وسیله ای برای کسب منافع آینده هستند که موجودیت مالی یا فیزیکی ندارند.
نامشهودها
لو[94] 2001
منابع غیر مالی که منافع اقتصادی احتمالی را در آینده به همراه دارند ، دارای موجودیت فیزیکی نیستند و قابل مبادله می باشند.
نامشهودها
مریتوم[95] 2002
2ـ 2ـ 4) مدیریت دانش[96] :
مدیریت دانش فعالیت مربوط به استراتژی و تاکتیک هایی است که از طریق آن ها می توان دارایی های فکری که در انسان متمرکز شده است را مدیریت کرد.مدیریت دانش شامل فرایند ایجاد، سازماندهی و توزیع دانش در داخل سازمان های پیچیده می باشد.( رفیعی ، 1390،ص 20). مار[97] ، فرآیندهای زیر را برای مدیریت دانش شناسایی کرده است: ( Mar,2004,p561 (
1-تولید دانش
2-کدگذاری ( تدوین ) دانش
3-کاربرد دانش
4-ذخیره دانش
5-نقشه برداری یا جایابی دانش
6-تسهیم دانش
7-انتقال دانش
موج اول مدیریت دانش ، یعنی ایجاد دانش توسط کارکنان نقش مهمی در مباحث سرمایه فکری ایفا می کند اما برخی تعاریف ، موج دوم مدیریت دانش یا سرمایه فکری را در مبحث مدیریت دانش معرفی می کنند.سرمایه فکری بر مبنای دانش ضمنی کارکنان بنا شده است و دانش ضمنی ، آن ها را بر مبنای تمام سرمایه های سازمانی به حساب می آورد.در موج دوم مدیریت دانش ، تغییر از سطح فردی مربوط به موج اول مدیریت دانش به سطح منابع دانش ، صورت می پذیرد ، یعنی اینکه در مدیریت دانش ، تمرکز بر دانش فردی کارکنان بود اما در مبحث سرمایه فکری ، تمام منابع مانند عرضه کنندگان ، سهامداران ، مشتریان و غیره مورد توجه قرار می گیرد.زمانی که شرکت ها اطلاعاتی در مورد سرمایع فکری فراهم می کنند ، توجه خود را به مفهوم مدیریت دانش نشان می دهند و این کار لزوم توجه به گزارش دهی در مورد دانش را ایجاب می کند. در فرایند ایجاد و استفاده از گزارشات سرمایه فکری ، شرکت ها به مجموعه ای از منابع دانشی ناهمگن ، مانند کارکنان ، فرایند ها ، مشتریان و فناوری ها توجه دارند که هر کدام از آن ها ابزاری برای تصمیم گیری است ( کهن ،1390،صص40-30).
در موج دوم، مدیریت دانش تنها به دانش به عنوان دارایی کارکنان نگریسته نمی شود، بلکه مدیریت دانش، مرتبط با ترکیب، اجرا و توسعه منابع دانشی شرکت در مقیاس عمده است. موج اول مدیریت دانش اینگونه میپنداشت که کارکنان تمایل دارند چیزهایی که برای دانستن مناسب است را یاد بگیرند، اما موج دوم
میگوید دغدغه سازمان این است که چیزی که باید توسط کارکنان سازمان دانسته شود را تشخیص دهد (رفیعی، 1390، ص40).
