گروه اجتماعی
رابطه اجتماعی
همبستگی
مشارکت
نهادهای
رفتار گروهی
چشمداشت های اجتماعی
ارزش های اجتماعی
منبع: (پوردیهیمی و موسوی،۱۳۹۱: ۴۷).
۲-۳-۱۱-۴ امنیت (Security)
یکی از مهمترین مفاهیمی که امروزه در زندگی شهرنشینی اهمیت دارد، احساس امنیت است. امنیت موضوعی است که همگان بر لزوم آن معترف بوده و بر اساس سلسه مراتب، از جمله نیازهای اولیه محسوب می شود و پس از نیازهای فیزیولوژیک از اولویت بیشتری برخوردار است. احساس امنیت باعث آرامش خاطر شده و زمینه ساز رشد و تعالی و آسودگی فکر می گردد. در محیط نا امن قدرت تفکر و خلاقیت از انسان سلب شده و رفتارهای خشن و دیگر انحرافات از جمله نزاع و تهدید دیگران افزایش می یابد (هاشمیان فر و همکاران، ۱۳۹۲: ۱۶۶). امنیت در ساختار شهر وابسته به اتصاف امنیت به شهر و در واقع قرار گرفتن شهر در یک سلسله مراتب معنایی است که می بایستی به بروز ویژگی های کالبدی و بصری در ساختار شهری بینجامد. شایان ذکر است که بی نظمی ساختار اجتماعی نیز می تواند از گسترش ناامنی بوجود آید که به خشونت اجتماعی یا خرده فرهنگ های هنجار ستیز منتهی می شود. امنیت شهری نیز دارای ابعاد متمایزی است که از خوانش مفاهیم اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، مذهبی و دینی در ساختار شهری حاصل می شود (بمانیان و محمودی نژاد، ۱۳۸۸: ۸۲). افزایش تراکم جمعیت در یک منطقه در کنار تغییر الگوی مسکن در شهرها و ساخت مجتمع های مسکونی و نزدیکی فضایی ساکنان آن، لزوم و احساس امنیت را افزایش داده و در فراهم نمودن آسایش روحی و روانی شهرنشینان امری مهم تلقی می گردد. چگونگی روابط شهروندان یک جامعه علاوه بر فراهم نمودن سعادت و یا شقاوت آنان، تاثیر بسزای در رشد و تعالی و توسعه ی جامعه به همراه دارد. روابط توام با عدم توافق، بدون همدلی و حمایت عاطفی در سایه عدم احساس امنیت موجب می گردد که تعارض بین افراد افزایش یافته و علاوه بر گسترش حس بی اعتمادی در جامعه، سلامت افراد و در نهایت بقای جامعه تهدید گردد. امنیت مصونیت از تعرض و تصرف اجباری و بدون رضایت افراد تعبیر می گردد ولی در بعد ذهنی، احساس امنیت رهایی از تردید بوده و این امر در بهبود روابط اجتماعی تاثیر بسزای دارد. امنیت عبارت است از حفاظت در مقابل خطر (امنیت عینی)، احساس ایمنی (امنیت ذهنی) می باشد (بوزان، ۱۳۸۳: ۵۳). معمولا” وقتی دسترسی به محیط های مسکونی تحت اشراف پنجره های واحد مسکونی قرار گرفته باشد، و نفوذپذیری کمتری داشته باشند، میزان شناخت ساکنین نسبت به یکدیگر افزایش یافته و حس تعلق اجتماعی به وجود خواهد آمد. بدین ترتیب احساس مالکیت و مسئولیت نسبت به محیط شان نیز افزایش می یابد، غریبه به چنین محیط هایی کمتر وارد می شوند و ساکنین احساس امنیت بیشتری می نمایند (پوردیهیمی، ۱۳۹۱: ۲۸۵). افزایش وقوع جرایم و پراکندگی آن ها در محیط های شهری، شهر نشینان را به طور فزاینده ای در رابطه با امنیت زندگی شان نگران کرده است. افزایش در تراکم می تواند بر امنیت ساکنان اثرات مثبت و منفی داشته باشد. تمرکز و اجتماع مراجعه کنندگان از یک سو باعث مزاحمت های بالقوه شده و از سوی دیگر امکان مراقبت و کنترل ساکنین بر رفتارهای ناهنجار اجتماعی بالا می برد (عینی فر، ۱۳۷۹: ۱۰۸). ایجاد امنیت در ساختمان های مسکونی، با روش های مطابق با ویژگی های این نوع ساختمان ها صورت می گیرد. به طور کلی، محافظت مبتنی بر دو اصل اساسی زیر است:
ایجاد مرزها و حصارهایی در مقابل ورود افراد غیرمجاز و اعمال کنترل از طرف نگهبانان ۲- ایجاد فرصتهای نظارت برای اهالی و افراد ساکن در ساختمان از طریق طراحی فضاهای تعریف شده و مشخص و یا با روش های الکترونیکی. با این وجود می توان بیان گفت که فرضیه ی رابطه مسکن نامناسب با جرم از سوی پژوهش گران به اثبات رسیده است. به عبارت بهتر، همبستگی شدیدی بین ناسالم بودن مسکن و بزهکاری کودکان و جوانان ملاحظه شده است. به طور مثال در فرانسه ۷۴ % موارد بزهکاری در محلاتی که مساکن ناسالم وجود دارد، ملاحظه شده است. کیفیت عمومی سکونت نقش بسیار قاطعی در بروز رفتار های اجتماعی مطلوب و یا آنومیک دارد. این موضوع از اینجا ناشی می شود که به طور اساسی تعریف مسکن، فراتر از تعریف آن صرفا” به عنوان یک سرپناه است و کیفیت آن نیز حائز اهمیت و توجه است. والدین با انتخاب محل سکونت خویش، موقعیت اجتماعی و کانون خانواده خود را تعیین می کنند. از این رو صاحب نظران بی شماری برآنند که ریشه انحرافات را باید در خانه های مسکونی نامناسب جستجو کرد و این گونه خانه ها در ایجاد کجروی و بزهکاری ها نقش مهمی را بازی می کنند و در تمام جوامع طبقاتی بیشتر مجرمین متعلق به نواحی پست و نامناسب هستند. بر این اساس وضعیت مناطق شهری و محلات و حتی تعداد طبقات ساختمان های مسکونی، کیفیت و وضعیت ظاهری آپارتمان ها، کیفیت ابنیه از لحاظ مرغوبیت، سرسبز بودن و نور کافی داشتن وغیره… عواملی هستند که تاثیر بسزایی در نوع جرایم ارتکابی در مناطق شهری و محلات بر جای می گذارند ( رضایی مقدم و همکاران، ۱۳۹۱: ۹).
۲-۳-۱۱-۵ هویت اجتماعی (Social identity)
در هر اجتماعی الگوهای رفتاری منحصر به فردی وجود دارد که سبب می شود تا اعضای این اجتماع از دیگر اجتماعات تمایز یابند. مجموعه مشخصی از این الگوهای رفتاری را می توان با عنوان هویت اجتماعی در نظر گرفت. در درون هر هویت اجتماعی «هویت های جمعی» متعددی وجود دارد که از هم جدا و با یکدیگر تداخل دارند. «هویت جمعی شناسه آن حوزه و قلمروی از حیات اجتماعی است که فرد با ضمیر «ما» خود را منتسب و مدیون بدان می داند و در برابر آن احساس تعهد و تکلیف می کند (زبردست، ۱۳۸۳: ۱۳۵). در یک محیط جمعی، هویتهای مختلف اجتماعی به وجود می آید و در آن شکل می گیرد که سبب شکل گیری و تحکیم ارتباطات اجتماعی و وابستگی به مکان می شود. بیان و ارائه هویتی مشخص از محیط تفاوتهایی را در منظر سازی محیط در بر دارد. تمایزات در چهره بیرونی و منظر یک محیط با اعتبار اخلاقی، طبقه اجتماعی و دیگر خصوصیات و هویت جمعی ساکنان آن محیط مرتبط است (رامیار، ۱۳۹۰: ۷۷).
۲-۳-۱۱-۶ گروه ها و طبقات اجتماعی (Social classes and groups)
از مواردی که از نظر اجتماعی، سکونت در بناهای بلند را با مشکل مواجه می سازد همجواری گروه ها و طبقات مختلفی است که در این گونه بناها ساکن شده و رفتارهای اجتماعی و متفاوتی از آن ها بروز می نماید. تفاوت های خاصی که بین قومیت ها، ملیت ها، و نژادها مختلف و… در یک جامعه وجود دارد، سبب پیدایش و بروز آداب و رفتار اجتماعی متفاوت در میان افراد شده است و در صورت عدم هماهنگی بین گروه های مختلف اجتماعی ساکن در بناهای بلند رفتارهای سکونتی متفاوت و بعضا” متضادی که از خود بروز می دهند؛ نامناسب شدن محیط زندگی در این گونه بناها را برای سکنه به همراه دارد (بمانیان، ۱۳۹۰: ۷۲).
