آدیگوزل پور، مهدی «تحلیل دعاوی سجلی»، همایش ملی حقوق ثبت احوال، ۱۳۹۱
آیت اللهی، زهرا، «آثار فقهی،حقوقی فریب در ازدواج» فصلنامه کتاب زنان، شماره ۱۹، شهریور ۱۳۸۶
اسدی، لیلا سادات، «حق کودک بر هویت» فقه و حقوق خانواده (ندای صادق سابق)، پاییز و زمستان ۸۷، شماره ۴۹
امامی، اسدالله، «مطالعه تطبیقی ثبت احوال با رویکرد اسلامی»، همایش ملی حقوق ثبت احوال ۱۳۹۱
بودیکان، ژاک، «بزهکاری سازمانیافته در حقوق کیفری فرانسه»، ترجمه دکتر نجفی ابرندآبادی، علی حسین، مجله تحقیقات حقوقی، دانشگاه حقوق شهید بهشتی، شماره ۲۲-۲۱ ، زمستان ۷۶ تا تابستان ۷۷
بهرهمند، حمید و جلالی فراهانی، امیرحسین، «اطلاعات شخصی و پیشگیری از جرایم سازمانیافته»، همایش ملی حقوق ثبت احوال، ۱۳۹۱
بیگی حبیبآبادی، احمد، «بررسی رویه قضایی در دعاوی ثبت احوال»، همایش ملی حقوق ثبت احوال، ۱۳۹۱
جوان شهرکی، مریم، «جهانی شدن و گسترش تروریسم (مورد مطالعاتی القاعده)»، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ۱۳۸۴
حبیبزاده، محمد جعفر، مقدسی، محمد باقر، عباس آبادی، عباس، «قاچاق انسان در حقوق کیفری ایران»، ۱۳۸۸، دوره ۱۳، شماره ۴
حسین آبادی، امیر، «اعتبار اسناد هویتی و جایگاه آن در نظام حقوقی»، همایش ملی حقوق ثبت احوال، ۱۳۹۱
حیدری، مسعود، «تابعیت در حقوق ایران»، شرح و بحث انتقادی راجع به اعمال نظام خاک در ایران، حقوق امروز، شماره ۱۷، اسفند ۱۳۴۴
خلیل ابراهیم، ممقانی میثاق، «شناسنامه وموقعیت قانونی آن» مجله کانون وکلا، اسفند۱۳۴۶، شماره۱۰۷
دشتی اردکانی، محمدرضا، «کالبد شکافی حقوقی شخص متولد از مادر جانشین با رویکرد دفاتر اسناد رسمی»، همایش ملی ثبت احوال، ۱۳۹۱
رسولی، هاتف، علوم سبز، «دولت الکترونیک و کارت هوشمند ملی»، اردیبهشت ۱۳۸۹، ارائه شده در همایش رؤسای ادارات ثبت احوال منطقهای تبریز ، تیر ۱۳۸۹
شریفی طراز کوهی، حسین، «ثبت احوال، حقوق بینالملل و حقوق بشر»، همایش ملی حقوق ثبت احوال، ۱۳۹۱
شهریاری، مجید، «بررسی و تحلیل جرایم اسناد سجلی»، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی، بهمن ۱۳۷۶
صادقیان، نادعلی، «نگاهی به جعل اسناد در ایران و راه های مقابله با آن»، فصلنامه گنجینه اسناد ۷۵، پاییز۱۳۸۴
صفایی، سید حسین، قاسمزاده، سید مرتضی، «نام ونام خانوادگی و آثار حقوقی آن»، همایش ملی حقوق ثبت احوال، ۱۳۹۱
عباسی، اسماعیل، اکبرآبادی، مرضیه، «جایگاه ثبت احوال در حقوق خصوصی»، همایش ملی حقوق ثبت احوال، ۱۳۹۱
عباسی، بیژن، «خدمات ثبت احوال و حقوق شهروندی»، همایش ملی حقوق ثبت احوال، ۱۳۹۱
معظم، مهرداد، «نقش اسناد هویتی در پیشگیری از جرایم سازمانیافته»، همایش ملی حقوق ثبت احوال، ۱۳۹۱
نجفی ابرندآبادی، علی حسین و همکاران، جرایم مانع (جرایم بازدارنده) فصلنامه مدرس علوم انسانی، ویژهنامه حقوق، زمستان ۱۳۸۳
نجفی ابرندآبادی، علی حسین، «مباحثی در علوم جنایی (جرمشناسی و تروریسم)»، دورهی دکتری، پردیس قم، ویراست ششم ، ۱۳۸۷-۱۳۸۶
وفادار، حسین، «تاثیر اسناد هویتی مجعول در وقوع جرایم علیه اموال»، فصل نامه دانش انتظامی، سال ششم، شماره ۲، ۱۳۸۳
ویژه، محمدرضا، «ثبت احوال و حقوق عمومی»، همایش ملی حقوق ثبت احوال، ۱۳۹۱
یمین نعمتالهی، حسن و بیننده، علیرضا، «اعتبار اسناد هویتی و جایگاه آن در نظام حقوقی»، همایش ملی حقوق ثبت احوال، ۱۳۹۱
یوسفیان، شورهدلی، بهنام، «رویکرد نوین نسبت به اموال مجرمین در بزهکاری سازمان یافته یا اقتصادی »(مطالعه تطبیقی در حقوق ایران و فرانسه)»، مجله تحقیقات حقوقی، ویژه نامه شماره ۳، پاییز و زمستان ۱۳۸۹
قوانین:
آییننامه اجرایی قانون الزام اختصاص شماره ملی و کد پستی برای کلیه اتباع ایرانی، مصوب ۱۳۷۸ (روزنامه رسمی شماره ۱/۱۶۳۳۱- مورخ ۱۶/۶/۱۳۷۸).
آییننامه ثبت احوال مصوب ۱۳۱۹.
آیین نامه راهنمایی و رانندگی (روزنامه رسمی شماره ۲۰۸۷۳/ت مصوب ۱۸/۰۳/۱۳۸۴).
قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری مصوب ۲۸/۶/۱۳۷۸، (روزنامه رسمی شماره ۱۵۹۱۱ - مورخ ۱۸/۷/۱۳۷۸).
قانون ا
۵ – ۵
۲- ۱۳-روش های اصلاحی در کلزا
ارقام و واریتههای اصلاح شده گیاهان زراعی و زینتی هر ساله از کشوری به کشور دیگر میشوند. بدین طریق کیفیت و کمیت محصولات کشاورزی افزایش یافته و احتیاجات فراوردههای زراعی رفع میشود. در اغلب گیاهان ژن های با ارزش و اقتصادی فراوان وجود دارد. ژنهایی که حساسیت و مقاومت گیاهان را نسبت به امراض و آفات کنترل میکنند در اولویت برنامههای اصلاح نباتات قرار دارند. هدف اصلاحی نهایی در هر برنامه اصلاحی افزایش عملکرد میباشد. کیفیت مجموع خصوصیاتی است که باعث افزایش ارزش محصول میشود. بهبود کیفیت نیز جزء مهمی از هر برنامه اصلاحنباتات محسوب میشود. افزایش تولید در واحد سطح و استفاده از ژنوتیپهای مفید و مطلوب در هر منطقه آب و هوایی از دیگر اهداف اصلاحگران نباتات میباشد. عملکرد گیاه در واحد سطح منعکس کننده برآیند همه اجزای گیاه میباشد. به هرحال همه ژنوتیپهای تولید شده دارای عکس العمل فیزیولوژیکی و ژنتیکی یکسانی در شرایط مختلف نیستند. عملکرد صفتی پیچیده است که تحت تأثیر ژنوتیپ، محیط و اثر متقابل ژنوتیپ و محیط میباشد [۵].
روش های متداول (کلاسیک) اصلاحنباتات از دیر باز برای تولید ارقام مطلوب در گیاهان زراعی مورد استفاده قرار میگرفته است. این روشها مبتنی بر ایجاد تغییر در ساختار ژنتیکی گیاه کامل با بهره گرفتن از تلاقیهای بین گونه ای و درون گونه ای بوده است. روش های متداول اصلاح نباتات در چند دهه اخیر نقش بسیار مهمی در اصلاح عملکرد و کیفیت کلزا داشته اند، که از میان این روشها میتوان به روش هیبریداسیون و گزینش شجرهای اشاره کرد [۴۱، ۹۰]. در روش های اصلاحی جدید به جز دابلهاپلوییدی که توانایی تولید گیاه کاملاً خالص را دارد، بقیه روشها صرفاً برای ایجاد تنوع به کار میروند و قادر به تولید گیاه کاملاً خالص ژنتیکی نیستند [۹۷]. کلزا با اینکه گیاهی خودگشن و جزئی دگرگشن است، روش های اصلاحی گیاهان خودگشن در آن به کار میرود، ضمن اینکه امروزه به جز ایجاد ارقام هیبرید سایر روش های اصلاحی گیاهان دگرگشن در کلزا متداول شده است. اصلاحگران از جهشزایی به طور موفقیتآمیزی در گیاه کلزا جهت تغییر ساختار ژنتیکی وایجاد تنوع برای صفاتی مانند ارتفاع، تعداد غلاف در گیاه، تعداد دانه در هر غلاف، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، محتوی روغن و مقاومت به بیماریها استفاده نموده و لاینهای جهشیافته با صفات اقتصادی مطلوب ایجاد کردهاند [۱۰۱]. از جمله روش های اصلاحی به کار گرفته شده در کلزا میتوان به ۱)تولید ارقام خالص و یا آزاد گرده افشان ۲) تولید ارقام هیبرید ۳) دابلهاپلوییدی و ۴) جهش اشاره کرد.
