۱-۹) خرید های مکرر
۱۰) تقسیم نیازمندی ها[۴۲]
۱-۱۰) پیگیری ادراکات یا طرز تلقی های مشتریان از نام تجاری در مقایسه با نشان تجاری دیگر رقبا.
۲-۱۰) پیگیری قصد و نیت خرید از نشان تجاری سازمان در مقایسه با نیت خرید از نشان تجاری سایر سازمان ها.
۳-۱۰) فراهم کردن اطلاعات جامع[۴۳] از نشان تجاری یا اثبات محصول[۴۴]:
۴-۱۰) کلیک ها
۵-۱۰) طول زمان بازدید
۶-۱۰) ایمیل ها یا درخواست های دریافت شده برای اطلاعات اضافی.
۱۱) ایجاد پایگاه داده مشتریان و پیش بینی فروش مدرک[۴۵]
۱-۱۱) تعداد مدارک فروش آنی جمع آوری شده.
۲-۱۱) کیفیت مدارک فروش.
۱۲) بهبود خدمات مشتری:
۱-۱۲) پیگیری تعداد بازدید های آنی در مقایسه با جستجو های غیر آنی[۴۶]
۲-۱۲) رضایتمندی مشتریان در طی زمان.
۳-۱۲) پیگیری هزینه های خدمات دهی آنی در مقایسه با خدمات دهی غیر آنی.
۱۳) کاهش موجودی مازاد بواسطه تبلیغات:
۱-۱۳) پیگیری فروش موجودی های مازاد.
۲-۱۳)مقایسه هزینه های فروش آنی در برابر هزینه های غیر آنی.
۱۴) دسترسی به افراد غیر هدف با رسانه های دیگر:
۱-۱۴) افزایش در دسترسی به مشتریان
۲-۱۴) افزایش در رخنه کردن.
۳-۱۴) افزایش تنوع در روش.
۴-۱۴) بهینه کردن کارآمدی رسانه.
۵-۱۴) مقایسه برنامه های CPM رسانه های مختلف.
۱۵) پیگیری تمایلات و علاقه مندی های مشتریان:
۱-۱۵)تبلیغات موفق، فعالیت های تبلیغاتی، معرفی محصول جدید[۴۷]
۱۶) استخدام کارمندان جدید:
۱-۱۶) کاهش هزینه های استخدام.
۲-۱۶) استخدام موفق.
مزیت های ذکر شده، امکاناتی است که رسانه جدید در اختیار بازاریابان قرار می دهد تا آنها بتوانند از این مزایا برای اثر بخشی فروش خود که نتیجه آن افزایش سهم بازار است استفاده نمایند. (حنفی زاده, و غیره, ۱۳۸۷)
لازم است قبل از اینکه مبحث را ادامه دهیم و مشخص نماییم که چگونه تبلیغات اینترنتی باعث افزایش مشتریان و سهم بازار سازمان ها و موضوع تحقیق، مؤسسات پولی و بانکی می گردد، تعریف از سهم بازار و ماهیت مؤسسات مالی و اعتباری داشته باشیم.
گرچه امروزه واژه بانک و اصطلاحی مرسوم است که معنا و مفهوم آن نیز، در دید عرف، روشن است، لیکن ارائه تعریفی روشن، جامع و مانع، می تواند، برای تبیین ساز و کارهای حاکم بر این نهاد، موثر باشد. زیرا هرچند، معنا و مفهوم بانک تا حدودی، روشن و خالی از ابهام است ولی در تعریف آن، وحدت نظر وجود ندارد.
کلمه بانک، از واژه آلمانی (Bank) به معنای شرکت و یا از واژه (Banco) از زبان ایتالیایی اخذ شده، که در زمانهای گذشته به معنای دکه یا محل کسب صرافان در ایتالیا بوده است.
برخی بانک را موسسهای انتفاعی دانسته اند که، با سرمایه خود و یا سپردههای مشتریان به منظور کسب سود، اقدام به جمعآوری سپردهها، دادن وام، اعتبار و ارائه خدمات بانکی میکند و به نظر عدهای نیز، بانک یک موسسه مالیِ واسطه است که، وجوه اشخاص را تحت عنوان سپرده دریافت و این وجوه را در اشکال وام و اعتبار، تنزیل بروات تجاری و خرید اوراق بهادار صرف میکند.
