در گزارش یافته های پژوهش، از روش های آماری توصیفی و روش های آماری استنباطی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل توصیفی یافتهها به صورت جدولهای توزیع فراوانی ارائه شده است. در تجزیه و تحلیل استنباطی یافتهها نیز از آزمونهای کالموگراف اسمیرنوف، آزمون لوین، آزمون ANOVA، آزمون تعقیبی Bonferroni، آزمون Fisher’s Exact و آزمون t مستقل برای آزمون فرضیههای پژوهش استفاده شده است.
نتایج توصیفی پژوهش
میانگین و انحراف استاندارد دامنه سنی ورزشکاران رشتههای تیمی و انفرادی برابر با (۸۲/۳ ± ۸۲/۲۱)، بوده است.
تعداد ۲۹ نفر معادل (۷/۱۴%)کل نفرات، به ورزش بسکتبال، ۳۸ نفر معادل (۳/۱۹%)کل نفرات، به ورزش فوتبال، ۱۵ نفر معادل (۶/۷%)کل نفرات، به ورزش کاراته، ۲۹ نفر معادل (۷/۱۴%)کل نفرات، به ورزش والیبال، ۱۳ نفر معادل (۶/۶%) کل نفرات، به ورزش بدمینتون و ۳۰ نفر معادل (۲/۱۵%) کل نفرات، به ورزش هندبال، تعداد ۱۱ نفر معادل (۶/۵%)کل نفرات، به ورزش تکواندو، ۱۲نفر معادل (۱/۶%)کل نفرات، به ورزش شنا و ۲۰ نفر معادل (۲/۱۰%)کل نفرات، به ورزش قایقرانی میپردازند.
تعداد ۷۱ نفر، معادل ۰/۳۶% از کل ورزشکاران شرکتکننده در این پژوهش در رشته ورزشی انفرادی و ۱۲۶ نفر، معادل ۵/۶۴% از کل ورزشکاران شرکتکننده در این پژوهش در رشته ورزشی تیمی فعالیت داشته اند.
تعداد ۱۰۳ نفر، معادل ۳/۵۲% از کل ورزشکاران شرکت کننده در این پژوهش مرد و ۹۴ نفر، معادل ۷/۴۷% از کل ورزشکاران شرکت کننده در این پژوهش زن بوده است.
از ورزشکاران شرکت کننده در این پژوهش ۶/۷۶% در سطح ملی و ۴/۲۳% در سطح بین المللی در حال فعالیت ورزشی هستند.
از ورزشکاران شرکت کننده در این پژوهش ۸/۵۲% در حال تحصیل و یا دارای مدرک تحصیلی دیپلم و زیر دیپلم، ۸/۱۷% در حال تحصیل و یا دارای مدرک فوق دیپلم، ۳/۲۱% در حال تحصیل و یا دارای مدرک تحصیلی کارشناسی و ۱/۸% در حال تحصیل و یا دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و یا بالاتر هستند.
تعداد ۱۸ نفر، معادل ۱/۹% از ورزشکاران دارای شغل دولتی، ۷۱ نفر، معادل ۳۶% از ورزشکاران دارای شغل خصوصی و بیشتر ورزشکاران شرکت کننده (۱۰۸نفر، معادل۸/۵۴%) در این پژوهش بدون شغل بوده است.
محل زندگی تعداد ۱۹۱ نفر از ۱۹۷ نفر، معادل ۹۷% کل نفرات شهر و تعداد ۶ نفر از ۱۹۷ نفر، معادل ۳% کل نفرات روستا بوده است.
محل تولد تعداد ۱۸۹ نفر از ۱۹۷ نفر، معادل ۹/۹۵% کل نفرات شهر و تعداد ۸ نفر از ۱۹۷ نفر، معادل ۱/۴% کل نفرات روستا بوده است.
زمان اوقات فراغت ۶/۳% از کل نفرات در صبح، ۱/۴% از کل نفرات در ظهر، ۲/۱۵% از کل نفرات در بعد از ظهر، ۱/۴۰% از کل نفرات در عصر و ۱/۳۷% از کل نفرات در شب میباشد.