۲-۱۴-جهش
پایداری ساختارهای ژنتیکی موجودات، هیچگاه کامل نیست و این ساختارها ممکن است تحت شرایط فیزیکی یا شیمیای خاص تغییر یابند [۵۳]. تنوع ژنتیکی موجودات کنونی در نتبجه جهشهای بیشماری است که در ریخته ارثی آنان رخ داده است. بسیاری از این جهشها هزاران و یا حتی میلیونها سال پیش رخ داده است. به چنین جهشهایی که بصورت طبیعی در موجودات رخ میدهد، جهشهای خودبخودی گویند در حالی که جهشهایی که توسط بشر و توسط مواد جهشزا ایجاد میشود، جهشهای القایی نام دارند [۶]. مهمترین تفاوت جهشهای خودبخودی با جهشهای القایی، تفاوت در فراوانی وقوع آنها است. بدین ترتیب که فراوانی جهشهای خودبخودی در طبیعت بسیار کمتر است. برخی از گیاهان به طور عمده بوسیله جهش تکامل یافتهاند و برخی جهش به همراه دورگگیری باعث تکامل آنها شده است. موتاسیون یا جهش به صورت تغییر ناگهانی در ماده ارثی یک سلول تعریف میشود. برای اینکه یک جهش قابل شناسایی باشد، باید موجب تغییر در فنوتیپ گیاه گردد. در حال حاضر از جهش به عنوان یک روش اصلاحی در گیاهان استفاده میشود [۳۹، ۴۵].
ازبرنامه های اصلاحی جهش در ایجاد صفاتی نظیر مقاومت به ورس، مقاومت به آفات وامراض، ایجاد زودرسی وتغییر در برخی از خصوصیات دانه از قبیل اندازه، رنگ، درصد پروتئین و روغن، تغییر در اندازه میوه و بالاخره افزایش عملکرد استفاده شده است [۱۰۰، ۱۰۶]. به عنوان مثال در جو برای افزایش اسید آمینه لایسین از این روش استفاده نمودهاند، بنحویکه از واریتهای به نام بومی واریته دیگری به نام بومی-۱۵۰۸ ایجاد نمودند. این رقم جدید حدودا ۴۰ درصد لیزین بیشتری نسبت به واریته قبلی داشته است [۵]. استفاده از جهش در اصلاح گیاهان بویژه در غلات توسعه بیشتری داشته است و در این ارتباط بیشترین تعداد رقم جهش یافته به گیاه برنج تعلق دارد [۳۹]. براساس آمار بانک اطلاعاتی ارقام موتانت، ۳۰۸۸ رقم موتانت متعلق به ۱۷۰۰ گیاه زراعی تاکنون به ثبت رسیده است [۸۸]. رقمهای موتانت در گیاهان دانه روغنی یکساله شامل سویا، کنجد، کلزا، آفتابگردان و بزرک آزاد شدهاند [۲۳]. برای ایجاد جهش در آزمایشهای بهنژادی بهطور معمول بذر مورد تیمار قرار میگیرد. مواد جهشزا به دو گروه شیمیایی و فیزیکی تقسیم میشوند [۹۶].
۲-۱۴-۱- جهشزاهای شیمیایی
موتاژنهای شیمیایی موادی هستند که برخلاف اشعهها موجب ایجاد جهشهای نقطهای میگردند یعنی روی تک نوکلئوتیدها اثر دارند [۳۵، ۳۹]. از معروفترین جهشزاهای شیمیایی میتوان از موارد زیر نام برد:
-آنالوگهای بازی: از معروفترین آنالوگهای بازی می توان از ۵-برومودزکسیاوریدین (۵-BU) نام برد. این ماده باعث جایگزینی بازهای پورین با پیریمیدین میشود. از دیگر آنالوگهای بازی می توان به اسید نیتروس(HNO2)، برومواوراسیل، مالیکهیدرازید(MH) و سدیمآزاید (NaN3) نام برد [۳۸]. هر یک از این مواد شیمیایی با گذشت زمان بدلیل احتمال ثابت ایجاد خطای جفت شدگی بازی، موجب جهش میشوند. پس از ایجاد جهش نیز یک دوره همانندسازی دیگر لازم است تا جهش ثابت شودو هر دو رشته DNA حاوی اطلاعات جهش شوند [۴۸].
-مواد آلکیلاتکننده: این گروه از مواد تولید گروه های آلکیلی میکنند که به گروه های فسفات و بازهای پورین و پیریمیدین متصل شده و موجب آلکیلگذاری DNA میشوند. این مواد باز گوانین را نسبت به بازهای آدنین و سیتوزین بیشتر آلکیله میکند. نقاط اصلی مورد هجوم مواد آلکیلگذار در زنجیره (DNA) اتمهای اکسیژن و نیتروژن میباشند. آلکیلها گروهی از هیدروکربنهای خطی با فرمول کلی CnH2n+1 هستند که با حذف یک اتم هیدروژن از آلکانها (CnH2n+2 ) بدست میآیند. الحاق هر یک از گروه های آلکیل به بازهای آلی و حلقوی DNA را آلکیلگذاری گویند [۳۹]. از معروفترین مواد آلکیلاتکننده میتوان به اتیلمتیلسولفانات (EMS)، اتیلاتانسولفانات (EES)، متیلمتانسولفانات (MMS)، دیاتیلسولفات (DES)، اشاره نمود. به عنوان مثال اتیلمتیلسولفانات (EMS) میتواند باعث تبدیل گوانین به۷-Ethyl Guanine شود که این ماده میتواند با تیمین جفت گردد [۴۵].
-آکریدینها: از معروفترین آکریدینها میتوان از پروفلاوین و آکریدین نارنجی نام برد. آکریدینها موجب اضافه یا کم شدن یک یا چند جفت باز در رشته نوکلئوتید میگردند و بدین ترتیب موجب جهشهایی از نوع تغییر در چارچوب میگردند [۱۲۱]. که جزء خطرناکترین جهشها میباشند و موجب تغییر اساسی در توالی اسیدهای آمینه حاصل از کدهای ژنتیکی میشوند. مواد جهشزا را میتوان بر روی تمامی اندامها اثر داد اما مناسبترین اندام بدین منظور بذر است. از مزایای این کار این است که تیمار دادن بذر با مواد شیمیایی راحتتر است و نگهداری و انتقال بذر تیمار شده به مناطق دوردست امکان پذیر است. برخی از مواد جهشزا قادر به ایجاد جهشهایی در گیاه هستند که منجر به بیش از صد درصد تغییر در ریخت ارثی موجود میشود. به چنین موادی اصطلاحا سوپر جهشزا گفته میشود. از جهشزاهای شیمیایی بر روی قلمهها و جوانهها نیز استفاده میشود [۵، ۷۱].
۲-۱۴-۲-جهشزاهای فیزیکی
موتاژنهای فیزیکی را اشعهها تشکیل میدهند. اصلاحگران غالبا از اشعه x، اشعه γ (گاما)، اشعه α (آلفا)، اشعه β (بتا)، اشعه ماورایبنفش و اشعه نوترون به عنوان موتاژن استفاده میکنند [۱۱۶]. تاریخچه استفاده از اشعهها مربوط به سال ۱۹۲۷ و کشف اشعه x می شود که اولین بار دانشمندی به نام مولر از این اشعه بر روی مگس سرکه استفاده نمود و جهشهایی را ایجاد کرد [۹۳]. تمامی اشعههای ذکر شده به جز اشعه ماورایبنفش، یونیزه کننده هستند و موجب ایجاد تغییرات وسیع در موجود میشوند. اشعه UV قدرت نفوذ کمتری داشته و به طور معمول کاربرد کمتری دارد. از این اشعه جهت ایجاد جهش در دانه گرده استفاده میشود. برای ایجاد جهش در ارگانهای داخلی از اشعههای قویتر استفاده میشود [۱۰۱]. اشعه گاما یک پرتو الکترومغناطیسی با طول موج بسیار کوتاه و انرژی بالاست. توانایی نفوذ این اشعه بسیار بیشتر از اشعه بتا و آلفاست. اشعه گاما هنگام عبور از مواد با اتمهای آنها برخورد میکند و باعث جدا شدن الکترونها از اتمها و تولید یون میشود [۹۶]. در میان عوامل جهشزا، پرتوهای یونیزه کننده مثل اشعهگاما در ایجاد تنوع ژنتیکی در گیاهان موفق بودهاند [۷۳]. برای ایجاد جهش در گیاه کامل، بذرها، مریستم و دانه گرده میتوان از اشعه گاما استفاده کرد [۱۰۰].
۲-۱۴-۳- نسلهای جهش
نسلهای حاصل از دورگگیری با F1، F2، ….و Fn نشان داده میشوند. جهت تمایز بین نسلهای حاصل از جهش با نسلهای حاصل از دورگگیری، نسل های جهش را با M1، M2، M3، …وMn نشان داده میشود. نسل M1 گیاهان حاصل از بذور تیمار شده با موتاژن است [۵].
۲-۱۴-۴-موارد استفاده از بهنژادی جهشی
بهنژادی جهشی روشی است که طی آن از طریق جهش و ایجاد تنوع جدید در جمعیت، اقدام به اصلاح جمعیتها و تولید ارقام جدید مینمایند. در بهنژادی جهشی، اغلب ناهنجاریها در نسل اول موتاسیون یا M1 رخ میدهد. در این نسل درصد بالایی از گیاهان عقیم میباشند و در نتیجه به علت عقیم بودن گل و باز بودن بیش از اندازه گل، درصد بالایی از دگرگشنی ممکن است رخ دهد [۶]. بیشترین نتیجهگیری در بهنژادی جهشی حالتی است که بهترین شرایط برای نسل اول موتاسیون ایجاد گردد تا میزان بذر کافی برای نسل دوم موتاسیون (M2) وجود داشته باشد. چون اغلب موتاسیونها، نهفته هستند و در نسل دوم بروز مییابند [۵]. بذوری که تحت پرتوتابی یا تحت تاثیر مواد شیمیایی موتاژن قرار میگیرند، بهمنظور ارزیابیهای دقیق باید در ردیفهای کوچک و با فاصله از یکدیگر کشت شوند. گیاهانی را که از بذور پرتوتابی شده حاصل می شوند گیاهان M1 و زاده های حاصل از آن ها را گیاهان M2 گویند. هنگامی که از جهشزاها برای بهنژادی جهشی استفاده میگردد، باید توجه داشت جهش حاصل غالب بوده است یا مغلوب، زیرا زمان بررسی این دو نوع جهش با هم متفاوت است. اگر جهش غالب باشد در همان نسل M1 گیاهان با صفت جهش یافته مشاهده میشوند و این گیاهان چون هم میتوانند به فرم خالص و هم میتوانند به فرم ناخالص وجود داشته باشند، بنابراین فرم های جهش یافته ناخالص در نسل M2 تفرق پیدا میکنند، در حالیکه اگر جهش مغلوب باشد تنها در نسل M2 به بعد مشاهده میشود و در نسل M1 به صورت مخفی باقی میماند. ضمن اینکه جهشهای مغلوب به فرم هموزیگوت هستند و بنابراین در نسل M2 تفرق نشان نمیدهند [۶]. بطور کلی بهنژادی با جهش دارای کاربردهای عمده زیر میباشد [۵].
