ایران و روسیه تحت تأثیر ادعاهای جدید قرار گرفت. در دوران اتحاد شوروی قراردادهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۱، روابط ایران و این کشور را در خصوص بهرهبرداری از دریای خزر روشن کرده بود و پس از فروپاشی کشورهای ساحلی متعهد شده بودند به قراردادهای دوران اتحاد، تا انعقاد قراردادی جدید پایبند باشند. ولی دولتهای آذربایجان و قزاقستان به زودی تلاش کردند با شرکت های خارجی در مورد بهرهبرداری از نفت از دریاچه قراردادهای گوناگون را منعقد سازند. قرارداد دولت قزاقستان با کمپانی آمریکایی شورون در حوزه نفتی تنگیز و دولت آذربایجان با کنسرسیوم شرکت های نفتی در باکو از این شمار است. شرکت های نفتی بینالمللی نیز در روند اغراق آمیز، منابع نفتی دریای خزر را تا ۲۰۰ میلیارد بشکه برآورد کردند تا حمایت سیاسی لازم کشورهای غربی را تامین کنند.
آمریکا پس از فروپاشی اتحاد شوروی به بازیگری فعال و موثر در این منطقه تبدیل شد تا «مهار» ایران و روسیه را به طور همزمان انجام دهد. روسیه همراه با ایران مدتی بر حقانیت و مشروعیت قراردادهای قبل از فروپاشی تاکید داشت و از رژیم مشاع برای دریاچه و منابع آن حمایت می کرد، ولی از سال ۱۳۷۷ قرارداد تقسیم حوزه شمالی را با قزاقستان بست و سپس در سال ۱۳۸۰ با آذربایجان در مورد تقسیم سواحل خود به توافق رسیدند. روسیه از آن پس رژیم دوگانهای را دنبال کرد، مشاع در سطح و تقسیم در زیر بستر. مخالفت های جمهوری اسلامی ایران نیز راه به جایی نبرد. روسیه اطمینان داشت در شرایط موجود سیاست خارجی ایران و تعارض با آمریکا، برگ برنده را به تنهایی دراختیار دارد. آذربایجان و قزاقستان مدتی از ایده دریا بودن خزر نیز دفاع می کردند، تا بتوانند برای استفاده از کانال ولگا- دن و ولگا- بالتیک شرایط لازم را مهیا سازند. فدراسیون روسیه به شدت با ایده دریا بودن خزر مخالفت کرده، زیرا در این صورت مفاد کنوانسیون ۱۹۸۲ حقوق دریاها بر آن اطلاق می گردد و مناطقی به عنوان منطقه انحصاری اقتصادی برای بهرهمندی از منافع آن برای هر یک از کشورهای ساحلی مشخص می سازد. روسیه در پی بهرهگیری از اهرمهای نفوذ خود بر روند شکل گیری رژیم حقوقی جدید این دریاچه بوده است. ایران نیز ضمن مخالفت با توافق های تقسیم دریاچه توسط کشورهای آذربایجان- روسیه - قزاقستان همواره بر سهم ۲۰ درصدی خود تأکید کرده است، البته بدون آنکه ابزارهای دیپلماتیک لازم برای تحقق آن را فراهم آورده باشد. (پیشین)
مذاکرات دریای خزر ونحوه تقسیم منافع آن حتی پس از شکل گیری نوعی رژیم دوگانه به نتیجه نهایی نرسیده، زیرا گذشته از عدم موافقت ایران، کشورهای امضاء کننده قراردادهای تقسیم، در مورد ماهیت این امر دچار اختلاف نظر جدی شدند. مسائل حاکمیتی سبب شد آنها تفاسیر گوناگونی را در این زمینه مطرح کنند. از نظر روسیه این تقسیم فقط تکنیکی و فاقد جنبه های حاکمیتی بود. ولی آذربایجان و قزاقستان نظر دیگری داشتند. به هر حال اقدام روسیه با برگزاری مانور نظامی نشان داد که در صورت لزوم از ابزار سنتی دیپلماسی بهره خواهد گرفت. هر چند این اقدام در پاسخ به تهدیدات ناشی از تروریسم و قاچاق خاویار معرفی شده بود ولی روشن بود که پوتین رئیس جمهوری روسیه در پی تثبیت موقعیت برتر خود