۶- امکانات و دارایی های فیزیکی: [۳۳]
این امکانات باعث تسهیل فعالیتها در انتقال و ارائه خدمات میشود. در زمینه خدمات علاوه بر تأسیسات و امکانات مشهود، باید به امکانات غیر مشهود، که در فراهم آوردن خدمات نقشی اساسی دارند نیز توجه کنیم. برای مثال کسانی که به شهربازی می روند، علاوه بر خدماتی که در قالب وسایل گوناگون بازی دریافت میکنند، به امکاناتی مانند وجود محلی برای پارک اتومبیلها، نیازمندند.
۷- مدیریت عملیات یا فرایند:[۳۴]
مدیریت عملیات، موجود بودن و کیفیت مناسب و پایدار خدمات را تضمین میکند. وظیفه و نقش این عنصر آمیخته بازاریابی خدماتی، ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای خدمات است. با توجه به غیرقابل ذخیره بودن خدمات، مدیریت عملیات باید از طریق روشهای تخصصی و حرفهای بتوانند نیازهای خدماتی را در هر زمان چه هنگام نیاز شدید و چه هنگام نیازهای مقطعی و همگانی برآورده سازد.(روستا.۱۳۹۱: ۳۷۸-۳۷۶)
لازم به ذکر است که گاهی عواملی مانند شراکت[۳۵] و سیاست[۳۶] نیز بهعنوان عناصر آمیخته بازاریابی معرفی گردیده است.(سارگنت.۲۰۰۹: ۲۷۱)
در اغلب مواقع، یک خریدار کالاهای صنعتی با فعالیتهایی که خارج از آمیخته بازاریابی سنتی است، مواجه نخواهد شد. او باملاحظه کالا و مقایسه قیمت آنها با کالاهای جانشینی و یا از طریق ارتباطات مانند تبلیغات ممکن است کالای مورد نظر خود را انتخاب نماید. همچنین خریداران ممکن است تحت تأثیر توزیع کنندگان و کارکنان آنها یعنی مکانی که آنها خریدهای خود را انجام میدهند، قرار گیرند.
در چنین موقعیتی، مدیریت موفقیت آمیز آمیخته بازاریابی سنتی منجر به موفقیت بازاریابی خواهد شد. اما بازاریابی خدمات از جمله خدمات بانک بسیار وسیع است. آمیخته بازاریابی سنتی عبارت است از: ایجاد تعادل و حداکثر نمودن فعالیتهای سمت راست مثلث خدمت، اما چنین تعریفی ارتباط بین سازمان با خریداران را نادیده میگیرد.
شرکت
بازار کارکنان
شکل (۲-۹): مثلث خدمات (کاتلر۱۹۹۹: ۴۷۰)
در اغلب مواقع، این تعامل و ارتباطات متقابل است که مشتریان با توجه به آن به این نتیجه میرسند که از خرید یک خدمت خاص راضی شدهاند و تصمیم خود را در مورد خرید یا استفاده مجدد آن اتخاذ مینمایند. بنابراین واقعیت مهم این است که در این تعاملها و ارتباطات متقابل است که یک سازمان خدماتی، قادر خواهد بود بین خدمات سازمان خود و سایر رقبا تمایز برقرار نموده و مزیت رقابتی پایداری را بین درون ایده و یا کالای خود در مقایسه با رقبا ایجاد نماید. در حقیقت، تلاش برای اعمال آمیخته بازاریابی سنتی در سازمانهای خدماتی موجب خواهد شد که تعداد زیادی از مدیران باتجربه این سازمانها به این نتیجه برسند که تکنیک های بازاریابی، مناسب سازمانهای خدماتی نیست. مهمتر از این، آنها ممکن است فراتر از این برود و به طور کامل شیوه بازاریابی را رد نمایند.
گرون روس (ابراهیمی.۱۳۷۸: ۲۷) (Gross roos) در یک اقدام جدید و نو در بازاریابی خدمات بعد جدیدی را به آمیخته بازاریابی تستی اضافه نمود. او تعامل را بهعنوان عنصر پنجم بازاریابی معرفی نمود
قیمت کالا
ارتقاء مکان
شکل (۲-۱۰): آمیخته بازاریابی در خدمات (نظریه گرون روس)
از آن زمان تاکنون، افراد دیگر فقط به خاطر اینکه آمیخته بازاریابی کلاً با حرف P شروع میشود کلمه تعامل (Interaction) را به مردم (people) تغییر دادند که به خوبی، مفهوم را نمیرسانند و تعدادی نیز عناصر دیگر را به آمیخته بازاریابی اضافه نمودند که ما در حال حاضر تا ۷ عنصر را میتوانیم نام ببریم. این عناصر قبلاً توضیح دادهشده است و در جدول ۲-۲ اجزاء هر یک از این عناصر مشاهده میشود. با توجه به موارد ذکرشده آیا مطالب فوق موفقیت را بهتر تشریح مینمایند؟ شما احتمالاً متوجه شدهاید که نتیجه بهتر است اما نه صد در صد، بلکه مقداری بهتراست مشکل فاقد استفاده از این عناصر پیچیده و متعدد جایگزین نیست، بلکه این عناصر نکته اصلی را در مورد خدمات فاقد هستند و آن ماهیت مهم و مشخص نبود. تعامل بهعنوان نتیجه سایر جنبهها است. در حقیقت، تجربه متخصصان بازاریابی خدمات مبین این نکته است که نمیتوان این نمونه را مستقیماً در اینگونه سازمانها اعمال نمود و یا اینکه توجه اکثریت کارکنان سازمانهای خدماتی را به این مدلها جلب نمود. این مدلها خیلی تئوریکی هستند و برای طراحی کالا غیرعملی میباشند. آنها پنج خصوصیت سازمانهای خدماتی را نشان نمیدهند.
خدمت Product service |
قیمت price |
توزیع place |
تشویق و ترغیب promotion |
مردم people |
نشان فیزیکی price |
فرایند process |
تنوع کیفیت | سطح تخفیفها و میزان حقالعملها |
موقعیت | تبلیغات | آموزش کارکنان | وضعیت محیط فیزیکی | سیاستها |
نام تجاری | وضعیت پرداخت | قابلیت دسترسی |