۲-۳-۱۱-۷ عدالت اجتماعی و برابری (Social justice and equality)
دیدگاه مبتنی بر بعد اجتماعی این رویکرد، با تکیه بر اصل عدالت اجتماعی یا برابری درون- نسلی، مفهوم پایداری را وارد پژوهش ها و تحلیل ها در سطوح پایین سازمان فضایی شهرها، یعنی مناطق و حوزه های اجتماعی شهری می کند (علوی تبار، ۱۲:۱۳۷۸ ). از آنجایی که مسائل و مشکلات امروز شهرها، تا حدی جلوتر از تصمیم سازان و برنامه ریزان شهری در حرکت است، بنابراین بررسی شاخص های توسعه پایدار اجتماعی مورد اهمیت است، چرا که موارد مطرح شده فوق، به نوعی مسائل امروز محدوده مورد مطالعه این تحقیق نیز می باشد. بعد اجتماعی رویکرد توسعه پایدار متفکرین توسعه را بر آن داشت تا فراتر از مسئله حفظ محیط زیست گام بردارند و نیاز به برابری را در جامعه با تاکید بر کاهش تنشهای اجتماعی، ترویج نقش خانواده ها و اجتماعات و ترویج ارزشهای اجتماعی، پویایی جمعیت، درآمد و اشتغال، سلامت و بهداشت و مشارکتهای مدنی مورد نظر قرار دهند، که به واقع موارد فوق می تواند از محورهای اصلی توسعه پایداراجتماعی باشد و نقش مهمی در ارتقاء کیفیت زندگی ایفا نماید (Lample, 2005: 11). ساسکیا ساسنِ در «شهرهای جهانی» (چون نیویورک، لندن، توکیو) شاهد تشدید نابرابری های اجتماعی از لحاظ درآمد، دستیابی به مشاغل، مسکن و بهداشت هستیم. به عقیده ساسِن جهانی شدن جریان های مالی باعث می شود که مشاغل کلیدی مدیریت شرکت های بزرگ در چند شهر متمرکز گردد. این پست های فرماندهی اقتصاد جهانی، علاوه بر زیر ساخت های فناوری استثنایی، نقطه ثقل سرزمینی نیز به اقتصاد مدرنِ مبتنی بر شناخت متقابل عرضه می کند (فیالکوف، ۱۳۸۳: ۸۴). راولز به عنوان کسی که پایه های لیبرالیسم را با مفاهیمی جدید تقویت کرده است، معتقد است: «اعطای حقوق جمع نبایستی به بهای از دست دادن حقوق فرد باشد» به این مفهوم که هر کس حق هر کاری را دارد تا زمانی که به تساوی حقوق دیگران تجاوز نکند. بر این اساس، دو اصل عدالت را تعریف می نماید که چنانچه هر توزیعی بر اساس این دو اصل صورت گیرد، مطابق نظریه راولز، توزیعی عادلانه به حساب می آید (راولز، ۱۳۸۵: ۸۴). راولز عدالت را در انصاف و برابری تعریف می نماید و تنها استثناء را در این میان به منظور حمایت از محروم ترین طبقه قائل می شود. اما هاروی به دنبال توزیع عادلانه از طربق عادلانه است و بدین جهت، عدالت را در ارتباط با نیاز، منفعت و استحقاق تعریف می کند. بنابراین، با مطالعه این دو رویکرد، جمعا” می توان شش معیار را برای سنجش عدالت استخراج نمود. این شش معیار عبارتنداز: آزادی، فرصت برابر، تفاوت، نیاز، شرکت در منفعت عمومی و استحقاق که سه معیار اول برگرفته از نظریات جان راولز و سه معیار دوم منبعث از دیدگاه های دیوید هاروی هستند ( طبیبان و همکاران، ۱۳۸۹: ۱۱۴).
جدول شماره ۲-۸: معیارهای سنجش عدالت بر اساس دیدگاه های راولز و هاروی
معیارهای جان راولز
آزادی
این معیار بدین معناست که طرح بتواند حقوق فردی افراد راحفظ کند و آزادی های فردی، فدای اجرای آن نشود.
فرصت برابر
معیار فرصت برابر به دسترسی برابر همه از فرصت ها، منابع، امکانات و اطلاعات تاکید می نماید و در تقابل با رانت های گروه های خاص صاحب قدرت و یا نفوذ تعریف می شود.
تفاوت
این معیار به این موضوع اشاره دارد که در صورتی که تفاوتی در توزیع وجود دارد، این تفاوت زمانی عادلانه است که به نفع محروم ترین طبقه باشد.
معیارهای هاروی
نیاز
افراد دارای حقوق مساوی در بهره وری از منابع و امتیازات اند، ولی نیاز همه افراد مشابه نیست و تساوی در بهره وری از دیدگاه نیاز افراد به صورت تخصیص نابرابر جلوه گر می شود.
شرکت در منفعت عمومی
مطابق این معیار، آن دسته از افرادی که فعایت شان به نفع عده بیشتری است بیشتر از آن عده که فعالیت شان به عده کمتری اختصاص دارد، حق ادعا دارند.