در دریای خزر با بهرهگیری از همه اهرم های قدرت روسیه است. به رغم اینکه ایران تنها و بهترین مسیر دسترسی به آب های آزاد جهان را از سمت جنوب برای انتقال انرژی از این منطقه و پیرامون آن ارائه می کند، به دلیل تخاصم با آمریکا نتوانسته از این مزیت به خوبی بهره گیرد. بدون تردید میان مسیرهای انتقال انرژی از این حوزه و روند شکل گیری رژیم حقوقی جدید دریای خزر، ارتباط مستقیم و تنگاتنگی وجود داشته که ایران از آن بهره گرفته است. (پیشین)
۲-۳-۳) حمایت ایران از تمامیت ارضی روسیه :
هدف اصلی آمریکا در روسیه، اضمحلال قدرت روسیه و تجزیه آن به کشورهای کوچکتر و ضعیفتر می باشد و از هرگونه اقدامی هم در این زمینه حتی الامکان دریغ نمیورزد، امری که مقامات کرملین از آن به خوبی آگاهند. ایالات متحده آشکارا و بی پروا در امور داخلی روسیه دخالت می کند. حمایت غرب و ایالات متحده از چریکهای جداییطلب در جمهوری خودمختار چچن که دخالت آشکار در امور داخلی روسیه می باشد نیز برهمین اساس است. در مقابل، جمهوری اسلامی خود را نه فقط با عدم پشتیبانی از چریکهای جدایی طلب از ورود به منازعه در چچن دور نگاه داشت بلکه سیاست ایران، توأم با حمایت بی دریغ از تمامیت ارضی و یکپارچگی سرزمینی روسیه بود. هر چند مقامات ایرانی در مورد جنگ چچن اهمیت یافتن راههای مسالمت آمیز برای پایان به آن را مطرح می کردند ولی به هر حال همان گونه که روسیه میخواست، مقامات ایرانی مسئله جدایی طلبی چچن و سرکوب خونین آن را «مسئله داخلی» روسیه خواندند. عدم حمایت مؤثر از مسلمانان چچن نفوذ مردم گرایی در سیاست خارجی ایران را آشکار میساخت. (پیشین)
جمهوری اسلامی در این زمینه، ضمن همراه نمودن کشورهای اسلامی و سازمان کنفرانس اسلامی با این سیاست، کمک شایانی به وحدت جامعه روسیه و عدم فروپاشی آن داشت. در این رابطه وزیر امور خارجه ایران چند نوبت به مسکو سفر و در یک مورد هم در سال ۲۰۰۱ با برخی وزرای خارجه کشورهای اسلامی و مقامات سازمان کنفرانس اسلامی از جمهوری چچن بازدید نمودند که موجب حمایت سازمان کنفرانس اسلامی از سیاست های مسکو در برخورد با جدایی طلبان چچن گردید. روسها نقش مهم تهران در این رابطه را فراموش نخواهند کرد. از دیدگاه ایران، وجود روسیه یکپارچه، قوی و قدرتمند در فضای نظام تک قطبی جهانی و دوران یکجانبهگرایی ایالات متحده بسیار حائز اهمیت است. تا با همکاری متقابل، از فشار این نظام بر خود بکاهد.
۲-۳-۴) مخالفت دو کشور با نظام تک قطبی جهانی و سیاست یک جانبه گرایی آمریکا:
با فروپاشی نظام کمونیستی در اتحاد جماهیر شوروی و از میان رفتن نظام دو قطبی در جهان و به استقلال رسیدن پانزده جمهوری جدید در شمال ایران، ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک فدراسیون روسیه و جمهوری اسلامی ایران دچار تغییر و تحولات اساسی در عرصـه روابـط بینالملل و منطقه شد. در این مقطع دو کشور خود را با وضعیت پیچیده ناشی از نظام تک قطبی جهانی به سردمداری ایالات متحده، تشکیل جمهوریهای تازه استقلالیافته، تغییر مرزها و افزایش تعداد دولتها در منطقه پیرامونی و همچنین حضور فعال قدرتهای فرامنطقه ای و منطقه ای که برای گسترش نفوذ خود در این کشورهای تازه تأسیس در تلاش بودند مواجه میدیدند.
