۲-۱-۳-۴-۳ روش های یکپارچه سازی نقشه های شناخت فازی
نقشه های شناخت فازی به صورت نسبتا ساده امکان یکپارچه سازی دانش بدست آمده از چندین خبره را فراهم میآورند. هدف از یکپارچه سازی نقشههای شناخت بهبود اعتبار مدل نهایی میباشد
دو روش برای ترکیب نقشه های شناخت چندگانه وجود دارد. این روش ها از عملیات ساده ماتریسی نظیر جمع و ضرب (کاسکو، ۱۹۸۸) استفاده می کنند که این محاسبات با بهره گرفتن از ماتریسهای ارتباط فردی مربوط به خبرگان مختلف انجام می شود. ممکن است خبرگان تعداد متفاوتی از مفاهیم را در نقشههایشان لحاظ کنند، در نتیجه اندازه ماتریسهای متناظر یکسان نخواهد بود. در این حالت اولین قدم برای ترکیب ماتریسها، برابر کردن اندازه آنها است، بدین منظور ماتریسهای ارتباط با هم مقایسه می شوند و با افزودن سطرها و ستون های مورد نیاز تکمیل میگردند به طوری که همه مقادیر سطرها و ستونهای جدید صفر خواهد بود. به عبارت دیگر مفاهیم مصنوعی به مدل اضافه میشوند(خان و کوادیوس، ۲۰۰۴).
از نظر تاریخی اولین رویکرد به ترکیب نقشههای شناخت فازی توسط کاسکو مطرح شده است(کاسکو، ۱۹۸۸). این رویکرد برای هر رابطه از نقشه های فردی میانگین میگیرد. لذا ماتریس ارتباط مربوط به نقشه نهایی از طریق عملیات ماتریس ساده زیر بدست می آید.
که E ماتریس ارتباط مربوط به مدل یکپارچه شده می باشد، ماتریس ارتباط ایجاد شده توسط خبره K ام می باشد و K تعداد خبرگان است.
در این رویکرد همه ی خبرگان سهم یکسانی در مدل نهایی دارند. این رویکرد به جز دانش ماتریس های ارتباط، به هیچ اطلاعات دیگری نیاز ندارد.
کاسکو(۱۹۸۸ ) میانگین موزون را جایگزین میانگین ساده کرده و روش پایه را با در نظر گرفتن ضرایب اعتبار خبرگان، توسعه داده است. وزن ها ( ) به نسبت اعتبار خبرگان به آنها تخصیص می یابد و در دامنه [۰ , ۱] مقدار می گیرد.
با به کارگیری این فرمول خبرگانی که از اعتبار بالاتری برخوردارند، تاثیر بیشتری در ساختار نقشه ترکیبی خواهند داشت. به کارگیری این روش با مشکل تخمین زدن ضرایب اعتبار روبرو است(استچ و دیگران، ۲۰۰۵ ).
جدیدترین روش(لین[۳۵]، ۲۰۰۷؛ لین[۳۶]، ۲۰۰۸) ، برای ترکیب کردن نقشههای شناخت فازی از تئوری دمستر-شفر(Dempster,1967; shafer,1976) که ابزاری است برای ترکیب عقاید خبرگان، استفاده می کند . در این روش باید یک چارچوب ادراکی تعریف شود که وزنهای تعریف شده توسط خبرگان را به تخصیص احتمالهای پایه تبدیل کند. چارچوب تخصیصها مجموعه ای از مجموعههای فازی است که متناظر با توصیفگرهای زبانی میباشد که بعداً به ارزشهای عددی تبدیل می شوند. هر وزنی که یک خبره تعریف می کند بر اساس تابع عضویت متغیرهای زبانی به تخصیص احتمالهای پایه تغییر مییابد. سپس این توابع تخصیص احتمال بر اساس قانون ترکیب در تئوری گواه، ترکیب میشوند، و و نوع هدف با قانون ارزیابی عقاید تعیین میگردد. در نهایت بر اساس تخصیص یکپارچه احتمال پایه، میانگین موزون تمام عناصر چارچوب بدست می آید. مشکل عمده این روش نیاز به چارچوب های از پیش تعریف شده تخصیص میباشد که هم تعداد مجموعههای فازی و هم توابع عضویت آنها را شامل می شود که مقاله اصلی نیز هیچ دستورالعملی برای چگونگی تعریف این چارچوب ها ارائه نکرده است.
