آیا می توانیم مانع تغییرات سریع آب و هوا بشویم؟
آیا قادر خواهیم بود تعادلی بین جمعیت و تولید غذا در کره زمین برقرار کنیم، به گونه ای که قحطی همواره بر فراز کره خاکی سایه افکن نباشد؟
زمانی می توانیم به این پرسش ها پاسخ مثبت دهیم که شرایطی را که موجب سکونت پذیری کره زمین می شود، حفظ کنیم. شرایطی که موجب می شود، کره زمین قدرت نگه داشت انواع مختلف حیات و تمدن نوین را داشته باشد.
فعالیت های انسان در چند دهه گذشته باعث شده که نظامهای طبیعی نگهدارنده کره زمین به نحو خطرناکی از عملکرد طبیعی خود باز ماند و اگر وضع به همین منوال ادامه یابد، در آینده جزآشفتگی اقتصادی، کاهش شدید تولید، بی ثباتی اجتماعی و مصائب انسانی حاصلی نخواهد داشت.
طبق ارزیابی سال ۱۹۸۴محیط زیست سازمان ملل(UNEP) 5/4میلیارد هکتار زمین یعنی معادل ۳۵%از کل سطح خشکی کره زمین در خطر بیابان زائی قرار دارد. حدود یک پنجم افراد بشر معاش خود را از این زمین ها تأمین می کنند و در حال حاضر سه چهارم کل این زمین ها دچار تخریب شده اند. تاکنون یک سوم کل این زمین ها بیش از ۲۵% از نیروی تولید خود را از دست داده اند. آنچه در ورای این ارقام جلوه می کند، آنست که رابطه بین مردم و زمینی که زندگی آنها را تأمین می کند، در حال انحطاط است و چیزی از این تأسف انگیزتر نیست. زیرا مردم نه فقط قربانیان تخریب زمین بلکه عامل ناآگاهانه آن نیز هستند.
تخریب زمین چهار علت عمده دارد که عبارتند از:
-
- بهره برداری بیش از اندازه از مراتع، به صورت چرای مفرط و بوته کنی.
-
- کشت فشرده و نامناسب در زمین های کشاورزی.
-
- مصرف بی رویه آب شور در امر آبیاری و شور شدن زمین های آبیاری شده.
-
- از بین رفتن جنگل ها.
که همه آنها ریشه در رفتار غیر عاقلانه انسان ها با منابع طبیعی و زمین دارند. چهار عامل عمده بیابان زائی در اثر عوامل کمکی دیگری چون تغییرات جمعیت، تغییرات آب و هوائی و شرایط متغیر اجتماعی و اقتصادی تشدید می گردند، که افزایش سریع جمعیت از مهمترین عوامل است.
جستجو در پی راه حلی برای متوقف کردن گسترش بیابان به یک دستورالعمل سریع و تغییر ناپذیری نمی انجامد، زیرا عوامل به وجود آورنده آن با ترکیب متنوعی از شرایط اقتصادی، اجتماعی، اکولوژیکی و فیزیکی گره خورده اند. بنابراین درمان آن نیز باید متنوع و متناسب با مشکلات و نیازهای هر منطقه باشد.
باید دانست که مبازره با بیابان زائی با پیشرفت یا توسعه نیافتگی و فقر اقتصادی و فرهنگی ارتباطی نزدیک دارد. بیش از دو دهه از زمانی که طرح کنترل بیابان زائی به عنوان هدفی که جهان باید تا سال ۲۰۰۰به آن برسد، می گذرد. ولی هر روز شاهد آنیم که تعداد بیشتری درخت، مقدار بیشتری خاک سطحی و چراگاه های بیشتری را نسبت به قبل از دست می دهیم.
پاسخ ساده این مسئله این است که حکومت ها نمی توانند اهمیت خطر را درک کنند، از پشتیبانی سیاسی لازم برای اینکه به آن الویت بدهند، برخوردار نیستند و برای مبارزه با آن منابع مالی کافی تخصیص نمی دهند. اما دلیل بنیادی تر مسئله شاید به مهار بیابان زائی مربوط باشد. این مهار کردن در موارد متعددی مستلزم زیرپا گذاشتن تمام نظم و انتظامات سنتی و مرزهای قرار دادی از جمله مدیریت کشاورزی، جنگلداری و دامداری و نحوه مدیریت آب و خاک و یا استفاده بهینه از توانمندی اکولوژیکی مناطق خشک و نیمه خشک برای توسعه پایدار می باشد.
مشاغل مربوط:
همگام با پیشرفت بشر و گسترش فن آوری بویژه در بخش های مختلف بهداشتی و آموزشی، جمعیت جهان نیز بتدریج رشد چشمگیری پیدا کرده و این رشد روز افزون منجر به استفاده پرشتاب و نامعقول از منابع طبیعی کره زمین گردیده است.