۱-)گسترش پایه ژنتیکی از طریق افزایش تنوع ژنتیکی از طریق ایجاد آللهای جدید با جهش
۲-) شناسایی و گزینش لاین موتانت حاوی صفت مورد نظر
۳-) ایجاد ارقام جدید با بهره گرفتن از لاینهای موتانت به عنوان والد در انجام تلاقیها
۴-) انتقال ژن یا قطعهای از کروموزومهای بیگانه به رقم مورد نظر در تلاقیهای بینگونهای و بین جنسی از طریق ایجاد شکستگیهای کروموزومی با جهش
۵-) شکستن پیوستگی یا لینکاژ بین ژنهای پیوسته و افزایش فراوانی نوترکیبی جهت استفاده از ژنهای مورد نظر
۶-) حل مشکل خودناسازگاری و ایجاد پایه های نر عقیم و بازگرداننده باروری جهت تولید بذر هیبرید با ایجاد جهش در ژنهای مربوطه
۷-) کاهش طول دوره اصلاحی بویژه در گیاهان با تکثیر غیرجنسی
۸-) جهشزایی در کشت سلول و بافت به منظور بهرهبرداری از تنوع سوماکلونی و گامتوکلونی
۹-) اصلاح صفات کمی و کیفی نظیر عملکرد، مقاومت به آفات و امراض، کاهش ارتفاع و بهبود پروتئین
در کلزا استفاده از جهش در کنار اصلاح کلاسیک، جهت ایجاد تنوع ژنتیکی مورد نیاز در صفات کمی و کیفی و اصلاح صفات وابسته به عملکرد و ارتقای سطح کیفی روغن توسط اصلاحگران در دهه های اخیر چشمگیر بوده و منجر به ایجاد انواع جدید ارقام روغنی با بهبود کمی و کیفی و افزایش عملکرد گردیده است. از مهمترین روش های به کار برده شده برای ایجاد تنوع ژنتیکی، جهشزایی از طریق پرتو گاما میباشد [۳۱، ۳۸، ۷۳]. اصلاحگران از جهش زایی به طور موفقیتآمیزی در کلزا جهت تغییر در ساختار ژنتیکی و صفاتی مانند ارتفاع، تعداد غلاف درگیاه، تعداد بذر در هر غلاف، وزن هزار دانه، محتوی روغن و مقاومت به بیماریها استفاده نموده و جهش یافتههایی با صفات اقتصادی مطلوب ایجاد کرده اند [۱۵۱، ۱۶۱].
۲-۱۵- اهداف اصلاحی کلزا
هدف اصلی پروژههای بهنژادی مانند سایر گیاهان زراعی افزایش عملکرد و بهبود کیفیت دانه میباشد. به طور کلی اهداف اصلاحی کلزا را میتوان در زمینه های اصلاح برای بهبود کیفیت دانه، روغن، افزایش عملکرد، مقاومتها، اصلاح کیفیت کنجاله و اصلاح خصوصیات زراعی مطلوب بررسی کرد [۶۳].
۲-۱۵-۱- کیفیت دانه
تلاشهایی در جهت انتقال ژنهای کد کننده اسیدهای آمینه ضروری مانند لیزین و متیونین نیز انجام شده است تا کنجاله گیاه کلزا بتواند با پروتئینهای حیوانی و فرآوردههای لبنی رقابت کند [۱۱۳].
۲-۱۵ -۲-اصلاح برای بهبود کیفیت روغن
روغن دانه در خانواده Brassicaceae به طور کلی دارای مقادیر بالایی از اسید اروسیک میباشد. این صفت در B. rapa با یک مکان ژنی و در گونههای B. napus و B. juncea توسط دو مکان ژنی کنترل میشود [۶۷]. روغن دانه در جنس براسیکا که دارای مقادیر کم اسیداروسیک هستند، روغن بسیار مطلوبی جهت مصرف در سالاد میباشد که کیفیت آن با روغن زیتون قابل مقایسه است. امروزه اصلاح کیفیت روغن دانه در جنس براسیکا در جهت مصارف صنعتی نیز مورد توجه است. متخصصان بیوتکنولوژی به دنبال انتقال ژنهایی هستند که باعث افزایش اسید اروسیک، اسید لوریک (جهت مصرف در صنایع تولید مواد پاککننده و مرطوبکننده)، اسید اریسینولئیک (مصرف در فرآوردههای آرایشی و دارویی برای پلیمرها و مواد روانکننده)، پتروسلنیک اسید (کاربرد در مواد پاککننده و پلیمرها) و اسیدهای پرباپوکسی (کاربرد در ساخت رزینها، استرها و رنگهای نقاشی) میشود و در این راه به موفقیتهای چشمگیری دست یافتهاند [۹۲، ۹۵]. ترکیب روغن کلزا با نسبت امگا ۶ به امگا ۳ برابر ۱:۲ در حال حاضر به عنوان ترکیب مناسب برای تغذیه در نظر گرفته میشود [۱۵۰]. روغن کلزا برای سالاد مناسب است اما ارزش تغذیهای آن میتواند با افزایش محتوی اسید لینولئیک تا ۲۶ % بهبود یابد [۱۰]. کاهش اسیدهای چرب اشباع نیز به بهبود کیفیت تغذیهای روغن کلزا کمک مینماید.
۲-۱۵-۳-اصلاح برای کیفیت کنجاله دانه
وجود گلوگوزینولاتها در کنجاله دانههای جنس براسیکا، کیفیت تغذیهای کنجاله را کاهش میدهد. کرالینگ و همکاران [۱۱۴] با دستکاری ژنهایی که آنزیم کربوکسیلاز تریپتوفان را کنترل میکند، موفق به کاهش سطوح گلوکوزینولاتهای ایندولی کنجاله کلزا به میزان ۹۷ % شدند. ژنوتیپ گیاه پایه مادری مقدار گلوکوزینولات دانه را تعیین میکند و این صفت بوسیله چندین ژن کنترل میشود [۱۹]. امروزه از جهش و روش های انتقال ژن و کشت بافت جهت بهبود کیفیت کنجاله کلزا و کاهش میزان گلوکوزینولاتها استفاده می شود [۸۵].
۲-۱۵-۴- بهبود عملکرد
برای بررسی عملکرد دانه، لازم است که ساختار عملکرد و مؤلفههای اولیه و ثانویه که عملکرد دانه را تعیین میکنند شناخته شود. توزیع یکنواخت بوتهها در واحد سطح پیش نیاز پایداری عملکرد است. تعداد غلاف در بوته عامل تعیین کننده در عملکرد دانه گیاه کلزا است که بیشتر با قابلیت زنده ماندن شاخه ها، جوانهها، گلها و غلافهای جوان در مقایسه با تعداد بالقوه گلها و غلافها تعیین میشود. تعداد دانه در غلاف با طول غلاف همبستگی دارد، بنابراین طول غلاف میتواند برای انتخاب غیرمستقیم در اصلاح برای بهبود عملکرد کلزا استفاده شود [۸۳].
بهنژادگران با انتخاب مستقیم و یا غیرمستقیم عملکرد دانه را بهبود میبخشند [۵]. در ارزیابی لاینها و ارقام، عملکرد دانه به عنوان صفت اصلی مورد ارزیابی قرار میگیرد، ضمن اینکه جهت ایجاد ارقام پرمحصول میتوان صفات نامطلوب گیاه از جمله حساسیت به بیماریها، ورس، طول دوره رویش و غیره را رفع نمود [۸۶]. جهت بهبود عملکرد دانه کلزا مانند سایر گیاهان باید نسبت به بهبود اجزای عملکرد مبادرت ورزید.
۲-۱۵-۵-اصلاح برای مقاومت به بیماریها و آفات
اصلاحگران همواره به دنبال دستیابی به منابع مقاومت در برابر بیماریها، آفات، خشکی، شوری، سرما و غیره بودهاند و امروزه با گسترش استفاده از ارقام کانولا (دوصفر) به نظر میرسد آسیبپذیری ارقام، مخصوصاً به بیماریها نیز بیشتر شده است. به عنوان مثال بیماری پوسیدگی اسکلروتینایی در اغلب مناطق ایران مشکل آفرین شده است [۸۶]. انتقال ژنها از گونههای دیگر امیدهایی را برای اصلاح ارقام مقاوم به این بیماری پدید آورده است. جهت مقابله با بیماری شانکر ساقه که از مهمترین بیماریهای کلزا است، منابع مقاومت به واریتههای تجاری انتقال یافته است [۸۹]. ژنهای مقاومت از گونه B. juncea منتقل گردیده است که امید میرود گیاه را در مقابل این بیماری مصون نماید [۷۶]. در مورد مقاومت به حشرات تنها نقطه امید، انتقال ژنهایی است که باعث تولید مواد دافع حشرات میشود [۸۲].
۲-۱۵-۶- اصلاح صفات زراعی
برنامههای بهنژادی فراوانی در جهت بهبود خصوصیات زراعی در کلزا در حال انجام است [۶۱]. صفات زراعی مطلوب در برنامههای اصلاحی کلزا عبارتند از رشد اولیه سریع، زودرسی، ساقه کوتاه و ضخیم،گلهای بدون گلبرگ، بهبود ریزش دانهها، طویل شدن غلافها و عمودی قرار گرفتن آنها، و افزایش تعداد غلاف در ساقه اصلی [۱۵۴]. فقدان گلبرگ در کلزا باعث دوام برگها و در نتیجه رشد ریشه و جذب آب از اعماق میشود [۲۸]. از طرفی وجود گلبرگها و ریزش آنها به روی برگها، محیط مناسبی را برای رشد قارچها تأمین میکند. عدم وجود گلبرگ همچنین کارایی جذب نور را در خانواده Brassicaceae افزایش میدهد [۳۰]. کاهش ارتفاع بوته چون با افزایش شاخص برداشت و عدم خوابیدگی همراه است، از نظر بهنژادی دارای اهمیت است.
ریزش دانه، یکی از مشکلات عمده در گونه B. napus میباشد. دو گونه B. junceaو B. rapa ریزش دانه کمتری نسبت به B. napus دارند. خوشبختانه در گونه B. napus منابع ژنی خوبی برای مقاومت به ریزش یافت شده است.[۱۶۹].