2ـ 2ـ 5) تشریح سرمایه فکری :
تعریف پذیرفته شده جامعی که همه محققان و نویسندگان در مورد آن ، توافق نظر داشته باشند در مورد سرمایه فکری وجود ندارد. مار و چاتزکل[98] ( 2004) بر این باورند : ” درباره سرمایه فکری ، تعاریف زیادی وجود دارد".یکی از دلایل عدم توافق بر سر تعریف دقیق سرمایه فکری ، ماهیت میان رشته ای آن است که به طور عمده ریشه در رشته های مدیریت ، حسابداری ، اقتصاد و حقوق دارد.از منظر اقتصادی ، سرمایه فکری مانند نمایی از ارزش اقتصادی ، نقدینگی ، پتانسیل پول سازی و سرمایه گذاری است.سرمایه فکری از نگاه مدیریتی ، مجموع سرمایه انسانی و ساختاری نظیر دانش ، تجربه کاربردی ، فناوری سازمانی ، روابط و مهارت های تخصصی است که با خلق مزیت رقابتی ، حیات سازمان در بازار را به ارمغان می آورد. سرانجام بروکینگ از منظر حسابداری ، تفاوت میان ارزش دفتر و بازار شرکت ها را ناشی از سرمایه فکری می داند ( شهایی و خائف الهی ، 1389، ص75).از آغاز نخستین امواج در مورد تعریف دارایی های نامشهود در میانه دهه 1990، اغلب نویسندگان ، دارایی های نامشهود را مطابق معادله زیر که مربوط به سرمایه فکری است تعریف کرده اند که عبارتست از :
( ارزش دفتری شرکت – ارزش بازار شرکت = سرمایه فکری )
طبق گفته آپتون ، این تعریف دارای نقص است. چرا که این تفاوت ، به غیر از سرمایه فکری به فاکتورهای دیگر نیز وابسته است ، به طور مثال ، نوسان قیمت اجناس ممکن است به علت مسایلی باشد که اصلا ارتباطی به منابع نامشهود ندارد.واژه سرمایه فکری و سرمایه نامشهود به جای یکدیگر به کار می روند و هردوی آن ها نشان دهنده یک منبع بدون وجود فیزیکی هستند که منافعی را برای آینده فراهم می آورند. اقتصاددانان ، این سرمایه را سرمایه دانشی نامیده اند ، مدیران آن را سرمایه فکری می خوانند و حسابداران آن را سرمایه نامشهود یا سرمایه فکری می نامند.تعاریف مختلفی در مورد سرمایه فکری یا دارایی های نامشهود وجود دارد اما به طور کلی ، اغلب تعاریف بیانگر این است که سرمایه فکری یا دارایی نامشهود ، یک دارایی غیر مالی و بدون وجود فیزیکی اما دارای ارزش است و یا اینکه می تواند منافعی را در آینده فراهم آورد. ( رفیعی ، 1390، صص 44-43).سرمایه فکری یک دارایی نامشهود است که به عنوان یک منبع مزیت رقابتی به حساب می آید.اساس سرمایه فکری شامل تجریبات و مهارت های کارکنان ، قابلیت تیم های کاری کارکنان ، سیستم اطلاعات داخلی و جامع و دقیق شرکت ، عملیات داخلی اثربخش ، و روش های مدیریت اجرایی می باشد. ( Li et al,2011,p9241 ). سرمایه فکری عبارت است از مواد فکری از قبیل دانش و اطلاعات و مالکیت ( دارایی ) معنوی و تجربه که باعث ایجاد ثروت می شود ( آشنا و همکاران ، 1388 ، ص141 ).کمبود سرمایه فکری در ترازنامه های سنتی احساس می شود.(Ahmadi et al,2012,p896 ) امروزه در شرکت های مبتنی بر دانش سرمایه فکری بیشترین اهمیت را دارد و در تمامی جنبه ها بر عملکرد سازمان تاثیرگذار می باشد..گرچه روش های حسابداری سنتی نقش مهمی در اندازه گیری و گزارش دهی دارایی های ملموس دارد ، اما این روش در سازمان های مبتنی بر دانش که دانش بخش مهمی از دارایی های آن را تشکیل می دهد ، دانش موجود قابل اندازه گیری و گزارش دهی نیست ، بنابراین این سازمان ها به تغییرات چشم گیر نیاز دارند. سرمایه فکری مجموعه دارایی های ناملموس، دانش و قابلیت های یک شرکت که برای شرکت ایجاد ارزش یا مزیت رقابتی می کند در نتیجه شرکت به اهداف عالی خود دست می یابد (chen,2007,p273). استوارت[99] ( 1994) سرمایه فکری را به عنوان مجموع ذخایر دانش ، اطلاعات ، فناوری ، حق مالکیت فکری ، تجربه ، شایستگی ها و یادگیری سازمانی ، سیستم ارتباطی تیم ها ، ارتباط با مشتریان و برندها می باشد که