میانگین و انحراف استاندارد دامنه زمان آزاد ورزشکاران در رشتههای تیمی و انفرادی تیمهای ملی برابر با (۰۹/۲ ± ۶۲/۴)، بوده است.
وقت آزاد ۴/۲۷% از کل نفرات کمتر از ۳ ساعت، ۶۸% از کل بین ۴ تا ۷ ساعت، ۳% از کل نفرات بین ۸ تا ۱۱ ساعت، ۱% از کل نفرات بین ۱۲ تا ۱۵ ساعت و ۰۵/۰% از کل نفرات بیشتر از ۱۵ ساعت میباشد.
اولویت اول اکثر ورزشکاران در زمان اوقات فراغت تماشای تلوزیون (۹/۲۹%)، فعالیتهای ورزشی (۴/۲۴%) و تئاتر (۷/۱۲%)، اولویت دوم اکثر ورزشکاران در زمان اوقات فراغت تماشای تلویزیون (۸/۱۶%)، مطالعه (۷/۱۵%)، همصحبتی (۷/۱۵%) و موسیقی (۷/۱۵%)، اولویت سوم اکثر ورزشکاران نیز در زمان اوقات فراغت تماشای تلوزیون (۳/۲۰%)، موسیقی (۸/۱۷%) و همصحبتی (۲/۱۵%) و اولویت چهارم اکثر ورزشکاران در زمان اوقات فراغت پیادهروی (۲/۱۶)، همصحبتی (۲/۱۶%) و موسیقی (۲/۱۳%) میباشد.
نتایج آزمون کلوموگروف اسمیرنف برای توزیع دادهای متغیرها حاکی از توزیع نرمال دادههای جمع آوری شده است. پس برای تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق به دلیل نرمال بودن توزیع دادهها از آزمونهای پارامتریک استفاده شده است.
۵.۳ بحث و نتیجهگیری
ذات و طبیعت ورزش از فرصتهای فراوانی برای هر دو رفتارهای مورد پسند اجتماع و رفتارهای ضداجتماعی تشکیل یافته است. رفتارهای مورد پسند اجتماع با هدف سودرسانی یا کمک به اشخاص دیگر به طور داوطلبانه طراحی شدهاند (مثل سعی در کمک به بازیکنان آسیب دیده) و رفتارهای ضداجتماعی با آسیب و زیانرسانی به شکل اختیاری به سایرین طراحی شده است (مثل سعی در آسیب رساندن به ورزشکاران دیگر) (کاووسانو، ۲۰۰۸).
تجزیه و تحلیل یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین نوع ورزش و رفتارهای ضداجتماعی در اوقات فراغت ورزشکاران رشتههای انفرادی عضو تیمهای ملی تفاوت معنیدار وجود ندارد. این نتیجه حاکی از آن است که ورزشکاران رشتههای انفرادی در بروز رفتارهای ضداجتماعی در زمان اوقات فراغت خود وضعیت تقریبا یکسانی دارند و رفتار ضداجتماعی متفاوتی نسبت به یک رشته انفرادی خاص گزارش نمیشود. البته میزان این رفتارها و سطح مطلوب یا نامطلوب آن در این نتیجه مورد توجه نیست ولی این نتیجه میتواند مبین بررسی این رفتارها در رشتههای انفرادی به صورت جداگانه یا با لحاظ قرار دادن ماهیت یکسان آنها باشد. این نتیجه با نتایج پژوهشهایی همچون مکاینتیر و پیکرام (۱۹۹۲) که نشان میدهند ورزشکاران رشته های مبارزهای که جزء رشته های انفرادی محسوب میشوند، در اوقات فراغت خود نیز تا حد قابل ملاحظهای از انجام فعالیتهای پرتنش استقبال میکنند و عامل خطرپذیری را در فعالیتهای فراغتی خویش مورد استفاده قرار میدهند، پرتی واتل و همکاران (۲۰۰۸) در تحقیق خود که بررسی فعالیتهای خطرپذیر در بین ورزشکاران نخبه پرداخت، رابطه معنیداری را بین ورزشکار رشتههای برخوردی و فعالیتهای خطرپذیر گزارش کرد. وی در این تحقیق عنوان کرد که این نوع ورزش میتواند موقعیت