۲٫۲٫ انواع مخازن داده
۱٫۲٫۲٫کد اصلی:
کد اصلی بخش قابل اجرا و رفتار یک توسعه نرمافزاری است. که در نهایت به صورت فرمت اجرایی به مشتری تحویل داده می شود. که عموما به عنوان مهمترین داده از سوی توسعهدهندگان مورد توجه قرار میگیرد. مخزن حاوی این اطلاعات شامل تعدادی از منابع کد و اسناد در یک یا چند زبان مختلف برنامهنویسی است. این اسناد معمولا به موجودیتهای منطقی به نامهای ماژول[۱۳]یا بسته گروهبندی میشوند. تمام این مجموعه اطلاعات کد اصلی سیستم نامیده می شود. برای کاوش این متون تمرکز روی شناسهها (متغیر، نام)، توضیحات و رشته های اصلی داخل کد اصلی است. معمولا کلمات کلیدی و نمادها در نظر گرفته نمیشوند.
۲٫۲٫۲٫ مخازن خطا(سیستم ردیابی خطا BTS[14])
این مخازن برای ذخیره اطلاعات مربوط به ایجاد و حل خطا، مشخصات ارتقاء سیستم و کلیه اقدامات دیگر در مرحله تعمیر و نگهداری استفاده میشوند. معمولا هنگامیکه توسعهدهندگان و کاربران به مشکل یا خطایی در یک سیستم نرمافزاری مواجه میشوند، یادداشتی درباره این خطا در پایگاه داده خطا در موضوع مربوطه ذخیره می شود. این اطلاعات شامل: علت و مکان وقوع خطا در برنامه و اینکه چگونه خطا باعث ایجاد اشکال و خلل در روند برنامه شده است. پس از آن یک یا چند متخصص، موضوع ایجاد شده را برای رفع مشکل بررسی می کنند. چنانچه خطا برطرف شود موضوع در فرم مربوطه بسته می شود. تمام این اطلاعات در مخازن و پایگاههای خطا ذخیره میشوند. عمومیترین سیستمهای مخازن خطا Bugzilla ، Trac هستند.
اگرچه تا به امروز سیستمهای متعددی ساخته شده اند. در حالت عادی بین خطا[۱۵]، نقص[۱۶]، عیب[۱۷] تفاوت قائل میشویم، اما در این تحقیق همه را با لفظ خطا و هم معنی در نظر میگیریم.
۳٫۲٫۲٫ لیست نامه ها و گفتگوهای ثبت شده
لیست ایمیلها (یا آرشیو بحثها) همراه با گفتگوهای ثبت شده بین افراد دخیل در یک پروژه آرشیوی از ارتباطات متنی توسعهدهندگان ، مدیران و ذینفعان آن پروژه هستند. لیست متنی متشکل از بستههای الکترونیکی که شامل سه قسمت:
سرآیند (فرستنده ،گیرنده و زمان ارسال)
بدنه پیغام(متن داخل ایمیل)
مجموعه ایاز فایلهای پیوستشده(مستندات اضافی که همراه ایمیل فرستاده می شود) میباشد.
شرح گفتگوها شامل ثبت مکالمات فوری بین ذینفعان پروژه، که بر حسب زمان یا نویسنده دستهبندی شده اند، میباشد.
۴٫۲٫۲ .پایگاه داده کنترل منبع (پایگاه داده کنترل ویرایش ها)
سیستمی برای ثبت تاریخ تغییرات (ویرایشها) بههمراه خود ویرایش و اطلاعات دیگر به صورت اسناد و اطلاعات متنی است. توسعهدهندگان معمولا تاریخ و زمان ویرایش یک کد اصلی را در پایگاه دادههایی ذخیره می کنند. پایگاه داده های کنترل کد رایج مانند] cvs 13[ و] svn 14[ ، به توسعه دهندگان اجازه می دهند به یک کپی از مخزن سراسری و جهانی، در سیستم فایلهای محلی خود، دسترسی داشته باشند. اسناد موجود را ویرایش کند، یا اطلاعاتی اضافه یا کم کند و یا ساختار دایرکتوری این مخازن را تغییر دهند. همچنین می تواند در مخزن اصلی سند یا اطلاعات جدید محلی ایجاد کند.
بنابراین کنترل بازبینیها دو نتیجه مهم در بر خواهد داشت:
اول اینکه به توسعهدهندگان اجازه میدهد، مستقل از کسانی که به مخازن دسترسی دارند، فایلهای روی سیستمهای خود را تغییر دهند . پس از آن که تغییرات تایید شده ایجاد شد بقیه میتوانند این تغیرات را بررسیکنند. این استقلال کاری اجازه میدهد که یک چرخه کار موازی بدون نیاز به ارسال ایمیل و گفتگو و نیز بدون تغیرات ورژن برنامه به عقب و جلو تشکیل شود.
دوم اینکه زمان و تاریخ همه اطلاعات و مستندات به صورت خودکار ثبت و نگهداری می شود. اگر نسخههای قبل نرمافزار نیاز بود، توسعهدهندگان بهراحتی میتوانند به نسخههای قبل سیستم دسترسی داشته باشند و سیستم را به نسخه قبلی برگردانند.
۵٫۲٫۲٫ اطلاعات طراحی و نیازمندیهای سیستم
مستندات نیازمندیها، معمولا در ارتباط با مشتری و یا با تاییدهای او تنظیم می شود. این اسناد لیستی از نیازهای مشتری است که خواهان انجام آن توسط سیستم است. این نیازها به دو صورت دستهبندی میشوند. اینکه چه نیازهایی را سیستم باید برطرف کند و چگونه و با چه کیفیتی موردانتظار مشتری است. اطلاعات طراحی نیز شامل تمام اطلاعات مربوط به طراحیمعماری و الگوریتمهای مهم و مورد استفاده[۱۸] سیستم است. طراحی سیستم می تواند به شکل نمودار(مانند UML) و یا به صورت متون جریان کار نمایش داده شوند.
۶٫۲٫۲٫ مخازن شرح اجرا
اطلاعات مربوط به خروجی یک برنامه در حین یک یا چند بار اجرا، بر حسب آن چه که در قسمت تست مشخص شده ثبت می شود. این اطلاعات شامل لیستی از زمان و دلیل اجرا شدن متدهای یک سیستم، مقادیر قطعی متغیرها و جزئیات مربوط به شرایط اجراست. این لیست هنگامی مفید است که فرایند اشکالزدایی در مقیاس وسیع همزمان با هزاران یا میلیونها فرایند دیگر از سوی افراد مختلف انجام شود. در این هنگام پیدا کردن اشکالات فردی لازم اما کاری دشوار و زمان بر است. این مخازن کمک می کنند به تک تک این اجراها با جزئیات دسترسی داشته باشیم.
۷٫۲٫۲٫ مخازن سیستم نرم افزار
مخازن سیستم نرمافزار شامل مجموعه ای از سیستمهای مختلف به همراه کد اصلی آنها که افراد علاقهمند میتوانند بهراحتی در آن جستجو کرده و از آنها استفاده نمایند. از مخازن مهم رایج در این حوزه میتوان به Source Forge ]15 [وGoogle Code ]16[ اشاره کرد.
این مخازن شامل آرایه وسیعی از اطلاعات در حوزه های مختلف پروژه های نرمافزاری است که میتوان اطلاعات غنی را در فازهای مختلف آن استخراج کرد. آنچه بهعنوان منابع داده در این تحقیق مورد استفاده قرار میگیرد همان مخازن خطا است. که با بهره گرفتن از یک سیستم ردیابی خطا نمونههای آماری لازم استخراج می شود]۱۷[.
۳٫۲٫ خطای نرمافزاری
اشکال نرمافزاری، خطا، نقص و یا شکست ایجاد شده در برنامه کامپیوتری است، که باعث تولید یک نتیجه نادرست یا غیرمنتظره می شود. یا باعث بروز رفتار ناخواسته از سیستم میگردد. رفع این مشکلات در پروژه های نرمافزاری از سختترین و پر هزینهترین مراحل مهندسی نرمافزار است. این خطاها می تواند در پروژه های بزرگ ومخصوصا پروژه های متن باز[۱۹] از سوی همه کاربران و توسعهدهندگان گزارش شوند. از این رو نرم افزارهای ردیابی خطا به کمک آمده تا بتوان این گزارشات را ثبت و پیگیری کرد. خاطر نشان میکنم که در این تحقیق همانطور که قبلا گفتیم مشکلات اعم از نقص، شکست یا خطا با عنوان خطای نرمافزاری معرفی می شود.
۱٫۳٫۲٫سیستم ردیابی خطا
سیستم ردیابی خطا یک برنامه نرمافزاری است که برای کمک در سهولت پیگیری خطاهای نرم افزاری در طول عمر پروژه طراحی و ارائه شدهاست. این سیستم یک نرمافزار کاربردی برای تیم توسعه است به طوری که به آنها در تضمین کیفیت و کاهش هزینه ها و پیشرفت سریع پروژه کمک می کند. این سیستمها به کلیه افراد دخیل در یک پروژه اعم از کاربران، توسعهدهندگان و ذینفعان دیگر اجازه میدهد که خطای رویت شده در نرمافزار را در هر مرحله از روند تولید که باشد گزارش داده و پیگیری کنند. بسیاری از پروژه های بزرگ از این نرمافزارها استفادهکرده و پروژه های خود را در نسخههای مختلف ارائه می دهند. تا در مراحل مختلف از ارائه نسخه جدید خطاهای نسخه قبلی که دیگران گزارش دادهاند پیگیری و رفع کنند. پروژه در هر حالتی ارائه شود، چه به صورت مرحله ای یا کامل، متنباز یا بسته و با هر متد استفاده شده در مهندسی نرمافزار ، یک سیستم ردیابی خطا در پیشبرد بهتر و سریعتر فرایند مهندسی نرمافزار بسیار ارزشمند است.
بسیاری از این نرمافزارها برای استفاده عموم طراحی شده و بقیه تنها برای استفاده در یک پروژه طراحی میشوند. معمولا سیستمهای ردیابی خطا با دیگر اپلیکیشنهای مدیریت پروژه یکپارچه و مجتمع میشوند]۱۸[. مهمترین قسمت این سیستمها مخازن اطلاعاتی آنهاست که کلیه اطلاعات مربوط به خطا را در خود ذخیره می کنند. باید دید در یک سیستم ردیابی خطا ایدهال چه اتفاقی میافتد و یک خطا چه چرخهای را در طول عمر خود در آن طی می کند. بهعنوان مثال باگزیلا[۲۰]یک سیستم ردیابی خطا است که در سال ۱۹۹۸ توسط تری ویسمن[۲۱] برای شرکت موزیلا[۲۲] نوشته شد.