هر دو کشور در صحنه بین المللی با یک جانبه گرایی آمریکا در سیاستهای جهانی مخالف بوده و خواهان جهانی با نظام چند قطبی هستند. همچنین هر دو کشور نگران گسترش ناتو به شرق می باشند. سیاستهای مستقل و اصولی ایران در مخالفت با یکه تازی آمریکا در صحنه بینالمللی، از جمله مسائلی است که توجه مسکو را برای داشتن مناسبات بهتر با تهران به خود جلب می نماید. علاوه بر این، فروپاشی اتحاد شوروی برای ایران هم فرصت و هم تهدید بود. لذا توسعه روابط دیپلماتیک با روسیه برای مقابله با تلاش های آمریکا در جهت منزوی کردن ایران در صحنه بین المللی نیز حائز اهمیت است.
در گزارش شورای روابط خارجی آمریکا در مورد بررسی روابط ایران و روسیه، «بریندا شافر» از موسسه مطالعات خاور نزدیک در واشنگتن در بیان انگیزههای روسیه و ایران در تقویت همکاریهایشان سه عامل را عنوان میکند:
۱- کنترل نفوذ آمریکا
۲- حفظ دنیایی چند قطبی
۳- تضعیف تلاش های آمریکا برای منزوی کردن ایران و روسیه
«میشائیل ایزنستاد» از کارشناسان «کنترل تسلیحات» نیز میگوید: همکاری میان دو کشور (ایران ـ روسیه) براساس منافع متقابل استوار شده است. این در حالی است که گروهی از کارشناسان بر این اعتقادند که نزدیک شدن ایران به روسیه، صلح در خاورمیانه را به چالش میکشد بویژه اگر ایران در دهه آینده به کشوری هستهای تبدیل شود. نویسنده گزارش در ادامه میافزاید: روسیه میگوید برنامه هستهای ایران صلحآمیز است و خطری برای همسایگانش به دنبال ندارد. (سایت خبری آفتاب، ۱۲/۸/۱۳۸۵)
۲-۳-۵) توسعه مناسبات اقتصادی و فنی دو کشور:
روسیه بدنبال گسترش مناسبات اقتصادی و فنی با جمهوری اسلامی ایران است. این موضوع دارای جوانب مختلفی است از سویی باعث افزایش درآمدهای ارزی و مالی روسیه میگردد امری که در دوران پس از فروپاشی شوروی بسیار جدیتر بنظر می رسید. غارت اموال عمومی توسط الیگارشها و بی کفایتی دولت در مقابله با آن و کاهش جهانی قیمت نفت و گاز که منبع مهمی از درآمدهای ارزی روسیه را تشکیل می دهد و دیگر مشکلات مالی که به بحران مالی - اقتصادی روسیه در سال ۱۹۹۳ منجر و گستردگی آن به حذف دو صفر از انتهای اسکناسهای روبل روسی انجامید و مجددأ بر اساس مشکلات مالی در سال ۱۹۹۸ بحران اقتصادی دیگری بروز گردید که نشان دهنده وضع مالی خراب دولت روسیه بوده است.
از سوی دیگر اشتغال نیروی کار و فعالیت کارخانه ها منوط به وجود قراردادهای مربوطه خارجی و درآمدهای آن بوده است. در مورد ساخت نیروگاه بوشهر قریب به ۳۰۰ مؤسسه روسی مشارکت دارند. بنا به برخی ارزیابیها، قرارداد تکمیل این راکتور اتمی۲۰ هزار شغل در روسیه ایجاد کرده است. (پیشین)
علاوه بر آن موارد ، توان و پتانسیل علمی و فنی در روسیه مورد حمایت قرار خواهد گرفت و ضمن آنکه از ایستایی تکنولوژی و فن آوری روسی جلوگیری می شود موجبات بالندگی و شکوفایی علوم مختلف را در روسیه فراهم می نماید. بسیاری از مراکز تحقیقاتی و پژوهشی روسیه با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کنند که برخی از آنان به همین دلیل با تعطیلی مواجه شدهاند. لذا همکاری با ایران و تزریق پول ناشی از انعقاد قراردادها، باعث تداوم فعالیت مراکز ذیربط روسی گردیده است.