رفتن به فعالیتهای خطرپذیر را فراهم سازد. ورزش به علت رقابتی بودن، خود نوعی خطرکردن است. چراکه احساس دست زدن به خطر و انجام ریسک برای برنده شدن را در ورزشکار تقویت میکند که این مقوله به سطح رقابت ورزشکاران نیز بستگی دارد. درصورتی که در مطالعات دیگر سابو و همکاران (۱۹۹۹) نشان دادند که ورزشکاران برای جلوگیری از اضطراب و کم کردن تنش خود قبل از مسابقه، سعی میکنند که فعالیتهای فراغتی همراه با آرامش را استفاده نمایند تا از استرس خود جلوگیری کنند. کاشانی (۱۳۸۹) که در پژوهش خود نشان داد نوع رشته ورزشی (تماسی و غیرتماسی)، اثر معنیداری بر میزان سرسختی ذهنی ورزشکاران ایجاد میکند و این مساله باعث گرایش محسوس آنان به فعالیتهای فراغتی جدی میشود تا بتوانند به وسیله آن ذهن پر چالش خود را به آرامش برسانند، تاحدودی ناهمخوان میباشد. تسوار و لیانگ (۲۰۰۸) نیز مشخص کردند که تجربیات پیشین ورزشکاران ورزشهای انفرادی نظیر تنیس و بدمینتون در رشته ورزشی مربوط به خودشان، از عوامل بسیار تاثیرگذار بر انجام یک فعالیت فراغتی تخصصی میباشند.
یافتههای پژوهش نشان میدهد که بین نوع ورزش و رفتارهای ضداجتماعی در اوقات فراغت ورزشکاران رشتههای تیمی عضو تیمهای ملی تفاوت معنیدار وجود دارد. با توجه به اطلاعات حاصل، تفاوت بین گروهها نشان داد که بین ورزشکاران تیمهای فوتبال با والیبال و هندبال تفاوت وجود دارد ولی بین ورزشکاران تیمهای بسکتبال با ورزشکاران تیمهای فوتبال، هندبال و والیبال تفاوت وجود ندارد. با توجه به نتایج به دست آمده مشخص میشود که گرایش ورزشکاران به رفتارهای ضد اجتماعی در رشتههای مختلف تیمی متفاوت میباشد و هر کدام از رشتههای تیمی به لحاظ موقعیت، جنسیت، تحصیلات، وضعیت اقتصادی، جو داخلی آن رشته ورزشی، رهبران تیم و عوامل تاثیرگذار دیگر تمایلات مختلفی را به رفتارهای ضد اجتماعی در اوقات فراغت نشان دادند. اسکات و شافر (۲۰۰۱) با بررسی رشته های فوتبال، بسکتبال و هندبال و کیدسلرد (۲۰۰۹) با بررسی ورزشکار رشته های والیبال و بسکتبال نشان دادند رابطهای میان نوع ورزش گروهی با انجام فعالیتهای فراغتی وجود ندارد، بنابراین این نتایج با نتیجه بدست آمده از پژوهش حاضر ناهمخوان است.
استر و همکاران (۲۰۰۸) در تحقیقی به مطالعه زمینههای آشکار و پنهان رفتارهای اجتماعی و ضداجتماعی در بازیکنان فوتبال پرداخته و نشان دادند که تأثیرات تیم بر روی اعضای آن به جو و محیط آن تیم بستگی دارد، همچنین ۲۱ درصد از واریانس مربوط به رفتارهای ضداجتماعی پنهان و ۸ درصد آن رفتارهای ضداجتماعی آشکار و ۱۴ درصد رفتارهای اجتماعی را در برمیگیرند، که میتواند به مشخصات محیط ورزشی در فوتبال مربوط باشد. بنابراین نتایج این پژوهش نیز در تاثیر محیط فوتبال بر بروز رفتارهای ضداجتماعی در اوقات فراغت و متفاوت بودن این رشته تیمی با سایر رشتهها با نتیجه پژوهش حاضر تاحدودی همخوان میباشد و ضرورت بررسی بیشتر در فضاهای تمرینی، مسابقه و محیط اجتماعی فوتبال را دارد.