در ابتدا باگزیلا بهعنوان یک سیستم ردیابی خطا متنباز از داخل خانه برای کاربران مرتبط با نت اسکیپ[۲۳] طراحی شد. ابتدا به زبان TCL[24] و سپس به Perl برای راحتی و سهولت استفاده و دخالت همگان در پیشرفت کار برگردانده شد. این سیستم برای استفاده در پروژه های متن باز بهینهسازی شد. به طوری که شرکتها و پروژه های بزرگی چون یاهو، ناسا،Gnome ، KDE ، Apache ، RedHat، ویکی مدیا و خود موزیلا از آن استفاده کردند هر خطا یک شناسه(ID)، عنوان، تاریخ، وضعیت، نام محصول و مولفه، میزان شدت سختی و پیچیدگی، اولویت و غیره را در خصوصیات خود دارد]۹ [(شکل۲-۱).
شکل۲- ۱-مشخصات یک موضوع (خطا)در نرم افزار Bugzilla
یک خطا از زمان ایجاد تا زمان بستهشدن(حل مشکل) چرخهای را در سیستم دارد(شکل۲-۲) نمودار فعالیت برای یک مخزن خطا در شکل۲-۳ نشان داده شدهاست.
شکل۲- ۲ - چرخه یک خطا در یک سیستم مدیریت خطا]۱۹[
شکل۲- ۳ – نمودار جریان کار[۲۵] یک سیستم ردیابی خطا
خطا جدید (NEW ) یا تایید شده وارد سیستم می شود(unconfirmed) اگر اعتبار خطا توسط یکی از اعضای تیم یا هسته مدیریتی تایید شد، بهعنوان یک گروه جدید ثبت می شود.
مدیران وکسانی که مسئول ارزیابی خطاها هستند باید وجود خطا را تایید کنند. اعتبار و غیرتکراری بودن آن را نیز بررسیکنند. اگر خطا تایید شد به قسمت تایید شدهها (Assigned) رفته، تا در اختیار تیم توسعه برای حل و فصل و رفع خطا قرار گیرد. در غیر این صورت به قسمت تایید نشده ( unconfirmed ) برای بررسی بیشتر میرود.
اگر خطا رفع شد برچسب حل شده ( Resolved ) خورده و آن را به وضعیت حل شده انتقال می دهند.
اعضای تیم ممکن است یک خطا حلشده را به یکی از حالتهای سازگار(Verified) و سپس بسته (Closed) اتصال دهند. یا دوباره به شکلی در رابطه با این خطا مواجه شدند و آن را به حالت دوباره باز یا تایید شده بفرستند.
خطاهایی که به مرحله Resolved بازگردانده میشوند یا نامعتبرند یا تکراری هستند و نیاز به بررسی مجدد دارند و یا به طور کامل رفع شده اند. چرخه عمر یک خطا از مرحله جدید تا مرحله خروج از حل تعریف می شود. شکل۲-۴ وظایف هر یک از اشخاص در ارتباط با مخزن خطا را نشان میدهد. دو کادر قرمز دردو نمودار شکل۲-۴ و شکل۲-۳ محدوده کاری این تحقیق را نشان می دهند.
شکل۲-۴- نمودار مورد کاربرد[۲۶] یک سیستم ردیابی خطا
همانطور که در شکل۲-۵ میبینید، یک خطا دارای مشخصات متنی است. برچسب، وضعیت خلاصه و در قسمت جزئیات توضیحات و راه حلهای ارائه شده با ذکر نام نویسنده و تاریخ برای هر خطا درج شده است. همین اطلاعات و متون ثبت شده دامنه کار تحقیقاتی ماست. این داده ها منبع غنی اطلاعات و دانش سودمند است. اینکه چگونه این داده ها را کاوش کنیم و چه اطلاعاتی در آنها نهفته است، گامهای تحقیق ما را میسازند. از آنجایی که این داده ها توسط افراد مختلف و با بهره گرفتن از قوانین نحوی صحیح و ناصحیح و گاه کلمات مشابه دریک حوزه استفاده شده اند نیاز به یک جستجو معنایی به شدت احساس میشوند.
شکل۲- ۵-مشخصات یک خطا
پایه و اساس این تحقیق جستجو جملات مشابه معنایی است. بهصورتی که آندسته از جملات که دارای تشابه معنایی بیشتری با جمله یا کلمه کاندیدای ما هستند، جداسازی شوند. چگونگی این کار در سه مرحله خلاصه می شود: ابتدا با بهره گرفتن از تکنیکهایی که در ادامه پیشنهاد می شود از میان داده های آماریکه از یک مخزن خطا انتخاب شده، میزان تشابه هر خطا (بر اساس داده های متنی مانند توضیحات، سرآمد، راهحل و غیره) با خطای جدید اندازه گیری می شود. در مرحله بعد این خطا با بهره گرفتن از یک الگوریتم خوشهبندی که سعی شده یک الگوریتم بهینه باشد به دستههای جدا بر اساس ضریب تشابه محاسبه شده تقسیم میشوند.
این کار به کاربر کمک می کند که نمونههای مشابه گزینش شده را در خوشههای طبقه بندی شده از نظر سختی و پیچیدگی کار در اختیار داشتهباشد.گاهی ممکن است کاربر خود بر اساس تجربه حدس بزند که مشکل زیاد پیچیده نیست. یا برعکس مشکل به زمان زیادی برای حل نیاز داشته باشد، در این حالت این خوشهبندی می تواند در کاستن زمان یافتن راهحل کمک قابل توجهی داشته باشد. آنچه این کار را از کارهای انجام شده قبلی متمایز می کند توجه به بهرهوری و بهبود کارایی است. یک مخزن خطا مجموعه ای گسترده و بزرگ از دادههاست که هر روز بزرگتر می شود. با بزرگ شدن نمونه آماری و نیاز به دقت در کار ابعاد پیچیدگی این عمل روشن خواهد شد. هدف اصلی این کار استفاده از تکنیکی است که دقت بالاتری داشته باشد. جستجو در یک بانک داده که متون در آن از قانون خاص برای رعایت اصول تحریر و قواعد نحوی استفاده نشده است، و کسانی که داده ها را ثبت کرده اند ممکن است از کلمات مشابه زیادی استفاده کرده باشند، نیاز بیشتری به یک جستجوی معنایی دارد.
۴٫۲٫تحقیقات پیشین در حوزه داده کاوی در مخازن خطا
در سال ۱۹۹۲ اولین نرمافزار ردیابی خطا GNATS[27] شروعی برای MSR بود. با ارائه اولین نرمافزار ردیابی خطا، مدیریت و استفاده از دانش نهفته در خطاها اولین قدمهای خود را برداشت. در این مدت محققان سعیکردند برای استخراج بهینه و مفیدتر دانش، مدلها و روشهای جدیدی با استفاده از الگوریتمهای مختلف ارائه کنند. بیشتر این روشها از الگوریتمهای دستهبندی برای دستهبندی اطلاعات و استفاده از دانش آنها به صورت طبقه بندی شده استفاده کردند. ابتدا مروری کوتاه بر تحقیقات قبلی و روش های بررسی شده خواهیم داشت. نواقص و کمبودهایی که به موجب آن ها این تحقیق انجام شده و روش ارائه شدهاست نیز بررسی خواهد شد.
سال ۲۰۰۰، JunzoWatada به منظور برآورد تعداد خطاها در یک پروژه نرمافزاری از رگرسیون فازی استفادهکرد]۶[. وی مجموعه سئوالاتی را برای استفاده در سیستم فازی در مراحل مختلف از یک پروژه مطرح کرد. در این روش تمام داده ها برای جستجو هدف قرار نمیگیرد و این خود ضعف بزرگی است.
Lucas D.Panger در سال ۲۰۰۷ مقایسه ای برای دستهبندی مخازن خطا با بهره گرفتن از پنج الگوریتم دسته بندی ۰-R ،۱-R، درخت تصمیم گیری C4.5 ،Naïve Bayes و رگرسیون لجستیک، در داده های گرفته شده از Bugzilla انجام دادهاست]۵[. این کار با محاسبه درصد خطاهایی که دستهبندی شده اند و ضریب Kappa برای هر کدام با بهره گرفتن از نرمافزار Weka انجام داده است. داده ها بر اساس طول عمروتوضیحات متنی دستهبندی شده اند. این تحقیق تنها مقایسه ای بین الگوریتمهای مختلف در یک دستهبندی ساده برای داده های موجود در یک مخزن است، که کمتر به شباهت بین یک خطا جدید و خطاهای دیگر پرداخته شده است.
شکل۲-۲ عضلات شکمی
شکل۲-۳ عضلات کمری
شکل ۲-۴ عضله مربع کمری شکل ۲-۵ عضلات همسترینگ
شکل ۲-۶ عضلات مخروطی شکل وعضلات نزدیک کننده
مطالعه در مورد ساختمان عضلانی مهرههای کمری نشان داده است که قسمت خلفی مرکز بدن شامل گروه عضلات چرخاننده ستون مهرهها، راستکننده ستون مهرهها، مربع کمری و پشتی بزرگ میباشد. مطالعه در مورد عضلات شکمی نشان داد که قسمت قدامی ناحیه مرکزی شامل عضله راست شکمی، مایل خارجی (بزرگ)، مایل داخلی (کوچک) و عرضی شکمی می باشد. مشاهده عضلات کلیدی لگن باعث کامل شدن ساختمان عضلانی مرکز بدن می شود که این قسمت شامل سرینی بزرگ، سرینی میانی و سوئز بزرگ می باشد.