طبق ماده ۱ قانون بانکداری، مصوّب ۱۳۳۴: بانک موسسه ای است که، به صورت شرکتِ سهامی، مطابق قانون تجارت تشکیل شده، و براساس مواد قانون یاد شده، به عملیات بانکی اشتغال ورزد. ماده ۵۸ قانون بانکی وپولی مصوب ۱۳۳۹ نیز، همین تعریف را تکرار کرده است. طبق ماده یاد شده، بانک موسسهای است که، به صورت شرکت سهامی، مطابق قانون بازرگانی تشکیل شده، براساس مواد این قانون، به عملیات بانکی اشتغال ورزد. ولی قانون پولی وبانکی، مصوب ۱۳۵۱ بدون ارائه تعریفی از بانک، در بند الف ماده ۳۰، تأسیس بانک واشتغال به عملیات بانکی و استفاده از نام بانک در عنوان موسسات اعتباری را فقط، طبق مقررات قانون موصوف، امکان پذیر دانسته و در بند الف ماده ۳۱ نیز، تاسیس بانک را فقط به صورت شرکت سهامی عام، با سهام با نام، ممکن دانسته است.
از نظر عدهای، بانک موسسهای است که وظیفه و کارش، گرفتن وجوه به عنوان سپرده، نقد کردن چکها و حوالهها، تنزیل اسناد تجاری، پرداخت وام، صدور سفتههای قابل پرداخت در وجه حامل (که اسناد بانکی نامیده میشود) است. البته تعریف دقیقتر و کاملتر آن، این است که: بانک موسسه انتفاعی است که، با سرمایه سهام داران خود و سپردههای مشتریان، به منظورِ کسب سود، اقدام به دادن وام و اعتبار و ارائه خدمات بانکی میکند.
از خلال این تعریفها و تعریفهای مشابه میتوان مشخصات اصلی بانک را به شرح زیر برشمرد:
بانک یک موسسه مالی و اعتباری است، لذا گرچه موسسهای تجاری است، ولی مستقیماً درگیر تجارت نمیشود، بلکه به صورت مستقیم با وجوه سرو کار دارد و مدیریت وجوه بر عهده بانک است. وظیفه اصلی بانک را میتوان در دو چیز خلاصه کرد: یکی نگهداری وجوه و دوم اعطای اعتبار
به این ترتیب میتوان بانک را این گونه تعریف کرد:
بانک موسسهای تجاری است که با تجهیز منابع از طریق جذب سپردههای مردم با هدف کسب و تحصیل سود، مبادرت به سرمایه گذاری یا اعطای اعتبار میکند، و به علاوه خدمات مالی دیگری نیز به مشتریان خود ارائه میدهد.
۲-۱۵ مؤسسه اعتباری چیست:
هر نوع مؤسسه مالی و اعتباری غیر بانکی و بنگاه واسطه پولی غیر بانکی و بنگاه واسطه پول غیر دولتی ، به جز مورد مذکور در تعریف بانک غیر دولتی که به موجب قانون ، با مالکیت و مدیریت اشخاص غیر دولتی با مجوز بانک مرکزی تأسیس می گردد و می تواند در چهار چوب قوانین و مقررات مربوط به عملیات مجاز بانکی در محدوده تعیین شده توسط بانک مرکزی مبادرت نماید. (www.cbi.ir, 1394)
۲-۱۵-۱ مؤسسه اعتباری ثامن:
موسسه اعتباری ثامن در تیر ماه سال ۱۳۷۶ با هدف ارائه خدمات مالی واعتباری فعالیت خود را آغاز نمود در حال حاضر با بیش از۶۰۰ شعبه در سراسر کشور در بخشهای صنعت ،خدمات ، کشاورزی، بازرگانی ،تولیدی و … با افتتاح انواع حسابهای پس انداز قرض الحسنه ،حواله ای ،سپرده های سرمایه گذاری کوتاه مدت وبلند مدت با برخورداری از شرایط تعیین شده مطابق نیاز اقشار مختلف در قالب عقود اسلامی فعالیت خود را انجام می دهد. (www.samen.ir, 1394)
۲-۱۶ سهم بازار:
درصدی از یک بازار (واحد/درآمد) که توسط کسب و کاری خاص اخذ شده و بیانگر رقابت پذیریآن می باشد.