همانطور که مشاهده میگردد در ارتباط با رابطه بین نوع رشته ورزشی و نوع اوقات فراغت نتایج ضد و نقیضی وجود دارد که احتمالاً تحت تاثیر عوامل مداخلهگر دیگری مانند جنسیت، تحصیلات، وضعیت اقتصادی، سن، فرهنگ و غیره قرار خواهند گرفت و با ترکیب تمامی عوامل و فاکتورهای موجود، نوع ورزش نیز بسته به اینکه انفرادی باشد یا گروهی باشد ممکن است بر تمایل ورزشکاران به رفتارهای متفاوتی در اوقات فراغت تاثیرگذار باشد. به نظر میرسد در این مورد نمیتوان نتیجهی قطعی اعلام نمود که هر کدام از انواع ورزشها، افراد را به سوی کدام یک از انواع مختلف اوقات فراغت متمایل خواهد کرد، ولی احتمالاً با بهره گرفتن از پژوهشهای تکمیلی در این زمینه که تاثیر متغیرهای مداخلهگر و میانجی را هم تحت نظر داشته باشد، سودمند خواهد بود و مثمرثمر واقع خواهد شد.
نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین فعالیتهای ورزشکاران تیمی و انفرادی عضو تیمهای ملی در اوقات فراغت تفاوت معنیدار وجود ندارد. بیشترین درصد اولویت اول در ورزشکاران تیمی و انفرادی در زمان اوقات فراغت به ترتیب تماشای تلویزیون، فعالیتهای ورزشی، موسیقی، پیادهروی، همصحبتی، سینما و سایر بوده است. همچنین در اولویتهای دوم و سوم نیز اکثر ورزشکاران تماشای تلویزیون را به عنوان فعالیت اوقات فراغتی خود انتخاب کردهاند. اوقات فراغت کارکردهای مثبت بسیاری برای ورزشکاران دارد که اگر به خوبی از این فرصتها استفاده شود برای ورزشکار مزایای زیادی در بر خواهد داشت. یکی از مزایای اوقات فراغت تأمین استراحت ورزشکار است که نقش آن رفع خستگی، جبران فشارهای روحی و جسمی ناشی از تمرینات مداوم میباشد. با توجه به سطح فعالیت ورزشکاران عضو تیمهای ملی که با انجام تمرینات شدید در زمانهای مختلف به طور روزانه و ایجاد خستگی و نیاز مبرم ورزشکاران به تجدید قوا، اولویت اول برای گذران اوقات فراغت ترجیحا برنامههایی خواهد بود که کمتر نیاز به تحرک جسمانی داشته باشد تا در این زمان ضمن بازیابی قوای جسمانی، از اوقات فراغت نیز لذت کافی حاصل شود، با توجه به نتایج به دست آمده تماشای تلویزیون هم برای ورزشکاران رشتههای تیمی و هم برای ورزشکاران رشتههای انفرادی در درجهی اول اولویت قرار داشته است. یکی دیگر از مزایای اوقات فراغت اثر مثبتی است که بر رشد فردی و مهارتهای فردی ورزشکار با انجام دادن فعالیتهای مرتبط با رشته ورزشی تخصصی در زمان فراغت حاصل میشود که ورزشکار فوائد بالقوه متعددی از مشارکت در این فعالیتهای ورزشی فراغتی میتواند کسب کند. اعتمادبهنفس، رشد روحی، خلاقیت، یادگیری، اتکاء به خود و خودیابی نیز از جمله فوائدی میتواند باشد که در عملکرد ورزشی ورزشکاران بسیار مهم است. در این رابطه میتوان به تحقیق اشکانی (۱۳۸۴) اشاره کرد، وی در تحقیق خود به این نتیجه رسید که، ۴/۱۵ % کشتیگیران ایرانی اوقات فراغت خود را در اماکن ورزشی میگذرانند. این به آن معناست که کشتیگیران موردنظر ترجیح دادهاند که فعالیتهای فراغتی خود را نیز در راستای ورزش مربوط به خود سپری کنند پس، فعالیتهای ورزشی که در درجهی دوم انتخاب ورزشکاران رشتههای تیمی و انفرادی بوده به احتمال زیاد این فعالیتها در ارتباط با رشته تخصصی آنها بوده و یا در جهت توسعهی رشته ورزشی مورد توجه قرار گرفته است. در این زمینه زارعی و تندنویس (۱۳۸۹) تماشای تلوزیون را با کسب ۱۸ درصد از کل امتیازات در بین ۲۰ نوع فعالیت زمان فراغت بین دانشجویان دانشگاه آزاد تهران، رتبه اول را به دست آورد. ضمن آنکه ۳/۱۶ درصد دانشجویان پزشکی استراحت را در اولین اولویت فعالیتهای فراغتی خود معرفی کردند.