عضلاتی که گروه چرخاننده کمری را تشکیل میدهد، شامل چرخاننده ها، بین خاری ها، بین عرضیها، نیم خاری
شکل ۲-۷ گروه عضلات سرینی
ها و چند سر میباشد. این عضلات کوچک و به عنوان عضلات اولیه برای ثبات و پایداری میباشد، هم چنین این عضلات دارای ۲ تا ۶ برابر دوک عضلانی بیشتر از عضلات بزرگ تر هستند، بنابراین این عضلات دارای مسئولیت بیشتری برای فرستادن اطلاعات به سیستم عصبی مرکزی ‘هستند، گذشته از پایداری این عضلات مسئول کاهش شتاب ستون فقرات با انقباض برونگرا در حین حرکات عملکردی میباشد، مهم ترین عضله در میان این گروه عضلانی، عضلات چند سر میباشد که مسئول مهیا نمودن پایداری بین گروهی در میان مهرههای کمری در تمام وضعیت ها میباشد. عملکرد عضلات راست کننده ستون مهرهها، مهیا نمودن پایداری بینگروهی و کاهش شتاب به صورت برون گرا در حین خمش تنه و چرخش در زمانی که تمرین به صورت زنجیره جنبشی اجرا می شود، میباشد. عضله مربع کمری عضلهای بزرگ، ضخیم و به شکل چهار گوش می باشد، که به طور مستقیم به ستون مهره کمری متصل است. در این عضله ۳ بخش اصلی یا سه رشته عضلانی اصلی وجوددارد: مورب زیرین ، مورب فوقانی ، و رشته عضلانی طولی.
هر دو قسمت رشته عضلانی طولی و رشته های عضلانی بخش مورب فوقانی عملکرد مستقیمی روی ستون مهره ها ندارد. این عضلات به عنوان عضلات تنفسی فرعی برای پایدار کردن دنده دوازدهم در حین فلکشن جانبی مهره های کمری مداخله می کنند. “مک گیل”[۵۲] خاطر نشان کرد که عضله مربع کمری مهم ترین پایدار کننده ستون مهره ها در زمانی است که ایزومتریکی منقبض می شود. زمانی که مربع کمری منقبض می شود، گشتاوری تولید می کند که بر حرکت و پایداری مهره ها و لگن در دو صفحه عمودی و افقی تأثیر می گذارد.
عضلات مربع کمرى با توجه به نوع طراحى وموقعیت آن، یکى از ثبات دهنده هاى اصلى ناحیه کمرى است که علاوه بر ایجاد فلکشن جانبی تنه برای اکثر وظایفی که به خم شدن و باز شدن کمر نیاز دارد نیز نقش مهمی را ایفا می کند..(رضا .رجبی و همکاران ۱۳۸۸)
عضلات شکمی به عنوان بخش تکمیل کننده عمل می کنند، این امر به نگهداری جنبش ستون فقرات به صورت مطلوب کمک می کند. عضلات شکمی زمانی که به صورت موثر کار کنند باعث به وجود آمدن پایداری در هر سه سطح سهمی، عرضی و افقی، در زمانی که نیرو در قسمت بالای مجموعه کمری- لگنی –رانی قرار گیرد می شود. عضله راست شکمی به صورت برونگرا[۵۳] باعث کاهش شتاب در باز شدن تنه و خم شدن جانبی و همچنین ایجاد پایداری پویا در حرکات عملکردی می گردد. عضله مایل خارجی با انقباض درونگرا[۵۴] تولید چرخش جانبی مخالف و چرخش جانبی موافق با انقباض درون گرا باعث کاهش شتاب باز شدن تنه، چرخش و خم شدن جانبی در خلال حرکات عملکردی می شود. عضله مایل کوچک (داخلی) با انقباض درون گرا باعث ایجاد چرخش جانبی موافق و خم شدن جانبی و با انقباض برون گرا باعث کاهش شتاب باز شدن، چرخش و خم شدن جانبی می شود.
ساختمان عضلانی لگن نقش مهمی را در خلال زنجیره حرکتی جنبشی مخصوصاً برای فعالیت های گردنی در پایداری تنه و لگن خاصره و همچنین انتقال نیرو از اندام تحتانی به لگن و مهره دارد –
در تحقیقی که توسط برگ مارک در سال۱۹۸۹انجام شد عضلات را به دو دسته گلوبال ولوکال تقسیم می کند .
عضلات گلوبال عضلات سطحی و مالتی سگمنتال هستند و اتصال مستقیم به ستون فقرات ندارند. این عضلات انتقال لود بین ستون فقرات سینه ای و لگن را انجام می دهند و در ایجاد ثبات کلی نقش دارند(۱۶). بر اساس میزان مشارکت عضلات در فعالیت عضلات، عضلات گلوبال را به دو دسته ی عضلات حرکتی و ثباتی تقسیم می کنند. عضلات حرکتی شامل همسترینگ، رکتوس فموریس، رکتوس ابدومینوس، ایلیوکستالیس بوده و عضلات ثباتی مانند : اکسترنال ابلیک، گلوتئوس ماگسیموس ، لاتیسیموس درسی و قسمت توراسیک عضله ایلیو کستالیس و رکتوس ابدومینوس ( این عضله در هر دو عمل عضلانی نقش دارد) می باشند.
عضلات موضعی : عضلات عمقی هستند که اتصال مهره به مهره دارند . این عضلات تک سگمانی بوده که نقش ثباتی دارند و مستقیما روی ستون فقرات کمری کار می کنند. این عضلات شامل مولتی فیدوس، ترانسورس ابدومینوس ( با فاسیای توراکو لومبار ارتباط دارد) و فیبرهای تحتانی اینترنال ابلیک ( که از خار خاصره ی قدامی- فوقانی شروع و به سیمفیزیس پوبیس بالای لیگامان اینگوئینال ختم می شود ) می باشند.
نقش های دیگر عضلات موضعی شامل: کنترل جابه جایی قطعه ای، تغییر جزئی طول عضله هنگام حرکت، Recruitment یا بسیج شدن قبل از هر کاری ( که به دلیل سفتی حمایتی است) و داشتن فعالیت مداوم و مستقل از جهت حرکت ، می باشد. در عمل عضلات گلوبال ، عضلات لوکال را قادر می کنند تا در دامنه ای که ستون فقرات تحمل دارد، نیروی وارده بر آن را کنترل کنند و بدین وسیله بین بار خارجی اعمال شده بر بدن و ستون فقرات توازن برقرار می کنند.( مالکیا و همکاران ۱۹۹۶)
نتایج تحقیقات نشان می دهد که عضلات ثباتى قبل از حرکت دهنده هاى اندام تحتانى و در تمام صفحات حرکتى منقبض می شوند که این امر باعث افزایش سفتى ستون فقرات در ایجاد یک تکیهگاه باثبات می شود. همینطور محققین عنوان می کنند که ورزشکاران باید قدرت کافى در عضلات ران و تنه داشته باشند تا اینکه در صفحات حرکتى مختلف ثبات لازم ایجاد شود). کاهش قدرت عضلات پروگزیمال (لگن و ران) باعث ایجاد یک بنیان ضعیف و بی ثبات براى توسعه و کاربرد نیرو در اندام تحتانى می شود که این بی ثباتى ناحیه مرکزى می تواند به عنوان پیش بینى کننده آسیباندام تحتانى باشد .(رجبی .رضا و همکاران ۱۹۸۹)
دیافراگم به عنوان سقف مرکز بدن میباشد. پایداری قسمتی از مهره کمری، به وسیله انقباض دیافراگم با افزایش فشار درون شکمی ایجاد می شود. مطالعات اخیر دال بر این مطلب است که افراد دارای درد خاصرهای- رانی، دارای اختلال در به کارگیری دیافراگم و عضلات کف لگن می باشند. به علاوه، مجموعه عضلانی کف لگن هم به طور فعالی با انقباض عضلات عرضی شکم عمل می کند. کشش تهویهای بدن ممکن است به علت عدم کارآیی دیافراگم باشد که باعث افزایش فشار بار بیشتر روی ستون مهرهها میگردد
بنابراین، تکنیک های تنفسی دیافراگمی ممکن است که بخش مهمی از برنامه تقویتی ناحیه مرکزی بدن باشد
۲-۱۸ جنبه های عصبی عضلانی ناحیه مرکزی بدن
پایداری لگن و تنه برای تمام حرکات اندام های تحتانی لازم است. وضعیت لگن در خلال انقباضات عضلانی به طور فعال و در حین سرد شدن عضلات به صورت غیر فعال تغییر می کند که این امر بر بیومکانیک مفصل لگنی- رانی تأثیر می گذارد
کاهش قدرت عضلات ناحیه مرکزی پایه بی ثباتی را در توسعه نیرو های وارد بر اندام تحتانی ایجاد می کند که این بی ثباتی اسیب اندام تحتانی را پیش بینی می کند .ضعف عضلات مرکزی در ورزشهایی که نیاز به پرش و جهش و دویدن های سریع دارند نسبت مستقیمی با وقوع اسیب در اندام تحتانی دارد .(صاحب الزمانی .منصور ۱۳۹۱)
().لیگامان صلیبی قدامی یکی از پر اسیب ترین لیگامان های زانو است .تفاوت های بیومکانیکی و عصبی – عضلانی تنه و اندام تحتانی طی اعمال ورزشی محتمل ترین دلیل اختلاف قابل توجه نرخ بالای شیوع اسیب غیر برخوردی در زنان به نسبت مردان است .با توجه به تحقیقات انجام شده ثبات ناحیه مرکزی احتمالا استراتژی فرا خوانی عضلات این ناحیهرا بهبود می دهد .(رجبی . رضا وهمکاران ۱۳۹۱)
درنگاهی به قسمت تحتانی زنجیره حرکتی، زانو به عنوان قربانی ناپایداری ناحیه مرکزی بدن شناخته شده است. به همین دلیل عضلات لگن برای پایداری اندام تحتانی و راستای قامت در خلال حرکات ورزشی مهم هستند. بنابراین یک پایداری نزدیک به مرکز برای جلوگیری از صدمه اندام های تحتانی شدیداً مورد نیاز است
سفتی عضلات یک فاکتور مهم در کنترل پایداری ستون مهره است. کاهش در سفتی و محکمی عضلات منجر به ناپایداری و همچنین صدمات ناگهانی می شود.ناحیه مرکزی بدن به عنوان یک رابط با انتقال موثر نیرو های تولید شده در اندام تحتانی به اندام فوقانی از طریق تنه به اجراهای ورزشی کمک می کند شواهد کنونی بیان می کند که کاهش پایداری ناحیه مرکزی بدن می تواند زمینه را برای اسیب مهیا و مستعد سازد و تمرین مناسب می تواند با عث کاهش اسیب شود .(صاحب الزمانی . منصور ۱۳۹۱)
سیستم عضلانی ممکن است که به وسیله افزایش در سفتی مهرهها و کاهش در اندازه منطقه عصبی، جبرانی برای ناپایداری باشد. مرکز بدن یک حفاظ عضلانی برای پایداری ستون فقرات و بدن، چه در زمان حرکت و یا در زمان بیحرکتی اندام است و همچنی نمرکز زنجیره پویای عملکردی میباشد. ناحیه مرکزی بدن به عنوان یک واحد هماهنگ کننده عملکردی به وسیله هماهنگ کردن کار زنجیره پویای حرکتی برای پایداری به صورت پویا درمقابل نیروهای غیرمعمول عمل می کند. زنجیره پویای حرکتی بهعنوان حرکتدهنده، اتکا دهنده و یک واحد عملکردی عمل می کند که باعث قدرت عملکردی و مؤثر بودن عصبی- عضلانی بیشتر می شود.