بخش دوم:
پیشینه تجربی پژوهش
در این بخش ابتدا به پژوهشها و مطالعاتی پرداخته می شود که تا کنون در زمینه بودجه ریزی بر مبنای عملکرد صورت گرفته است. سپس حوزه های کاربرد نقشههای شناخت مورد توجه قرار میگیرند و نهایتاً به ذکر برخی تحقیات مشابه تحقیق حاضر پرداخته می شود و از این رهگذر چارچوب اصلی تحقیق بدست می آید.
۲-۲-۴-۱ تحقیقات کاربردی در زمینه بودجه
پژوهشهای انجام شده در حوزه بودجه ریزی عملیاتی را می توان در سه دسته طبقه بندی کرد:
پژوهشهایی که در پی ارائه مدلهایی کیفی و جامع برای بودجه ریزی عملیاتی هستند. یکی از نخستین پژوهشهای این دسته کار نجار صراف میباشد، وی مدلی جامع ارائه دادهاست که شامل سه عنصر اصلی ( برنامه ریزی، تحلیل هزینهها و مدیریت عملکرد) و سه عنصر توانمندساز( مدیریت تغییر، نظام پاسخگویی و نظام انگیزشی) می باشد(نجار صراف، ۱۳۸۶). امیرخانی نیز با اتخاذ رویکرد پویایی سیستم و بهره گیری از روش تئوری سازی داده بنیاد مدلی برای پیادهسازی بودجه ریزی بر مبنای عملکرد در ایران ارائه کرده است( امیرخانی، ۱۳۸۹).
پژوهشهایی که به مسایل زمینهای بودجه ریزی بر مبنای عملکرد از جمله الزامات پیاده سازی بودجه ریزی بر مبنای عملکرد و امکان سنجی پیاده سازی بودجه ریزی بر مبنای عملکرد و یا موانع استقرار آن پرداخته اند. از جمله پژوهشهای این دسته می توان به کار آقای رابطی اشاره کرد که به بررسی و شناسایی موانع پیاده سازی بودجه بندی برمبنای عملکرد در ارتش جمهوری اسلامی ایران پرداخته است (رابطی، ۱۳۸۶). محمودی نیز مشکلات پیاده سازی بودجه ریزی بر مبنای عملکرد و راهکار های لازم جهت کاهش این موانع را در سازمان های دولتی مورد بررسی قرار داده است( محمودی، ۱۳۸۶). اسعدی و همکارانش نیز بر اساس مدل شه به شناسایی موانع استقرار بودجه ریزی بر مبنای عملکرد پرداختهاند و گمرک جمهوری اسلامی را به عنوان مورد مطالعه انتخاب کرده اند ( اسعدی و دیگران، ۱۳۸۷). ساکتی و سعیدی از دیگر محققانی هستند که تلاش کرده اند ضمن شناسایی چالشهای عملیاتی کردن بودجه در دانشگاه های ایران، راهکارهایی برای به کارگیری شاخص های عملکردی در سیستم بودجه ریزی دانشگاهها ارائه دهد( ساکتی و سعیدی ۱۳۸۸).
عمید و دهقان به بررسی نقش معماری سازمانی در استقرار نظام بودجه ریزی عملیاتی پرداختهاند (عمید و دهقان، ۱۳۸۷). جعفری در مطالعه ای، شناسایی الزامات مالی و مدیریتی برای استقرار یک نظام کارای بودجه ریزی عملیاتی در موسسات مالی را مورد توجه قرار داده است(جعفری ۱۳۸۹).
امکان سنجی پیاده سازی بودجه ریزی بر مبنای نتایج در دانشگاه های وزارت علوم نیز یکی دیگر از این دسته پژوهشها می باشد که توسط رسولی انجام شده است (رسولی، ۱۳۸۹).
دسته سوم پژوهش هایی هستند که از فنون سخت و نرم تحقیق در عملیات در مسایل بودجه ریزی استفاده کرده اند.
یکی از اولین پژوهشهای حوزه بودجه که از مدلسازی ریاضی استفاده کردهاست کار آذر(۱۳۷۵) میباشد، وی مدل تخصیص بودجه سازمانهای دولتی را در حالت قطعی طراحی کرده و با بهره گرفتن از رویکر فازی آن را توسعه داده است. این مدل خود مبنای پژوهشهای متعددی در حوزه بودجه قرار گرفته است از جمله کار محمدی زنجیرانی (۱۳۷۹) که به طراحی مدل ریاضی بودجهبندی هزینه های جاری سازمان کشاورزی استان تهران پرداخته است. آذر و نجفی(۱۳۸۸) نیز از برنامه ریزی ریاضی برای طراحی مدل تخصیص بودجه استانها استفاده کرده اند. طغیانی(۱۳۸۲) از برنامه ریزی آرمانی در حوزه بودجه استفاده کرده است. قراخانی(۱۳۸۴) و غلامعلی زاده(۱۳۸۸) از ترکیب برنامه ریزی آرمانی و فنون تحلیل سلسله مراتبی برای بودجه ریزی استفاده کرده اند.