در نتایج تحقیق رحمانی (۱۳۸۵) که به بررسی نحوه گذران اوقات فراغت دانشجویان دانشگاههای زنجان با تاکید بر نقش تربیتبدنی پرداخته است بیان شده است که در میان فعالیتهای اوقاتفراغت، شنیدن موسیقی، تماشای تلوزیون و هم صحبتی با دوستان به ترتیب در اولویتهای اول تا سوم و پرداختن به ورزش در اولویت دهم انتخاب فعالیت اوقات فراغت آنها قرار دارد. بنابراین نتیجه حاضر در این مفهوم که ورزشکاران بعد از انجام تمرینات ورزشی خود بیشتر به فعالیتهای فراغتی جدا از فعالیت بدنی رغبت دارند، با تحقیقاتی همچون تندنویس و زارعی (۱۳۸۹)، رحمانی (۱۳۸۵) همخوان میباشد.
یافتههای پژوهش رفعت جاه (۱۳۹۰) نشان میدهد معنای فراغت در نظر دانشجویان دختر و پسر دانشگاه تهران با هم متفاوت است و بیشتر دختران فراغت را زمانی برای انجام امور دلخواه و فعالانه و بیشتر پسران فراغت را زمانی برای کسب آرامش و سرگرمی خواهانه دانستهاند.
یافتههای تحقیق نشان داد که بین ورزشکاران انفرادی و تیمی در رفتارهایهای ضداجتماعی تفاوت معنیداری وجود دارد. یکی از انواع تقسیمبندیهای ورزش به دو دسته انفرادی و گروهی میباشد. در مورد اثرات افتراقی ورزشهای انفرادی و گروهی بر رفتار ورزشکاران، بحثهای زیادی شده است که عمدتا جنبه روانی داشته و از پشتوانه علمی چندانی برخوردار نیستند. مثلا باور عمومی بر این است که ورزشکاران رشتههای انفرادی گوشهگیر، خجالتی و درونگرا هستند، در حالیکه ورزشکاران رشتههای گروهی، اجتماعی و اهل معاشرت هستند اما زیر بنای نظری ادعای فوق روشن نیست. از آنجایی که ورزشکار یکی از ورزشهای تیمی فعالیت خود را در گروه و به همراه سایر افراد تیم انجام میدهد، لذا پیش بینی این موضوع که وی تمایل زیادی به گذراندن اوقات فراغت خود به صورت گروهی دارد، دور از انتظار نیست. با طرح یک مثال به توضیح بیشتر این موضوع میپردازیم. ورزش گلف یک ورزش انفرادی میباشد، لذا یک بازیکن گلف هنگام مسابقه و یا تمرین مدت زمان زیادی را تنها سپری میکند. بنابراین احتمال دارد این فرد تمایل چندانی به فعالیتهایی که بصورت دستهجمعی انجام میشود، نداشته باشد. چراکه اوقات فراغت نیز همانند ورزش میتواند گروهی و یا انفرادی باشد. موریس و همکاران (۲۰۰۳)طی تحقیقی نشان دادند که فعالیتهای تیمی بیشتر بر مهارتهای اجتماعی تاکید دارند در حالیکه فعالیتهای انفرادی بیشتر بر توسعهی فرصتهایی برای تحصیل و ورزش تاکید دارند. برنامههایی که برای جوانان فراهم و طراحی میشود بویژه برای جوانانی که گرایش به خودکشی، ترک خانه، بیکاری و… دارند بهتر است که بر توسعه عزتنفس و اعتمادبهنفس تاکید داشته باشد و برنامههایی که قصدشان افزایش جامعهگرایی و شناخت نیاز جوانان است بیشتر در رابطه با گروههای اجتماعی باشد. البته نتیجه بدست آمده تاحدودی با پژوهش انجام گرفته توسط فولادیان و همکاران (۱۳۸۸) در بررسی تفاوت سوگیری ورزشی و انگیزه مشارکت ورزشکاران رشتههای تیمی و انفرادی میتواند همخوان باشد.