قادر هستند برای شرکت ها ایجاد ارزش کنند.دو نوع مطالعه در مورد سرمایه فکری وجود دارد: مدیریت سرمایه فکری و اندازه گیری سرمایه فکری.مطالعات درباره مدیریت سرمایه فکری متمرکز هستند بر اینکه چگونه دارایی های ناملموس ، ذخایر دانش و شایستگی های یک شرکت که می توانند ایجاد ارزش یا مزیت رقابتی کنند اداره شوند.مطالعات مربوط به اندازه گیری سرمایه فکری بر جمع آوری ، تجزیه و تحلیل و ارزیابی اطلاعات غیر مالی به منظور اندازه گیری دارایی های ناملموس شرکت متمرکز شده اند. (roos and roos ,1997) سرمایه فکری انقلابی در سیستم حسابداری سنتی است.سرمایه فکری ماهیت فرار و سیال دارد و زمانی که کشف شود و توسط سازمان استفاده شود ، سازمان را در ورود به محیط رقابتی یاری می رساند.سرمایه فکری عبارتست از دانشی سازمانی وسیع که برای هر شرکت ، منحصر به فرد بوده و به شرکت اجازه می دهد تا به طور پیوسته خود را با شرایط در حال تغییر و تحول ، انطباق دهد. سرمایه فکری ماهیت نامشهودی دارد و به طور همه جانبه ( فراگیر)، به عنوان دارایی راهبردی در سازمان ها شناخته شده است .اثر وجودی سرمایه فکری در سازمان ها موجبات بهبود عملکرد مالی و مزیت رقابتی سازمان را در بر خواهد داشت.نایت سرمایه فکری را مجموع دارایی های نامشهود یک شرکت معرفی می کند. برنال و کانل[100] بیان می کند که مدیریت سرمایه فکری ، نقش مهمی در موفقیت بلند مدت شرکت ها داشته اند .برخی دیگر سرمایه فکری را به صورت شایستگی های یک شرکت در نظر گرفته اند که این شایستگی ها عمدتا با تجربه و تخصص افراد داخل یک سازمان مرتبط است.دانش و تجربه افراد داخل شرکت است که می تواند ارزش ایجاد کند که این کار از طریق فرآیندهای مبادله دانش و خلق دانش جدید ایجاد می شود.باید توجه داشت که این شایستگی ها فقط به وسیله افراد و در داخل سازمان ایجاد نمی شود ، بلکه گاهی اوقات به واسطه محیطی که سازمان در آن قرار دارد ، خلق می شود .به عنوان نمونه ، می توان به شبکه همکاری بین شرکت ها در یک منطقه خاص اشاره کرد) رضایی و همکاران ، 1389، صص63-62 ) لیف ادوینسون[101] که یک متفکر در زمینه سرمایه فکری و مدیر ارشد شبکه جهانی سرمایه فکری است سه جز برای سرمایه فکری ارائه کرده است که عبارتند از : سرمایه انسانی ، سرمایه سازمانی و سرمایه مشتری . با توجه به آن چه گفته شد ، تعاریف مختلفی در مورد سرمایه فکری گفته شده است که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره می کنیم:
سرمایه فکری از دیدگاه استوارت- استوارت اعتقاد دارد ، سرمایه فکری مجموعه از دانش ، اطلاعات ، داراییهای فکری ، تجربه ، رقابت و یادگیری سازمانی است که می تواند برای ایجاد ثروت به کار گرفته شود. در واقع سرمایه فکری تمامی کارکنان ، دانش سازمانی و توانایی های آن را برای ایجاد ارزش افزوده دربرمی گیرد و باعث منافع رقابتی مستمر می شود ( قلیچ لی ، 1385، ص 128 ).
سرمایه فکری از دیدگاه بنتیس[102]-بنتیس سرمایه فکری را به عنوان مجموعه ای از دارایی های نامشهود ( منابع ، توانایی ها ، رقابت ) تعریف می کند که از عملکرد سازمانی و ایجاد ارزش به دست می آیند ( قلیچ لی ، 1385، ص 127 ).
سرمایه فکری از دیدگاه ادوینسون و مالون[103] -ادوینسون و مالون ، سرمایه فکری را ” اطلاعات و دانش به کار برده شده برای کار کردن ، جهت ایجاد ارزش ” تعریف می کند ( دستگیر ،1388، ص 29 ).
سرمایه فکری از دیدگاه بنتیس و هالند[104]-بنتیس و هالند سرمایه فکری را اینگونه تعریف می کنند : سرمایه فکری ذخیره ای از دانش را که در نقطه از زمان در یک سازمان وجو دارد ، نشان می دهد. در این تعریف ارتباط بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفته است ( دستگیر ، 1388، ص 30 ).