در عین حال ، ایران هم نیاز به این همکاری ها دارد. در دورانی که بسیاری از کشورها از همکاری با ایران در زمینه های خاص مانند نظامی و اتمی خودداری ورزیده و برخی دیگر از کشورها تحت فشار آمریکا نسبت به لغو و تعلیق همکاری ها و توافقات منعقده مبادرت مینمایند همکاری با روسیه نیز، اندک فرصت باقیمانده است که نباید از دست داد.
شورای روابط خارجی آمریکا در بررسی از روابط ایران و روسیه تاکید دارد: «شراکت در حال رشد تهران ـ مسکو، تلاشهای سازمان ملل و آمریکا برای تعلیق برنامه هستهای ایران را با خطر روبرو کرده است». در این گزارش با اذعان به این که «آمریکا در تلاش است روسیه را از گسترش روابط تجاری و اقتصادی با ایران باز دارد چرا که به خوبی میداند منافع اقتصادی، دلیل خوبی برای روسهاست تا از تهران در مقابل فشارهای واشنگتن حمایت کنند»، دلایل واقعی روسیه از همکاری نظامی، اقتصادی و هستهای با ایران مورد بررسی قرار گرفته است. براساس این گزارش، «قطعاً ترس روسها برای از دست دادن فرصتهای تجاری با ایران در موضعگیریهای کرملین در قبال ایران بیتأثیر نیست». در این گزارش تأکید گردیده: میزان تجارت دو جانبه دو کشور در سال ۲۰۰۵، دو میلیارد دلار تخمین زده شده است و اکنون روسها بخش اعظم تسلیحات مورد نیاز ایران را تامین میکنند. در این میان سیستم دفاع هوائی که قرار است روسیه در اختیار ایران قرار دهد توجه آمریکا را بیش از هر معامله دیگری به خود جلب کرده است. (پیشین)
در عین حال کارشناسان معتقدند منافع اقتصادی روسیه اگر چه میتواند تلاشهای جهانی برای اعمال تحریم علیه ایران را تحت تاثیر قرار دهد اما بعید است که بتواند مانع از تصویب قطعنامه تحریم شود. بنا به گفته آنها مسکو بیشتر مایل است از تحریمها به عنوان ابزار دیپلماسی علیه ایران استفاده شود. (پیشین)
۲-۳-۶) فروش تسلیحات متعارف روسی به ایران:
مهمترین مولفه امنیت ملی برای هر کشور، حفظ تمامیت ارضی آن تلقی می شود و برای این امر، برخورداری از تکنولوژی های نظامی پیشرفته و کارآمد، امری اساسی خواهد بود. جمهوری اسلامی ایران بایستی تمامیت سرزمینی خود را در نقطهای از جهان که از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار و در طول دهه ها شاهد نابسامانی های بسیار بوده است، حفظ نماید.
در نظام بینالمللی فاقد سلسله مراتب قانونی و نهادهای مشروع تضمین کننده امنیت بینالمللی که بنا بر دیدگاه واقعگرایان، نوعی هرج و مرج بر آن حاکم است، هر دولتی در درجه نخست مجبور است که به دنبال افزایش قدرت و توانمندی های نظامی خود باشد و نوعی «سیاست دفاعی خود اتکا» را دنبال نماید؛ چرا که مقوله بقا و امنیت ملی چیزی نیست که بتوان آن را به سادگی در گرو کشورهای دیگر قرار داد. از این جهت، تامین تکنولوژی و تسلیحات از منابعی که در دسترس قرار دارد، به امری ضروری برای بازدارندگی دشمن و در صورت وقوع جنگ، سرکوب آن، تبدیل خواهد شد. از این رو، در ایران در شرایط پس از جنگ با عراق، مساله بازسازی سیستمها و تجهیزات آسیب دیده و تقویت بنیه نظامی نیروهای مسلح مطرح شد.