کاظمی و احمد کیا(۱۳۸۸) با بهره گرفتن از تکنیک تحلیل پوششی داده ها تلاش کرده اند تا تخصیص بودجه فهرستی از بیمارستانهای منتخب را به ضرایب فنی کارایی مرتبط سازند و روشی برای بودجه ریزی عملیاتی بیمارستانی ارائه کنند. محمدنژاد و ابونوری(۱۳۸۸) با بهره گرفتن از روش دلفی شاخص های عملکردی برای تخصیص بودجه پژوهشی دانشگاه های کشور و وزن هر شاخص را شناسایی کرده اند و بر اساس این شاخص ها یک مدل ریاضی خطی برای توزیع بودجه پژوهشی ارائه کرده اند.
منیرعباسی(۱۳۸۱) از فنون تحلیل سلسله مراتبی برای توزیع بودجه بین پروژه های اداره کل نگهداری راه و ابنیه استفاده کرده است.قشقایی (۱۳۸۸) نیز با اتخاذ رویکرد تصمیم گیری چند شاخصه، صرفاً از فنون نرم تحقیق در عملیات برای طراحی مدل تخصیص بودجه شهرداری ها استفاده کرده است.
۲-۲-۴-۲ حوزه های کاربرد نقشه های شناخت
نقشه های شناخت و به ویژه نقشه های شناخت فازی در حوزه های تحقیقاتی و صنعتی بسیاری مورد استفاده قرار گرفتهاند. این حوزه ها عمدتاً عبارتند از: پزشکی، محیط زیست، علوم مهندسی ، اقتصاد و مدیریت.
در ایران موارد کاربرد این تکنیک خصوصا در حوزه مدیریت بسیار محدود میباشد. صادقی( ۱۳۸۳) از نقشههای شناخت فازی در تحلیل و مقایسه دیدگاه های فرهنگی تصمیمگیرندگان کلیدی دانشگاه صنعتی اصفهان استفاده کردهاست. محمدیان و همکارانش(۱۳۸۵)، از نقشههای شناخت فازی برای شبیهسازی عوامل موثر بر رضایتمندی مشتریان از خدمات بانکی استفاده کرده اند. حسامیفرد و صادقی(۱۳۸۶) با بهره گرفتن از نقشه شناختی فازی ارتباط میان سرمایه های یک سازمان را مدلسازی کرده اند. آنها تلاش کرده اند تا با بررسی ارتباط میان امنیت سرمایهها، مخاطرات امنیتی در سازمان را تخمین بزنند. علی احیایی(۱۳۸۸) در پی پاسخ به این سوال که چگونه میتوان مشکلات متدولوژی سیستمهای نرم در فاز مدلسازی مفهومی را با بهره گرفتن از نقشههای شناخت فازی و تکنیکهای آن رفع نمود، از ترکیب متدولوژی سیستمهای نرم و انگارهنگاری شناختی استفاده کرده است.
بیتس و همکارانش)۱۹۹۵)[۳۷] به منظور کمک به حل مسایل و مشکلات ذاتی فرایند تغییر در سازمانها به ترسیم نقشه شناخت فرایند تغییر پرداختهاند. کاردارس و کارکوستا[۳۸](۱۹۹۹) در سال ۱۹۹۸ نقشه های شناخت فازی را به عنوان یک رویکرد مدلسازی تلقی کرده و چگونگی استفاده از آن را در شبیه سازی برنامه ریزی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی شرح داده اند. کواک و کیم(۱۹۹۹)[۳۹] در راستای بازطراحی فرایندهای کسب و کار، روشی مبتنی بر نقشههای شناخت به منظور کمک به اعضای سازمان در شناسایی تضادهای سازمانی بالقوه و فعالیتهای کلیدی کسب و کار ارائه کرده اند.