قدرت عملکردی به عنوان توانایی سیستم عصبی- عضلانی برای کاهش نیرو، تولید نیرو و پایدارکننده زنجیره حرکتی در حین حرکات عملکردی در به وجود آوردن روش هماهنگی بینقص تعریف شده است. توسعه توانایی کنترل تنه و لگن در خلال وضعیتهای ایستا و پویای گوناگون ممکن است عملکرد ورزشی را افزایش دهد و از صدمات گوناگون جلوگیری نماید.تمرین های ثبات دهنده ستون مهره ها ایجاد ظرفیت فیزیکی برای حفظ وضعیت طبیعی در ستون مهره ها در طول فعالیت های روزمره می با شد که این کار رابا افزایش استقامت و هماهنگی عضلات ثبات دهنده ستون مهره ها انجام می دهد .(گریبل و همکاران ۲۰۰۴)
تغییر در وضعیت مرکز جرم بدن به وسیله حرکت اندام منجر به انتقال نیرو به بدن به همراه عکسالعمل اینرسی بین بخش های بدن می شود. بنابراین ناحیه مرکزی پایدار برای انتقال مؤثر این نیروها مورد نیاز است.
تمرینات ناحیه مرکزی بدن در ترکیب با تمرینات تعادل بهتر می تواند فرد را در بازگشت به فعالیت قبلی با ریسک کمتر در باقی ماندن صدمه اندام تحتانی آماده سازد. همچنین تمرین پایداری باعث حمایت بافتهای اسیب دیده و سالم برای سریعتر کردن ترمیم و تقویت انها می شود در حالیکه از بارهای تجمعی که می تواند باعث ضعف ساختارها شود جلوگیری می کندمداخله مناسب منجر به کاهش میزان اسیب تنه و اندام تحتانی خواهد شد .(مک گیل و همکاران ۱۹۹۵) .
۲-۱۹ اهمیت ناحیه ثبات مرکزی بدن در اجراهای ورزشی
ناحیه مرکزی بدن به عنوان یک رابط با انتقال موثر نیرو های تولید شده در اندام تحتانی به اندام فوقانی از طریق تنه به اجراهای ورزشی کمک می کند شواهد کنونی بیان می کند که کاهش پایداری ناحیه مرکزی بدن می تواند زمینه را برای اسیب مهیا و مستعد سازد و تمرین مناسب می تواند با عث کاهش اسیب شود .(صاحب الزمانی . منصور ۱۳۹۱)
عضلات ناحیه مرکزی به عنوان یک پل بین اندام فوقانی و تحتانی عمل می کنند و به این طریق نیرو از ناحیه مرکزی تولید و به اندام ها منتقل می شود به صورت اولیه ثبات مستلزم حفظ وضعیت نوترال ستون مهره ها است اما باید در شرایطی که ستون مهره ها از وضعیت خنثی خارج می شود نیز وجود داشته با شد . طبق نظریه زنجیره حرکتی بسته قدرت عضلات ران برای کنترل سگمان های پایینی و جلو گیری از اسیب ضروری هستند .و اگر یکی از مفاصل اندام تحتانی عملکرد خوبی نداشته با شند سایر مفاصل نیز در گیر می شوند .(نسرین ناصری و همکاران ۱۳۹۱)
ناحیه مرکزی بدن اصطلاحی است که استفاده از آن به تنه یا ناحیه کمری لگنی بر میگردد. چندین عضله به مهرههای کمری یا لگن چسبیدهاند و عملکرد تثبیت کنندگی را انجام می دهند و یا حرکت دهنده اولیه در شروع اجراها را بر عهده دارد. حمایت عضلانی در این ناحیه برای نگهداری ستون مهره ها در پشتیبانی از جرم بدن و اضافه بار در طول تمرینات مقاومتی و فعالیتهای ورزشی صورت میگیرد.
کاربرد این عضلات در اجراهای ورزشی در ساختار کوتاه شدن انتهای فوقانی و تحتانی که می تواند منجر به افزایش یا کاهش شتاب قسمت های مختلف بدن شود، ثبات ناحیه مرکزی بدن را به وجود می آورد
به عنوان مثال مفصل عمل کننده در ورزشکاران پرتاب کننده در زمان انتقال نیروی عکس العمل از انتهای فوقانی به تحتانی در امتداد تنه و خارج از پرتاب دست بیشتر از ثبات ناحیه مرکزی بدن استفاده می کند. از این رو، ناحیه مرکزی بدن در مفصل عملکننده می تواند کینتیک اتصال انتهای تحتانی و فوقانی را تشریح نماید.
در طول پرتاب افزایش تدریجی انرژی جنبشی توپ یا ابزار منجر به بیشترین سرعت در نقطه رها شده، می شود. هر چند که ممکن است عضلات ناحیه مرکزی بدن به طور مؤثر انتقال انرژی جنبشی را توضیح ندهد، با فشار جبرانی بزرگ تر در عضلات، مفاصل و بافت های همبند بازو در راستای حفظ بالاترین سرعت مفید واقع شده است. با این شرایط، ورزشکار تحمل بیشتری در آسیب دیدگی دارد.
برنامه های ورزشی ثبات دهنده ی ستون فقرات یکی از رایجترین مدالیتههای درمانی برای درمان بیماران مبتلا به کمردرد مزمن میباشد و به طور گسترده در درمان بیماران کمردردی استفاده می شود و هدف اصلی آن به دست آوردن قدرت، تحمل و انعطافپذیری عضلات ستون فقرات به منظور بهبود بافتهای آسیب دیده و بازگشت به فعالیتهای روزانه طبیعی میباشد و همچنین با بازآموزی و فراخوانی عضلات ثبات دهنده
در حرکات اندام ها و حرکات عملکرد ی در کنترل سگمنتال، ثبات و سفتی کمر نیز نقش بسزایی دارد .(مالکیاو همکاران ۱۹۹۶)
قدرت و توانایی یادگیری نقش مهمی در انتخاب تمرینات مقاومتی مورد نیاز اجراهای ورزشی که منجر به جهت دادن عضلات ناحیه مرکزی بدن می شود، دارد. موقعیت های مختلف درونی یک ورزش ممکن است نیاز به رویکرد های مختلف در روش داشته باشد که ثبات ناحیه مرکزی آن را بیان می کند. استفاده از تمرینات مقاومتی نمونه ای از مشخصه های عضلانی ویژه ازقبیل استقامت عضلانی، قدرت عضلانی یا توان عضلانی را نشان می دهد. بهبود ثبات ناحیه مرکزی بدن می تواند ناشی از افزایش این مشخصه ها باشد، مخصوصاً در صورتی که با تمرینات مهارت های ورزشی ترکیب شود.ارتباط پیچیده بین فاکتورهای فعال و غیر فعال باعث جذب نیروهایی می شود که در طول فعالیت های پیچیده چند مفصلی از طریق اندام تحتانی به ستون مهره ها وارد می شود همچنین ناحیه مرکزی بدن به عنوان یک رابط با انتقال موثر نیرو های تولید شده در اندام تحتانی به اندام فوقانی به اجراهای ورزشی کمک می کند بنابراین بی ثباتی در منطقه کمری لگنی در طول دویدن منجر به تکنیک ضعیف و کاربرد غیره نیرو می شود .(مارشال و همکاران ۲۰۰۵)
عقیده بر این است که ناحیه ثبات مرکزی قوی به ورزشکار اجازه می دهد تا نیروهای تولیدی در اندام تحتانی را از طریق تنه به اندام فوقانی و گاهی اوقات به ابزار منتقل کند و ضعف ناحیه ثبات مرکزی، در انتقال نیروها اختلال، و در نتیجه عملکرد ورزشی را کاهش و خطر آسیب دیدگی را افزایش می دهد. بنابراین تمرینات ناحیه ثبات مرکزی علاقه مندان ویژه ای در بین مربیان برای توسعه عملکرد و کاهش شانس ابتلا به آسیب دارد. بنابراین تمرینات ثبات ناحیه مرکزی بدن باید مورد توجه بیشتر در برنامه های تمرینی همه ورزشکاران قرار گیرد.پس، از یک دیدگاه علمی، ثبات ناحیه مرکزی در ورزشکاران باید با روش های متنوع مربوط به دوره تمرینی و وضعیت سلامت ورزشکاران انجام شود.
۲-۲۰ تحقیقات انجام شده در داخل کشور
در تحقیقی که توسط رضا رجبی و همکارانش در سال ۱۳۹۲ تحت عنوان “اثر خستگی عضلات مرکزی بدن بر آزمونهای عملکردی اندام تحتانی در مردان ورزشکار ” بر روی ۳۴ دانشجوی مرد سالم رشته تربیت بدنی در یک جلسه آزمونهای عملکردی اندام تحتانی شامل آزمونهای تعادل Yجهش جانبی جهش هشت لاتین انجام گرفت و در جلسه دوم ابتدا پروتکل خستگی عضلات مرکزی بدن را انجام دادند سپس در آزمون های عملکردی شرکت کردند برای مقایسه از آزمون های تی زوجی استفاده شد .نتایج این تحقیق نشان داد که پروتکل خستگی عضلات مرکزی بدن موجب کاهش معنی داری در نمرات تمامی آزمونهای عملکردی اندام تحتانی می شود . از این نتایج چنین استنباط می شود که کارکرد عضلات مرکزی بدن بر عملکرد اندام تحتانی تاثیر می گذارد زیرا خستگی عضلات مرکزی بدن موجب کاهش نمرات تمامی آزمون های عملکردی اندام تحتانی در این مطالعه شد . با توجه به احتمال خسته شدن عضلات مرکزی بدن طی فعالیت های بلند مدت ورزشی تمریناتی که باعث افزایش استقامت عضلات مرکزی بدن و بهبود توانایی ان ها در مقابله با خستگی می شوند احتمالا می توانند به عنوان راهی برای جلوگیری از کاهش عملکرد اندام تحتانی طی فعالیت های طولانی مدت ورزشی پیشنهاد شوند .
