بإسمک أیتها الریّه
( اغانی افریقیا ، ص ۱۶۶ )
فیتوری بهای رسیدن به آزادی را بسیار گزاف می داند که باید خون های بسیاری برای رسیـدن
به آن ریخته شود .
او با به تصویر کشیدن مرگ ۵ نفر در سپیده دم آنها را همچون ۵ خورشیـدی می دانـد کـه در
سیاهی شب آزادی را زمزمه می کردند اما در خون خود غسل داده شدند.
فیتوری در قصیده « عوده النبی » ( بازگشت پیامبر ) در خصوص تجلیل از دعوت کننـدگان به
آزادی می گوید :
کما تمزّقت فوقَ الحسابِ الوعود
وانتبهت تونسُ مذعودهً
مع انتفاضاتِ الصباحِ الولید
انتبهتَ تبحَثُ عن نفسِها … عنه
عن الشادِی الحزین السرید
و استیقظَت أعماقُ إفریقیا …
تغسلِ بالنورِ خطایا الجدود …
و انطلَق الماردُ من سجنه
تسحَقِ رجلا. بقایا السدود
وعدت یا شابی حریه …
ثائره مل ء ضلوع العبید
وعدت عزماً فی وجوهِ الأسی
و یقظه مل ء عیون الرقود
وعدتَ یاشابی فی ناظِر الأعمی
و فی قلبِ الأصّمِ العقید
عدت نبیاً کالنبیین …
لو تدرک معناک عقولُ الوجود !
یعنی : تونس بیدار گشته است و به دنبال هویت خویش می گردد و آفریقا نیز بیدار شده است و مردمانش سدها را کنار می زنند و تو ای شابی ، آزادی را بازگردانده ای و همچون پیامبران نابینایان را بینا کرده ای و گوش کران را شنوا نموده ای اگر عقلها تو را درک کنند.
فیتوری در ادامه گفتارش پیرامون آزادی ، این بار آزادی را چنین توصیف می نماید و در قصیده
« من أجل عیون الحریه » می گوید :
أکتُب یا جبّارَ الأحزان
أکتُب باسمِ جلالِ الانسان
باسمِ وجوهٍ خلفَ القضبان …
وجوهٍ لم تعرِفها بعدُ
باسمِ القتلی فی کان مکان
المصلوبین علی الجُدران
المنسییِّن بِلا أکفان
بعیداً عن ضوضاءِ المجد
المشنوقین … المنفیین
المهزومین … المقهورین
( اغانی إفریقیا ، ص ۱۶۱ )
فیتوری از جبار غم و اندوه می خواهد بزرگی انسان را بنویسد ، چهره هایی که پشت میـله های
زندان هستند. کسانی که به دار آویخته می شوند ، فراموش شدگانی که بدون کفن دفن می گردند و آوارگان و تبعید شدگانی که همگی برای بدست آوردن آزادی این رنج ها را تحمل می نمایند.
من أجلِک یا إفریقیه
یا ذاتِ الشمس الزنجیه
یا أرضَ الایامِ الحیّه
یا أغنیهً فی شفتیَّه
أغنیه ساذجهَ الالحان
إسمعها ، فیضبحُّ بروحی
قلقُ الانسانِ المجروح
و یغیم علی عینیَّ دخان ( همان ، ص ۱۶۲ )
او همه اینها را به خاطر آفریقا می داند به خاطر آفریقا که خـورشید زنگبـار است ، آفریقـایی که
نغمه اش بر هر زبانی جاری است و در پایان قصیده می گوید :
اکتب … فعلی أرضِکَ مازال
الرُّعبُ الابیضُ ذوالأ غلال
یغسِلُ بالدمِ قلبَ الاطفال
راهنمای نگارش مقاله درباره چه موضوعاتی در اشعار سیاسی فیتوری بارزتر است- فایل ۲۵