در راستای این بهره برداری پرشتاب و لجام گسیخته نیاز به کالاهای ساخته شده از چوب نیز فزونی یافت و همچنین با توجه به تنوع محصولات تولید شده چوبی و فرآورده های آن، از سلولز و کاغذ و مقوا تا وسایل زندگی نظیر در و پنجره و ……..مصرف دائمی و روبه رشدی به وجود آمده است که این رشد، سبب افزایش قطع درختان جنگلی و استفاده بیشتر و گسترده تر از محصولات آن شده است.
یکی از صنایع وابسته به محصولات جنگلی صنعت کاغذ سازی می باشد که طی آن با تلفیق هنر و تجربه و دانش و فن آوری از مواد لیگنوسلولزی بویژه چوب، کالائی بسیار مهم و استراتژیک به نام کاغذ ساخته می شود. در این صنعت الیاف سلولزی حاصل از چوب و یا سایر موادی که حاوی سلولز هستند،مانند تفاله نیشکر،کاه، کنف، ساقه گندم و …….پس از طی فرآیندهائی نرم شده و پس از اینکه به شکل نمد در می آیند، تبدیل به کاغذ می شوند.
برای نخستین بار کاغذ توسط شخصی به نام تنسی لون در حدود ۲۰۰۰ سال پیش در چین ساخته شد. کاغذهای اولیه با بهره گرفتن از پارچه های فرسوده و پوست درخت توت و نی پس از خرد کردن، پختن و مخلوط ساختن با مواد شیمیائی به دست می آمد. که در مقایسه با استانداردهای فعلی، ضخیم و به رنگ خاکستری بود. این صنعت پس از۵۰۰ سال بتدریج در ایران و سایر کشورهای خاورمیانه، آفریقا و بالاخره ایتالیا و اسپانیا گسترش پیدا کرد. در صنعت کاغذسازی مهمترین منبع سلولزی جهت تهیه کاغذ، خمیرچوب می باشد که به طور عمده از چوب های نرم چون، چوب کاج و صنوبر به دست می آید. البته چوب های سختی چون چوب چنار و اوکالیپتوس نیز برای این کار قابل استفاده می باشند. جنگل ها در صورتی می توانند به عنوان یک منبع اولیه تولید کاغذ استفاده شوند که کشت درختان بیش از برداشت آنها باشد.
در حالی که در اکثر کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، که کشورهای نیمه خشک بوده و دارای منابع جنگلی محدودی می باشد، حفظ و نگهداری از این منابع بسیار محدود وباید به صورت جدی مورد نظر قرار گیرد. تأثیرات بزرگ جنگل ها در تولید عوامل حیاتی نظیر آب، اکسیژن و تنظیم بارندگی، جریان آب در خاک و جریان آب رودخانه ها، جذب آب در خاک، تعدیل درجه حرارت محیط و غیره سبب شده که در بسیاری از کشورها، ارزش های بیولوژیک جنگل ها، فراتر از ارزش های تجاری و اقتصادی آن در نظر گرفته شود.
در صنعت کاغذسازی ایران تا ۷۰ سال پیش تولید سنتی رایج بود. ولی تولید کاغذ به روش صنعتی برای نخستین بار در سال ۱۳۱۳ شمسی آغاز شد و امروزه با توجه با نابودی منابع اصلی چوب های جنگلی و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی ناشی از آن وبا اهمیت فراوانی که کاغذ پیدا کرده است، بهره گیری از روش های نوین تأمین مواد اولیه جهت این صنعت، امری اجتناب ناپذیر می نماید. در حال حاضر، محصولات سلولزی مورد نیاز صنعت کاغذسازی کشور می تواند به چهار روش تأمین گردد که عبارتند از:
-
- استفاده از منابع چوبی جنگل های کشور.
-
- مصرف منابع سلولزی غیر چوبی، شامل نی، کاه و کلش، پسماند مزارع برنج و نیشکر و مواد مشابه.
-
- واردات خمیر کاغذ یا فرآورده های آماده.
-
- بازیافت کاغذهای فرسوده و باطله.
همه دست در دست هم دهیم و با مشارکت یکدیگربرای آبادی و سرسبزی ایران تلاش کنیم.
پیش گفتار
رشد بی رویه جمعیت و نیاز بیشتر به تولیدات کشاورزی بشر را مجبور می کند که برای افزایش این تولید از ماشین، در کشاورزی استفاده نماید.کاربرد ماشین برای تولید در کشاورزی یکی از مراحل برجسته تکامل کشاورزی در طول قرن گذشته بوده است. نتایج این امر در بسیاری از جنبه های زندگی امریکایی ها و اروپایی ها مشهود است. با بهره گرفتن از ماشین ، سنگینی و مشقت کار کشاورزی کاهش یافته و میزان بازدهی تولیدات کشاورزی به ازای هر کارگر افزایش قابل ملاحظه ای پیدا کرده است. مکانیزاسیون کشاورزی میلیون ها کارگر کشاورزی را برای کاردر سایر بخشهای صنعت آزاد ساخته و از اینرو به توسعه فوق العاده صنعت و نیل به استاندارد بالای سطح زندگی امروزی در این کشورها مساعدت نموده است.