در دوره جنگ تحمیلی و بویژه از سال ۱۳۶۷ به بعد، ایران در پی روابط با دولتهایی بود که ضمن حفظ استقلال کشور و عدم وابستگی به آنها، بتوان برخی تسلیحات و تکنولوژی های مورد نیاز را از آن منابع وارد کرد. دولتهای اروپایی به دلایل مختلف نه تنها حاضر به انتقال جنگ افزار به ایران نبودند، بلکه حتی برای تکنولوژی های دو منظوره نیز محدودیتهای گستردهای ایجاد کردند. از این رو، گزینه های پیش روی جمهوری اسلامی ایران، به کشورهای چین، کره شمالی و روسیه محدود شده بود. کشور چین به دلیل فشار آمریکا، حاضر به تامین سلاحها و تکنولوژی های مورد نیاز ایران نبود و کره شمالی نیز از نظر تنوع فن آوریها محدودیتهایی داشت. لذا گزینه روسیه، به عنوان مناسبترین طرف تامین کننده جنگ افزار مطرح شد. این همکاری در روابط ایران و روسیه از اواخر دوره گورباچف پایه گذاری شد. (کرمی، جهانگیر، ۱۳۸۷، ص ۲۳۵)
در دیدار رئیس وقت مجلس شورای اسلامی ایران از مسکو در سال ۱۹۸۹ چند موافقتنامه مهم از جمله در زمینه نظامی بین دو کشور به امضا رسید. بنا به این موافقتنامهها، ایران هواپیماهای نظامی پیشرفته از مسکو خریداری نمود. ایران در آن زمان شدیداً به تسلیحات نظامی روسیه نیاز داشت چرا که امکان تامین آن از طریق کشورهای غربی وجود نداشت. ایران به طور جدی شریک تسلیحاتی مسکو شد. براساس برخی آمارها بین سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۴، ایران معادل ۵ میلیارد دلار از روسیه تسلیحات نظامی وارد کرده است. در بهمن ۱۳۷۴ خبرگزاری اینترفاکس از میزان مبادلات نظامی دو کشور که بالغ بر فروش ۴۳۷ میلیون دلار تجهیزات بود خبر داد. در زمان دیدار وزیر دفاع روسیه، سرگی ایوانف از ایران، اعلام گردید که روسیه و ایران با یک برنامه همکاریهای بلند مدت سیاسی و نظامی توافق به عمل آورده اند. در اکتبر ۲۰۰۱، وزیر دفاع ایران علی شمخانی از مسکو دیدار نمود و یک قرارداد پنج ساله را به امضا رساند. بدین ترتیب، ایران به صورت سومین خریدار بزرگ تسلیحاتی (بعد از چین و هند) از روسیه تبدیل شد. (پیشین، ص ۲۳۶) مهمترین سلاحها و تکنولوژیهایی که جمهوری اسلامی ایران از روسیه خریداری نموده به شرح زیر است:
سه فروند زیردریایی الکتریکی دیزلی نوع کیلو؛ هواپیماهای جنگی میگ و سوخو؛ هواپیماهای شناسایی هوایی و جنگ الکترونیکی ایلوشین؛ بالگردهای ام-آی- ۱۷، تانک تی ۷۲ و تی۹۰ ؛ نفر بر زرهی بی.ام.پی؛ انواع موشک انداز و توپهای دوربرد؛ انواع موشکهای سام و ایگلا؛ موشکهای سطح به سطح یاکونت؛ موشکهای ضد هوایی تور ام.۱؛ رادار مراقبت هوایی؛ مین های هوشمند؛ اژدرهای دوربرد هدایت شونده و اجازه تولید موشک ضد تانک کورنکورس.(پیشین، ص ۲۳۷)
ایران طی سالهای اخیر علاقمند بوده است که دو فروند از زیردریایی های کیلوکلاس خود را بازسازی و آنها را به موشکهای E4 –M3 ضد ناو مجهز نماید. ایران همچنین خواستار خرید قایقهای پرتاب کننده موشک از پروژه ۱۲۴۲۱ مجهز به موشک ۱۴ Mosk مجموعه ای از موشکهای E4-M3 و موشکهای E-Iskander و موشکهای ضدهوایی اس-۳۰۰ بوده است. (پیشین)
دانلود پایان نامه روابط ایران و روسیه در زمینه توسعه انرژی اتمی در ایران- ...