تجزیه وتحلیلها نشان دادند که بین ورزشکاران مرد و زن در رفتارهای ضد اجتماعی در اوقات فراغت تفاوت معنیداری وجود دارد. یک موضوع قابل ذکر این است که زمینه تفاوت انجام فعالیتهای فراغتی و نحوهی انجام آن در بین زنها و مردها جامعه میباشد. این تفاوتها به دلیل تفاوت شرایط و فرهنگ هر کشور با سایر کشورها میباشد. لذا تفاوت در میزان اختیارات مردها و زنها در انجام فعالیتهای مختلف باعث ایجاد تفاوت در انجام فعالیتهای فراغتی نیز میشود. واعظ موسوی (۱۳۸۰) در تحقیق خود به منظور مطالعه کیفیت زندگی ورزشکاران رشتههای انفرادی و تیمی مشخص کرد که کیفیت زندگی زنان رشتههای انفرادی از رشتههای تیمی بیشتر است. این برتری در مورد مردها معکوس بود. نتایج تحقیقات وی نشان داد کیفیت زندگی مردها ورزشکار رشتههای تیمی بهتر از مردها ورزشکار رشتههای انفرادی است و این برتری به این دلیل است که مردها ورزشکار رشتههای تیمی سه نوع ارتباط را بهتر از گروه دیگر برقرار کرده اند: ارتباط با همکاران، ارتباط با اقوام و ارتباط با همسر. از این رو، این باور عمومی که ادعا میکند که ورزشکاران رشتههای تیمی اجتماعیتر و معاشرتیتر هستند، حداقل در مورد مردها تاکید میشود. همچنین مشخص شد که زنها ورزشکار رشتههای انفرادی کیفیت زندگی بهتری نسبت به زنها ورزشکار رشتههای تیمی دارند. این یافته نیز یکی از یافتههای با ارزش تحقیق وی بود که باور عمومی برتر بودن ورزشکاران رشتههای تیمی را از نظر مهارتهای زندگی به چالش وا داشت. برتری زندگی زنها ورزشکار رشتههای انفرادی بر زنها ورزشکار رشتههای گروهی به این دلیل است که آنها رابطه بهتری با فرزندان خود دارند، بهزیستی مادی بهتری دارند و در تعطیلات خود رفتار مناسبتری دارند. یافتههای وی نشان داد که مردها با ورزشهای تیمی و زنها با ورزشهای انفرادی سازگارترند. در تحقیقی که توسط استاتین [۱۲۶]و همکاران در سال ۲۰۰۳ انجام گرفت نشان داد که دخترها در مقایسه با پسرها قانون شکنی سطح بالائی را در فعالیتهای اوقات فراغت دارند. در مقابل فرگانسون[۱۲۷]و همکاران (۱۹۹۴) و ویندل[۱۲۸] (۱۹۹۰) در تحقیقات خود نشان دادند که پسرها سطوح بالاتر از رفتارهای ضداجتماعی را دارا هستند و مصرف مواد و سایر فعالیتهای بزهکارانه با افزایش سن فزونی مییابد.
۵.۵ پیشنهادهای پژوهش
با توجه به یافتههای تحقیق، میتوان پیشنهادهای ذیل را ارائه کرد.
۵.۵.۱ پیشنهادهای کاربردی
با توجه به عدم تفاوت رفتارهای ضداجتماعی در اوقات فراغت ورزشکاران انفرادی تیمهای ملی؛ پیشنهاد میشود برنامههای فراغتی متناسب و هماهنگ با رشتههای انفرادی در راستای علایق آنها برای ورزشکاران تیمهای ملی در جهت کنترل بروز رفتارهای ضداجتماعی برنامهریزی گردد.