شاید یکی از کلیدیترین مفاهیم دانش بازاریابی باشد. همهی شرکتها و سازمانها ترجیح میدهند سهم بیشتری از بازار خود را داشته باشند. کافی است نگاهی به بازار موبایل بیندازیم تا ببینیم سامسونگ و اپل و ال جی و دیگران، چگونه برای افزایش سهم بازار خود تلاش میکنند. سهم بازار را گاه بر اساس ریال میسنجند .ممکن است یک شرکت تولیدکنندهی مواد لبنی، اعلام کند که از هر ۱۰۰ تومان پولی که برای خرید ماست در ایران هزینه میشود، ۱۵ تومان به این شرکت پرداخت میشود (به عبارتی سهم بازار ۱۵ درصدی). از طرف دیگر ممکن است همان شرکت، بر اساس حجم تولید سهم بازار خود را ارزیابی کند و بگوید که از هر ۱۰۰ کیلوگرم ماست که در کشور خریداری میشود ۱۰ کیلوگرم آن از این شرکت است (سهم بازار حجمی ۱۰٪). اینکه سهم بازار بر اساس معیار حجمی کمتر از معیار ریالی است نشان میدهد که محصولات این شرکت از متوسط قیمت بازار گرانتر هستند.
سهم بازار الزاماً مربوط به شرکتهای انتفاعی نیست. حتی ممکن است یک موسسه خیریه هم علاقمند به اندازهگیری سهم بازار باشد و محاسبه کند که از هر ۱۰۰ تومان پولی که مردم به عنوان خیریه هزینه میکنند، چند تومان آن را به این موسسه پرداخت میکنند. البته بدیهی است برای یک موسسه خیریه، سهم بازار با هدف سودآوری نیست. بلکه صرفاً میتواند منعکس کننده میزان اعتماد مردم به آن مجموعه و همچنین آگاهی عمومی از فعالیت چنان مجموعهای باشد.استراتژی کسب سهم بازار، قطعاً میتواند در برخی سناریوها، یک استراتژی اثربخش باشد روش اجرایی افزایش سهم بازار، باید بر اساس اینکه یک شرکت، در چه موقعیتی از بازار خود قرار دارد، انتخاب شود. به عنوان مثال، اگر شرکت اول یک صنعت، ماهیانه ۵۰ میلیارد تومان فروش و شرکت دوم همان صنعت ماهیانه ۵ میلیارد تومان فروش داشته باشد، استراتژی تبلیغات محیطی یا تبلیغات رادیو و تلویزیونی میتواند پرریسک و کم نتیجه باشد.کافی است شرکت دوم سرمایه گذاری سنگینی انجام داده و یک کمپین تبلیغاتی ۳ میلیارد تومانی اجرا کند. شرکت اول، به سادگی با افزایش تبلیغات خود (که احتمالاً در حالت عادی هم چند برابر شرکت دوم است) میتواند تمام سرمایهی شرکت دوم و تلاشهای آن را در اجرای کمپین تبلیغاتی ، شکست داده یا میزان اثربخشی آن را کاهش دهد. (Farris, Paul W, et. Al: 2010)
۲-۱۶-۱ چرا مؤسسه اعتباری ثامن به دنبال افزایش سهم بازار خود می باشد؟
نه تنها مؤسسه اعتباری ثامن به دنبال افزایش سهم بازار خود است بلکه تمامی بانک ها و سازمانها تجاری به دنبال این مهم هستند دلیل آن نیز واضح و روشن است، کسب سود و بقاء سازمان ها. اگر سازمانی به آنچه که دارد قانع و راضی بوده و به دنبال افزایش مشتریان خود نباشد بعد از مدت کوتاهی همان مشتریان قدیمی خود را نیز از دست رفته می بیند. امروز رقابت در بین سازمانها حرف اول را می زند آنها با هم رقابت می کنند تا مشتریان بیشتری جذب نمایند در نتیجه سهم بازار خود را افزایش داده و در نهایت سود بیشتری را عاید خود و سهامداران شان نمایند.
منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله بررسی رابطه بین تبلیغات اینترنتی و سهم بازار در مؤسسه ...