کولوریس و همکارانش(۲۰۰۱)[۴۰] از نقشه های شناخت به عنوان ابزاری در ایجاد یک سیستم پیش بینی بازار بورس استفاده کرده اند. آنها ابتدا فاکتورهای خوشهای اثرگذار بر قیمت سهام را تعیین کردند و سپس با شناسایی روابط بین خوشه ها و عامل های هر خوشه نقشه شناخت عوامل اثرگذار بر سهام را ترسیم کردند که به راحتی اثر کلی هر یک از عوامل مالی، اقتصادی، سیاسی و غیره را بر قیمت سهام نشان میدهد. بوری و ازورن[۴۱] (۲۰۰۴)از نقشه های شناخت فازی برای شبیه سازی بازار نیروی برق در انگلستان استفاده کرده است.کاروالو و تام(۲۰۰۴)[۴۲] از نقشه های شناخت فازی برای ارائه و شبیه سازی مدلی کیفی از یک سیستم کلان اقتصادی در اروپا استفاده کرده اند.
اکسرجانیس و گلیکس(۲۰۰۴)[۴۳]با هدف بررسی تاثیر مهندسی مجدد بر عملکرد مدل کسب و کار تلاش کردهاست تا با بهره گرفتن از نقشههای شناخت فازی شبکه پویا و سلسله مراتبی شاخص های عملکرد را ترسیم کند. آنها یک نقشه شناخت فازی طراحی کرده اند که مراحل برنامه ریزی استراتژیک و تحلیل کسب و کار را در پروژهای بازطراحی، تکمیل می کند. فیزیگلو و همکارانش(۲۰۰۷)[۴۴] نقشههای شناخت فازی را برای مدلسازی تحلیل ریسک زنجیره تامین به منظور دست یافتن به رضایت مستمر مشتری، به کار بردهاند. نقشههای شناخت را در حوزه مدیریت ریسک به کار بردهاند، آنها با بهره گرفتن از نقشههای شناخت فازی روشی نظام مند برای تحلیل ریسک در زنجیره های تامین ارائه کرده اند. رودریوز و همکارانش[۴۵] در سال ۲۰۰۷ با اذعان این مطلب که روش ها و ابزارهای بکار رفته در شناسایی و طبقه بندی شاخص های موفقیت پروژه های فناوری اطلاعات با محدودیت هایی روبرو هستند، نقشه های شناخت فازی را به عنوان ابزار جایگزین برای شناسایی عوامل کلیدی موفقیت پروژه های فناوری اطلاعات و روابط بین این عوامل پیشنهاد می کنند.
اسکلجر و پرنول(۲۰۰۸)[۴۶] نقشههای شناخت فازی را برای مدلسازی نقش اعتماد در تجارت الکترنیک به کار برده است. بونو و سالمرون(۲۰۰۸)[۴۷] با بهره گرفتن از نقشههای شناخت فازی مدلی برای انتخاب ابزار مناسب جهت برنامه ریزی منابع شرکت ارائه کرده اند. بیلسلو و دلینسک(۲۰۰۸)[۴۸] از رویکردی ترکیبی برای طراحی سناریو استفاده کرده اند. رویکرد آنان از ترکیب روش دلفی گروهی، تکنیک تحلیل سلسله مراتبی و انگاره نگاری شناختی فازی بهره برده است. ژای و همکارانش(۲۰۰۹)[۴۹] نیز از نقشههای شناخت فازی برای ارزیابی ریسک اعتبار فهرستی از شرکتها در چین استفاده کرده اند. فرانکو و لرد(۲۰۱۱)[۵۰] تلاش کرده اند تا بر اساس نظر خبرگان و ذینفعان پروژه های ممکن برای رفع یک معزل اجتماعی خاص در انگلستان را شناسایی کنند، فرانکو و لرد در این مرحله ازنقشه های شناخت به منظور شناسایی پروژه ها استفاده کردند و در مرحله بعد از روش تحلیل تصمیم چند معیاره برای ارزیابی پروژه ها و تخصیص بودجه به هر یک از آنها، استفادهکردند.
آبرنتی و همکارانش(۲۰۰۵) از سه روش انگاره نگاری برای استخراج نقشه فعالیت متخصصان در یک بیمارستان استفاده کرده اند. آنها به متخصصان این امکان را دادهاند که آنچه را انجام می دهند، فرایندهای مرتبط با کارشان و منظرهایی از رفتارشان را که در سازمان ناگفته مانده، تشریح کنند. آن ها معتقدند از این طریق می توان روابط بین فعالیتها و خروجی ها را بدست آورد و نقشه عملکرد را توسعه داد که این نقشه بیانگر ادراک خبرگان از عملکرد سازمانی میباشد.