در تحقیقی دیگر که توسط ابوالفضل مجیدی و همکارانش در سال ۱۳۹۱ تحت عنوان “بررسی ارتباط بین ثبات مرکزی و عملکرد ورزشی اسکیت بازان نخبه ایران “انجام گرفت ۱۷ نفر ورزشکار نخبه اسکیت به عنوان نمونه آماری تست های ثبات مرکزی و(فلکشن و اکستشن تنه و لترال راست وچپ ) و تست ۱۰۰۰متر سرعت را انجام دادند .نتایج بدست امده نشان داد که در سطح (معنی داری ۰٫۰۵درصد )بین ۱۰۰ متر اول و دوم اسکیت سرعت و تست اکستشن ثبات مرکزی ارتباط معنی داری بود ولی بین ثبات مرکزی و دیگر مسافتهای ۱۰۰۰ متر اسکیت ارتباط معنی دار نبود .بطور هدف دار قدرت عضلات خم کننده تنه در نگهداشتن تعادل ایستا و اجرای عملکرد بویژهدر حالت خم شدن قدامی اهمیت اساسی دارند . پیشنهاد می شود که تمرین برای برنامه های عمومی شامل ثبات مرکزی نیز باشد که این تمرینات مهمترین اصل برنامه ریزی تمرینات اسکیت بازان است .
میانگین مدول الاستیسیته پانل ها در جدول ۴-۱ ارائه گردیده است. با توجه به اثر مستقل و متقابل فاکتورهای در جدول ۴-۳ و توجه به سطوح معنی داری مشاهده میشود که اثر مستقل ضخامت لایه مغزی و اثر متقابل ضخامت و رزین بر روی مدول الاستیسیته پانل حاصله معنی دار بوده است که در شکل های ۴- ۵ و ۴- ۷ ارائه گردیده است.
جدول ۴-۳ تجزیه واریانس و تاثیر مستقل و متقابل متغیر های مختلف تیمار بر روی مدول الاستیسیته
عوامل متغیر درجه آزادی مجموع مربعات میانگین مربعات P F
ضخامت ۱ ۶۳۱۵۲۴۲ ۶۳۱۵۲۴۲ ۱۱/۷۲ * ۰۰/۰
رزین ۱ ۱۶۳۶۹ ۱۶۳۶۹ ۱۹/۰ ۶۶۸/۰
الیاف شیشه ۱ ۱۲۶۴ ۱۲۶۴ ۰۱/۰ ۹۰۵/۰
ضخامت * رزین ۱ ۹۲۱۷۹۶ ۹۲۱۷۹۶ ۵۳/۱۰ * ۰۰۳/۰
ضخامت * الیاف شیشه ۱ ۷۳۴۸۹ ۷۳۴۸۹ ۸۴/۰ ۳۶۷/۰
رزین * الیاف شیشه ۱ ۳۰۴۲۳ ۳۰۴۲۳ ۴۷/۳ ۰۷۲/۰
ضخامت * رزین *الیاف شیشه ۱ ۲۸۹۶۶ ۲۸۹۶۶ ۳۳/۰ ۵۶۹/۰
خطا ۳۲ ۲۸۰۲۵۵۳ ۸۷۵۸۰
مجموع ۳۹ ۱۰۴۶۳۹۱۱
شکل ۴-۵ اثرات مستقل متغیرهای مختلف تیمار بر روی مدول الاستیسیته
۴-۳-۱ تاثیر مستقل ضخامت لایه مغزی بر مدول الاستیسیته (MOE)
با توجه به شکل ۴-۶ مشاهده می کنیم که با افزایش ضخامت لایه مغزی از ۹ به ۱۹ میلی متر مدول الاستیسیته کاهش یافته است.
شکل۴-۶ مقایسه میانگین ها برای تاثیر مستقل ضخامت مرکز بر تنش برشی مرکز
۴-۳-۲ تاثیر متقابل اثر نوع رزین و ضخامت بر مدول الاستیسیته (MOE)
جدول تجزیه واریانس ( جدول ۴-۳ ) نشان می دهد که اثر متقابل ضخامت و رزین از لحاظ آماری اختلاف معنی داری را در مدول الاستیسیته ایجاد میکند.. شکل ۴- ۷ نشان می دهد بیشترین مقدار MOE مربوط به پانل هایی است که با ضخامت لایه مغزی ۹ میلی متر و با بهره گرفتن از رزین اپوکسی ساخته شده اند، اما اثر افزایش ضخامت لایه مغزی روی پانل های ساخته شده با رزین اپوکسی بیشتر میباشد و باعث کاهش بیشتر MOE در این پانل ها میشود، در حالیکه اثر افزایش ضخامت لایه مغزی روی پانل های ساخته شده با رزین پلی استر کم تر است.
شکل۴-۷ اثر متقابل نوع رزین و ضخامت بر مدول الاستیسیته (MOE)
۴-۳-۳ مقایسه مدول الاستیسیته نمونه های شاهد و پانل
مقایسه مدول الاستیسیته نمونه های پانل و شاهد توسط آزمون T-Test نتایج معنی داری را نشان داد که در شکل ۴-۸ ارائه گردیده است. نمونه های پانل نسبت به نمونه های شاهد مدول الاستیسیته بیشتری نشان دادند که این علت را می توان به سختی و مقاومت بیشتر چند سازه الیاف شیشه نسبت داد.
شکل۴-۸ مقایسه میانگین مدول الاستیسیته نمونه های شاهد و پانل
۴-۴ تنش برشی لایه مغزی پانل )ז(
نتایج میانگین مقاومت تنش برشی مرکز پانل در جدول ۴-۱ اراثه گردیده است. اثر مستقل متغیرهای مختلف تیمار نیز در شکل ۴-۹ آورده شده است. نتایج حاصل از آزمایشات به کمک روش تجزیه واریانس در شکل ۴-۴ آمده است. همانگونه که ملاحظه میشود تنها اثر ضخامت بر مقاومت برشی معنی دار شده است.
۴-۴ تجزیه واریانس و تاثیر مستقل و متقابل متغیرهای مختلف تیمار بر روی تنش برشی مرکز
عوامل متغیر درجه آزادی مجموع مربعات میانگین مربعات P F
ضخامت ۱ ۹۷۳۳/۴۲ ۹۷۳۳/۴۲ ۸۶/۲۳۴ *۰۰۰/۰
رزین ۱ ۰۳۱۴/۰ ۰۳۱۴/۰ ۱۷/۰ ۶۸۲/۰
الیاف شیشه ۱ ۰۶۰۸/۰ ۰۶۰۸/۰ ۳۳/۰ ۵۶۸/۰
ضخامت * رزین ۱ ۰۱۵۲/۰ ۰۱۵۲/۰ ۰۸/۰ ۷۷۵/۰
ضخامت * الیاف شیشه ۱ ۲۲۲/۰ ۲۲۲/۰ ۲۱/۱ ۲۷۹/۰
رزین * الیاف شیشه ۱ ۳۰۲۸/۰ ۳۰۲۸/۰ ۶۵/۱ ۲۰۸/۰
ضخامت *رزین * الیاف شیشه ۱ ۰۸۶۵/۰ ۰۸۶۵/۰ ۴۷/۰ ۴۹۷/۰
خطا ۳۲ ۸۵۵۱/۵ ۱۸۳/۰
مجموع ۳۹ ۵۴۷/۴۹
شکل۴- ۹ اثرات مستقل متغیرهای مختلف تیمار بر تنش برشی مرکز
۴-۴-۱ تاثیر مستقل ضخامت بر تنش برشی لایه مغزی
با دقت در شکل ۴-۱۰ مشاهده میشود که بیشترین مقدار تنش برشی لایه مغزی مربوط به پانل هایی است که با ضخامت لایه مغزی ۹ میلی متر ساخته میشوند.
استایل و همکاران (۲۰۰۷) با مقایسه ضخامت های مختف ۵/۰، ۱ و ۲ سانتی متر لایه مغزی پانل های ساندویچی با مرکز فوم و رویه های الیاف شیشه/پلی پروپیلن نتیجه گیری کردند که با افزایش ضخامت لایه مغزی پانل ساندویچی مقاومت برشی کاهش می یابد به طوری که نمونه های ضخیم تر به طور معنی داری تخریب برشی بیشتری دارند.
شکل۴-۱۰ تاثیر مستقل ضخامت مرکز بر تنش برشی مرکز
۴-۵ تنش خمشی لایه رویی (β)
نتایج حاصل از آزمایشات توسط آزمون تجزیه واریانس مورد بررسی قرار گرفت. اثرات مستقل و متقابل عوامل متغیر در جدول ۴- ۵ آورده شده است. توجه به سطوح معنی داری در این جدول نشان می دهد که هیچ یک از عوامل متغیر بر روی تنش خمشی رویه پانل حاصله معنی دار نبوده است.
جدول ۴-۵ تجزیه واریانس و تاثیر مستقل و متقابل متغیرهای مختلف تیمار بر روی تنش خمشی رویه
عوامل متغیر درجه آزادی مجموع مربعات میانگین مربعات P Fمعنی داری
ضخامت ۱ ۳/۱۲۳ ۳/۱۲۳ ۹۵/۰ ۳۳۸/۰ ns
رزین ۱ ۹/۲۳ ۹/۲۳ ۱۸/۰ ۶۷۱/۰ ns
الیاف شیشه ۱ ۴/۰ ۴/۰ ۰۰/۰ ۹۵۷/۰ ns
ضخامت * رزین ۱ ۱۶ ۱۶ ۱۲/ ۰ ۷۲۸/۰ ns
ضخامت * الیاف شیشه ۱ ۳/۲۸۶ ۳/۲۸۶ ۲/۲ ۱۴۸/۰ ns
رزین * الیاف شیشه ۱ ۱/۱۸۳ ۱/۱۸۳ ۴۱/۱ ۲۴۴/۰ ns
ضخامت * رزین * الیاف شیشه ۱ ۲/۴۳ ۲/۴۳ ۳۳/۰ ۵۶۸/۰ ns
خطا ۳۲ ۶/۴۱۶۲ ۱/۱۳۰