افزایش دائمی جمعیت به افزایش دائمی محصولات غذایی و غیر غذایی کشاورزی نیاز داشته و میزان این تقاضا در حال افزایش خواهد بود. قسمتی از این تولید در طول قرن گذشته راباید مدیون پیشرفتهایی در زمینه کشاورزی ، چون واریته های بهتر ، استفاده مؤثرتر از کودها و سموم شیمیایی و اصلاح عملیات زراعی دانست. معذالک یکی از عوامل اصلی افزایش تولید عبارت بوده است از افزایش استفاده از انرژی غیر انسانی و کاربرد ماشین ها و ادوات مؤثرتر.
کاهش احتیاجات مربوط به نیروی کار، عامل محرکه اصلی در مکانیزاسیون کشاورزی بوده است. مزیت بخصوص مکانیزاسیون در این است که نیاز به حد بالای نیروی کار را که در مدت کوتاهی از سال حادث می شود، از جمله در برداشت انواعی از میوه ها و سبزیها ، به حد اقل کاهش می دهد. از نظر تاریخی ، پیشرفت در مکانیزاسیون زمانی حاصل شده که نیاز شدید سایر صنایع به نیروی کار، کارگران کشاورزی را به سمت خود جذب کرده و باعث بالارفتن دستمزدها شده است. کاهش شدید نیروی کار و میزان بالای دستمزدها در طول جنگهای اول و دوم جهانی توأم و همزمان با افزایش تقاضا برای تولیدات کشاورزی در ایالات متحده ، اثر قابل ملاحظه ای بر مکانیزاسیون داشته است.
مکانیزاسیون مدیریت بهتر در مراکز تولید را تشویق کرده و وقت آزاد بیشتری را برای تصمیم گیری و مطالعه باقی می گذارد. مکانیزاسیون باعث انجام به موقع عملیات شده و از اینرو غالبا” به افزایش درآمد منجر می گردد. اگر نتایج مطلوب و یا حداکثر برداشت مورد نظر باشد، بیشتر عملیات زراعی باید در مدت زمان نسبتا” کوتاهی انجام پذیرند. با بهره گرفتن از وسایل مکانیزه پر ظرفیت و در صورت نیاز به کار ۲۴ ساعته در شبانه روز در طول ایام بحرانی ، می توان چنین عملیاتی را در حداقل زمان انجام داد. سایر کمک ها یا هدفهای مکانیزاسیون کشاورزی عبارتند از اصلاح شرایط کار و انجام کارهایی که با روش های دستی مشکل و یا انجام نا پذیر می باشند.
تعریف مکانیزاسیون
استفاده از ماشین و موتور در کشاورزی به معنی مکانیزاسیون کشاورزی می باشد.
مکانیزاسیون مترادف کلمه اتوماسیون در صنعت می باشد. اتوماسیون یعنی اتوماتیک کردن و اتوماتیک کردن یعنی کم کردن نیروی کار کارگری در صنعت.
مکانیزاسیون در کشاورزی به معنای اخص یعنی استفاده از ماشین و موتور در کشاورزی و کم کردن نیروی کار گر می باشد و معنی اعم مکانیزاسیون در کشاورزی یعنی اتخاذ هر روشی که باعث ازدیاد در آمد گردد. که با این تعریف جایگزین کردن کارگر با ماشین و موتور یکی از این روشها محسوب می گردد.
علی رقم اینکه در کشورهای اروپایی از قرن ۱۸ و ۱۹ استفاده از ادوات دنباله بند تراکتور رایج گردیده بود، اما در کشور ما در ۴۰ یا ۵۰ سال اخیر است که کشاورز ایرانی با انواع ماشین های کشاورزی آشنا شده ، ولی هنوز هم آنطوری که شرایط امروز دنیا ایجاب می کند، کشاورزی ما ماشینی نگشته است.
فوائد ماشینی کردن کشاورزی
-
- ایجاد و افزایش زمان کافی برای انجام امور زراعی: با توجه به محدودیت هایی از قبیل عوامل جوی در امر کشاورزی که باعث توقف و یا تأخیر در انجام عملیات زراعی می گردد، می توان با بهره گیری از ماشین به نحو بهتری به امور مزرعه پرداخت.
-
- افزایش حجم عملیات زراعی : با اجرای عملیات زیر بنایی از قبیل تسطیح و زهکشی ، احداث سد ، کانال های آبرسانی می توان مساحت بیشتری را به زیر کشت برد.
-
- سرعت و کیفیت انجام کار :
مقایسه کیفیت و زمان مورد نیاز برای شخم زدن یک هکتار زمین
مشخصات کار انجام شده | تراکتور | یک جفت گاو همراه با گاو آهن سنتی |