در سازمانهای دانش محور دانش ضمنی خبرگان نقش حیاتی در درک ورودی ها و فرآیندهای مرتبط با موفقیت سازمانی دارد. یکی از انواع نقشههای شناخت که نظرات پیرامون ارتباط بین فعالیتها و خروجیها را استخراج می کند، نقشه علّی است. به نقشه علّی عملکرد میتوان به عنوان یک نقشه شناخت موفقیت سازمانی نگاه کرد. ساختها(گرهها) و کمانها روابط بین ورودی ها و فرایندها و خروجیهای ارزشمند را نشان میدهند. در این حالت انگاره نگاری شناختی برای پشتیبانی از ایجاد یک سیستم ارزیابی عملکرد داده فراهم می کند( همان).
آبرنتی و همکارانش از مدل مفهومی عملکرد زیر به عنوان مبنای مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده کرده اند. این مدل نشان دهنده تبدیل ورودی ها به خروجیها از طریق یک فرایند تبدیل میباشد. در این مدل ساده خروجیها به دو دستهی خروجیهای کارایی و خروجیهای اثربخشی تقسم شده اند.
شکل ۲-۳ مدل مفهومی عملکرد( آبرنتی و همکارانش، ۲۰۰۵)
پروسیچ(۲۰۱۰)[۵۱] از ترکیب نقشه های شناخت و فنون تحلیل سلسله مراتبی استفاده کرده است. بدین ترتیب که در مرحله اول فاکتورهای عملکرد را از نقشههای شناخت استخراج کرده و سپس با پیمودن گامهای زیر از فنون تحلیل سلسله مراتبی برای رتبه بندی این فاکتورها استفاده کرده است:
تعیین فاکتورهای شناختی عملکرد و سطح اهمیت آنها از طریق طوفان مغزی با مدیران و خبرگان
تدوین سطوح سلسله مراتب برای عملکرد با بهره گرفتن از اهمیت فاکتورها و دیدگاه خبرگان
تعیین تاثیر وابستگیها میان عوامل یعنی روابط درونی بین عاملها، از طریق نقشه شناخت
بررسی روابط عمودی با بهره گرفتن از فرایندتحلیل سلسله مراتبی، یعنی تشکیل ماتریسهای تصمیم شناختی از طریق مقایسات زوجی و محاسبه وزنها
تعیین وابستگی عاملها در هر سطح با بهره گرفتن از روش فرایند تحلیل شبکه ای
محاسبه وزنهای نهایی با روشهای تصمیم گیری چندمعیاره
در فصول آتی تحقیق حاضر تلاش می شود بر اساس مدل ساده زیر که برگرفته از مدل آبرنتی و همکارانش و منطق بودجه ریزی برمبنای عملکرد است، نقشه شناخت بودجه ریزی عملیاتی مرکز آمار ایران به عنوان مورد مطالعه، ترسیم گردد و با پیمودن گامهایی که پروسیچ برشمرده است، فعالیتها و ورودیهای سازمان از منظر تخصیص بودجه رتبه بندی شوند.
پیامدها خروجیها فرایندها ورودی ها
۲-۳ جمع بندی
در ادبیات تحقیق تعاریف مختلفی از بودجه ریزی بر مبنای عملکرد ذکر شد و به مفاهیم مرتبط با این روش بودجه ریزی پرداخته شد. آنچه از ادبیات تحقیق برمی آید این است که بودجه ریزی بر مبنای عملکرد در پی ایجاد پیوندی میان تخصیص بودجه و خروجیها و پیامدهای سازمان میباشد. انگاره نگاری شناختی روشی است که با ارائه نقشه شناخت عملیات یک سازمان و نحوه تبدیل ورودی ها به خروجیها می تواند به عنوان ابزاری اثربخش در ایجاد پیوند میان بودجه و خروجیها، تلقی گردد.
در فصل های بعدی تحقیق بر اساس پیشنه ذکر شده با تلفیق تکنیک انگاره نگاری و فنون تحلیل سلسله مراتبی، مدلی برای تخصیص بودجه بر مبنای عملکرد ارائه خواهد شد.
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱ مقدمه
اصلیترین نقش را در یک پژوهش علمی، روش کشفیافتهها بر عهده دارد. انتخاب روش انجام تحقیق بستگی به هدفها و ماهیت موضوع پژوهش و امکانات اجرایی آن دارد، بنابراین هنگامی میتوان در مورد در مورد روش بررسی و تنجتم یک تحقیق تصمیم گرفت که ماهیت موضوع پژوهش، هدف_ها و نیز وسعت دامنه آن مشخص باشد( خسروانی ۱۳۸۹، به نقل از نادری و نراقی ۱۳۸۵).