- از الگوریتم ژنتیک میتوان برای بهینهسازی توابع پیوسته و گسسته استفاده کرد.
- احتمال رسیدن به نقطۀ بهینه کلی در الگوریتم ژنتیک بسیار بالا و احتمال گیر افتادن در نقاط بهینۀ محلی کم است.
- حجم محاسبات در الگوریتم ژنتیک معمولاً بیشتر از روشهای مبتنی بر گرادیان است و زمان بیشتری را میطلبد.
۴-۳- مفاهیم پایداری
اما اساس کار در طراحی حرکت ربات دوپا، ملاحظه پایداری حرکت ربات در طول مسیر است. در بررسی پایداری ربات آن چه به وفور در کارهای مختلف به آن توجه شده است، مفهوم است. ( ) نقطهای روی زمین است که برایند گشتاورهای اینرسی و گرانشی در آن صفر است. اگر این نقطه در محدوده کف پای ربات باشد، ربات پایدار است. در غیر این صورت ربات ناپایدار است. شایان ذکر است که در مرحله دوتکیهگاهی، قرار گرفتن این نقطه در محدوده میان دو پا نیز می تواند پایداری را تضمین نماید. محدوده خطچین شکل (۴-۴) این مطلب را به خوبی نشان میدهد.
شکل (۴-۴)–محدودهای که اگر zmp درآن قرار گیرد،پایداری حاصل می شود
برای بررسی پایداری ربات ابتدا مختصری به تعریف مفاهیم پایداری میپردازیم. در شکل زیر نمای کلی از کف پای ربات (support polygon) به نمایش درآمده است.
شکل (۴-۵). چگونگی توزیع نیرو روی کف پا
در تصویر سمت چپ نیروهای عمود بر سطح و در شکل میانی نیروهای موازی سطح نشان داده شده که برایند آنها را میتوان با گشتاور ونیروی عکسالعمل سطح مدل کرد. یا مرکز فشار همان نقطهی است که برایند نیروهای عمود بر سطح از آن میگذرد.
معیارهایZMP وFRI معیارهای اصلی در بررسی پایداری ربات هستند. معیارZMP درتمام طول حرکت و معیار FRI در مرحله SSP (یک تکیه گاهی) کاربرد دارد. البته اگر دینامیک و طراحی مسیر ربات درصفحه مورد نظر باشد، خود به خود بحثی از معیار FRI پیش نمیآید.
۴-۳-۱- معیار ZMP
تاکنون بیانهای مختلفی برای مفهوم ZMP ارائه شده است. در اینجا اشارهی مختصری به موارد اصلی مینماییم.
۱-(Hirai&Golliday ) ZMP نقطهای است که مولفهی عمودی نیروی عکسالعمل از سطح میگذرد.
۲-(Takanishi et al) ZMP نقطهای روی سطح زمین است که برایند گشتاور ایجاد شده به وسیله گرانش و اینرسی در آن صفر است.
۳-(Arakawa&Fukuda) ZMP نقطهای روی سطح زمین است که برایند گشتاور ایجاد شده به وسیله نیرو و گشتاور عکسالعمل دارای شرایط زیر است:
۴-(Hirai et al) ZMP نقطهای روی سطح زمین است که گشتاور برایند نیروی اینرسی در آن نقطه برابر صفر شود.
بر طبق آنچه ۱۹۹۹) Goswami) و پیش از آن (Li et al 1993) اشاره داشته و اثبات نموده اند اگرZMP در محدوده support polygon باشد بر COP منطبق است.
رابطهای که برای یافتن مختصات مورد توجه است، به مانند تعریف آن، ساده است. Furuta و همکاران]۳۰[، رابطه زیر را برای محاسبه آن به کار میبرند:
(۴-۱)
در این رابطه جرم لینک iام و و موقعیت جرم iام را نشان می دهند. فرم کاملتری از این رابطه را پیش از آن Huang و همکاران]۳۱[، به صورت زیر ارائه کرده بودند:
(۴-۲)
(۴-۳)
۴-۳-۲- معیار FRI
FRI نقطهای روی سطح است که برایند نیرو و گشتاورهای اعمالی روی پا عمود برسطح باشد.
بر طبق آنچه ۱۹۹۹) Goswami) بیان کرده است تحت هر یک از شرایط زیر COP وFRI بر هم منطبقند. انطباق این دو به معنی باقی ماندن FRI در support polygon و پایداری ربات در مقابل چرخش حول پای مستقر بر زمین میباشد:
پا بدون حرکت است یا سرعت دورانی و خطی ثابت دارد به بیانی دیگر:
۲- پا بدون جرم و فاقد اینرسی دورانی است.
۳-
نکته قابل توجه در این جا آنست که شرط اول به خوبی در مورد ربات ما صادق است. چرا که پا (لینک a) در طول مرحله یک تکیهگاهی بدون حرکت است.
شکل (۴-۶). چگونگی توزیع نیرو روی پا جهت محاسبه FRI
۴-۴-معرفی قیود
مهمترین نکته پس ازرعایت پایداری، رعایت قیود موجود است. به عنوان مثال برای پرهیز از ایجاد ضربه سرعت نقاطی از پا که به زمین نزدیک میشوند و روی زمین قرار میگیرند در لحظه تماس صفر در نظر گرفته می شود.
با توجه به این نکته که ربات (والبته انسان) اصولا در طول راه رفتن مسیری تکراری را طی می کند، مساله طراحی مسیر حرکت به مساله طراحی یک گام حرکت تبدیل می شود. در همین راستا حرکت ربات به دو مرحله یک تکیهگاهی و دو تکیهگاهی تقسیم شده است. دراینجا رعایت پیوستگی مسیر طراحی شده درابتدا و انتهای مسیر بسیار مهم است.
مرحله یک تکیهگاهی طولانیتر از مرحله دوتکیهگاهی است و مسیر بیشتری هم در طول مرحله یک تکیهگاهی طی می شود.
درابتدا مسیر حرکت برای مچ پای چپ و راست با رعایت قیود ذکرشده انجام می شود.
۴-۴-۱- معرفی قیود پایین تنه و کمر
فرض میکنیم P1=(X1,Z1) مچ پای چپ که درطول مرحله SSP درمبدا مختصات ثابت است و P5=(X5,Z5) مچ پای راست و P0=(Xhip,Zhip) مختصات کمررا نشان میدهد.
زمان کل حرکت را Tcمینامیم که شامل برای SSP و برای DSP است. تحت این شرایط قیود موجود عبارتند از:
(۴-۴)
ZMP مطلوب، متغیر و متحرک است به طوری که در طول SSP از انتهای پاشنه پای چپ تا نوک پا پیش میرود و در طول ِDSP از نوک پای چپ به پاشنه پای راست میرسد.
با در نظرگرفتن مقدار ۰.۲۵ متر برای کف پا داریم:
(۴-۵)
با داشتن Xhip و Zhip ، زوایای q1 ،q2 ،q3 ،q4 ، q5 و در پی آن qa از سینماتیک معکوس به دست میآیند.
قیود کمر عبارتند از:
(۴-۶)
از این قسمت به بعد مساله تعقیب COM به صورت کد نوشته شده است.کد مربوطه به پیوست آمده است.
تعیین Xhip و همین طور هر ۵ زاویه بالا تنه به کمک الگوریتم ژنتیک انجام می شود. به طوری که قیود موجود روی Xhip و Zhip همچنین قیود موجود روی زوایای بالا تنه که درادامه ذکر میشوند به الگوریتم ژنتیک داده می شود و GA مسیر COM بهینه را ترسیم می کند.