با توجه به تفاوت بروز رفتارهای ضداجتماعی در اوقات فراغت ورزشکاران رشتههای تیمی، پیشنهاد میشود برنامهریزی متفاوت و متناسبی برای رشتههای تیمی در اوقات فراغت این ورزشکاران انجام گیرد.
نظر به تفاوت نوع فعالیت انتخابی در اوقات فراغت ورزشکاران رشتههای تیمی و انفرادی پیشنهاد میشود در زمان برگزاری اردوها و برنامههای ورزشی و فراغتی به این مهم توجه نموده و جنبه تیمی و انفرادی بودن در این برنامهریزی لحاظ شود.
با توجه به تفاوت رفتارهای ضداجتماعی در اوقات فراغت ورزشکاران رشتههای تیمی و انفرادی پیشنهاد میشود در برنامهریزی برای ورزشکاران تیمهای ملی به تفاوت بروز رفتارهای ضداجتماعی در رشتههای تیمی و انفرادی توجه شود.
با توجه به اینکه بین ورزشکاران مرد و زن در فعالیتهای ضد اجتماعی در اوقات فراغت تفاوت معنیداری وجود دارد و نیز نظر به این که این برنامهها بهصورت جداگانه میباشد، پیشنهاد میشود در سازماندهی نوع فعالیت فراغتی توجه لازم برای اجتناب از بروز رفتارهای ضداجتماعی انجام گیرد.
۵.۵.۲ پیشنهادهای پژوهشی
پیشنهاد میشود تحقیق مشابهی درباره بروز رفتارهای ضداجتماعی در زمان انجام فعالیت ورزشی صورت گیرد.
پیشنهاد میشود تحقیق مشابهی به صورت جداگانه در رشتههای تیمی و انفرادی برای جهتگیری و برنامهریزی بهتر صورت گیرد.
نظر به این که رفتارهای ضداجتماعی از فرهنگها و خردهفرهنگهای متفاوت میتواند متاثر شود، پیشنهاد میشود که تفاوت این رفتارها در ورزشکاران داخلی با ورزشکاران خارجی مورد بررسی قرار گیرد.
پیشنهاد میشود تحقیقی مشابه در ردههای مختلف سنی و مسابقاتی تیمهای ملی انجام گیرد.
پیشنهاد میشود ابعاد مختلف رفتارهای ضداجتماعی در ورزشکاران تیمهای ملی بررسی شود.
پیشنهاد میشود بررسی رفتارهای ضداجتماعی در ورزشکاران با لحاظ قرار دادن برخی متغیرهای زمینهای و میانجی بررسی شود.
منابع و ماخذ
منابع فارسی:
ادبی، فرهنگ؛ توسعه توریسم و گذرندان اوقات فراغت، سازمان برنامه و بودجه، تهران، ۱۳۵۲، ص۲۱۶.
اشکانی آقبلاغ، علی. ۱۳۸۴.مقایسه نحوه گذران اوقات فراغت کشتی گیران ایران با کشورهای شرکت کننده در مسابقات دهه فجر پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه گیلان: دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی.
بهارستانی، مریم. (۱۳۸۵)، فراغت، تحرک و فعالیت. نشریه پیوند، صفحه ۵.
پهلوان، منوچهر. برزیگر، سیده فاطمه. ۱۳۹۰. بررسی گرایش به نحوه گذراندن اوقات فراغت در بین دختران مقطع متوسطه شهرستان آمل. فصلنامه جامعه شناسی مطالعات جوانان. سال دوم، شماره دوم. صفحات ۶۶-۵۳.
تندنویس، فریدون. ۸۰. جایگاه ورزش در اوقات فراغت زنان ایرانی. حرکت. شماره ۱۲. ص ۱۰۴-۸۷
تورکیلدسون، جرج. (۱۳۸۲).اوقات فراغت.ترجمه عباس اردکانیان، انتشارات نوربخش.
جعفری سیاوشانی، فاطمه، (۱۳۸۸)، مقایسه جایگاه فعالیتهای بدنی در اوقات فراغت دختران جوان اقشار کم درآمد و پردرآمد شهر تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
مقایسه رفتارهای ضد اجتماعی در اوقات فراغت ورزشکاران حرفهای تیمی ...