سرمایه فکری از دیدگاه روس[105] و همکاران -سرمایه فکری دارایی است که توانایی سازمان را برای ایجاد ثروت اندازه گیری می کند.این دارایی ماهیتی عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامشهود است که از طریق به کارگیری دارایی های مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از سازمان به دست آمده است.همه این ویژگی ها باعث ایجاد ارزش در درون سازمان می شود و این ارزش به دست آمده به دلیل این که یک پدیده کاملا داخلی است ، قابلیت خرید و فروش ندارد ( دستگیر ، 1388، ص30 ).
2ـ 2ـ 6) مدل های مختلف سرمایه فکری
در انتهای سال 1990 ، نویسندگان متعددی مانند بروکینگ[106] ( 1996 )، ادوینسون و مالون[107] ( 1997 ) ، استیوارت[108] ( 1997 ) ،اسویبی[109] ( 1998 ) شروع به ارائه چهارچوب هایی کردند که به ما در درک سرمایه های فکری و به همان اندازه در اجرای آسانتر مباحث مربوط به سرمایه فکری ( مانند اندازه گیری ، افشا و گزارش دهی ) کمک می کرد. با آن که اختلاف کوچکی در میان چهارچوب ها مشاهده می شود ، اما همین نوسان باعث ایجاد انحراف های زیادی در زمینه مباحث سرمایه های فکری گردیده است. همین مطالعات صورت گرفته در رابطه با IC در سطوح مختلفی قرار می گیرد ( فردی ، درون سازمانی و برون سازمانی ) . در نتیجه IC تنها محدود به دانش در دسترس افراد نمی شود ، بلکه شامل دانش ذخیره شده در درون پایگاه داده های سازمانی ، فرآیندهای کسب و کار و ارتباطات نیز می گردد ( عالم تبریزی ، 1388، صص96-79).
مدل ادوینسون و مالون- این دو پژوهش گر اجزا متشکله سرمایه های فکری را اینگونه تعریف کرده اند(خیرخواه، 1390، صص70-69)
سرمایه انسانی : به میزان ارزش ، مهارت ها و تجاربی که افراد در سازمان ها دارا می باشند اطلاق می گردد.
سرمایه مشتری : در ارزش ارتباطات سازمان با مشتریانشان نمایانگر می شود.
سرمایه ساختاری : شامل فرهنگ ، توانمندیها ، سخت افزارها و نرم افزارهای حامی سرمایه انسانی می باشد.
سرمایه سازمانی : شامل فلسفه سازمانی و سیستم هایی برای بالا بردن قدرت نفوذ و توانمندی های سازمانی است.
سرمایه نوآوری : شامل دارایی های معنوی است که توسط قوانین حمایت از حقوق مالکیت معنوی شامل کپی رایت ، نام تجاری و دارایی های نامشهود مورد پشتیبانی قرار می گیرد.
سرمایه فرآیندی : شامل تکنیک ها ، شیوه ها و برنامه هایی است که مواردی مانند تحویل محصول یا خدمات را تسهیل می کند.
شکل(2-4) مدل سرمایه فکری ادوینسون و مالون را نشان میدهد.
شکل (2-4) مدل سرمایه فکری ادوینسون و مالون ( خیرخواه ،1390،ص 59 )
مدل بروکینگ- بروکینگ تلاش ها و تحقیقات ادوینسون و مالون را برای تعریف سرمایه فکری در نظر گرفت و چهار بعد مجزا را در زمینه سرمایه فکری معرفی کرد ( خیرخواه ، 1390، ص70) :
دارایی بازار : به دارایی هایی اطلاق می شود که یک شرکت به خاطر نامشهودی های بازارگرایانه اش مانند تجاری ، مشتریان و کانال های توزیع دارا می باشد.
دارایی انسان محور : شامل میزان تخصص های گروهی ، خلاقیت و حل مسایل ، رهبری ، مهارت ها و توانمندی های موجود در کارکنان یک شرکت می باشد.
زیرساخت ها : شامل تکنولوژی ها ، متدولوژی ها و کلیه فرآیندهایی که باعث می شود صحت ، کیفیت و ایمنی در سازمان حفظ شود.