استفاده از اسناد هویت مکرر غیر از شناسنامه و… با خلاء جرمانگاری، قوانین قدیمی و یا مجازاتهای خفیف مواجه هستیم و به خصوص تدبیری برای ضبط عوائد مجرمانه کسانی که از راه حرفه قرار دادن جعل اسناد هویتی درآمد های کلان و نامشروع کسب میکنند در قوانین پیشبینی نشده است.
ب- میزان مجازات جرائم و تخلفات مربوط به اسناد هویتی تأثیر محدودی در پیشگیری از وقوع این نوع جرائم دارد.
۵- روش انجام تحقیق
روش و شیوهی تحقیق نگارش و تدوین این پایان نامه مراجعهی مستقیم به منابع کتابخانهای و مخصوصاً مقالات به روز مرتبط بوده است، که از جمله مقالات مورد استفاده در نگارش پایان نامه مقالات ارائه شده در همایش ملی حقوق ثبت احوال در تاریخ ۲۶ و ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۹۱ بوده که با توجه به تحت چاپ بودن مقالات و به دنبال پیگیری های مکرر با سازمان مربوطه موفق به دریافت آنها شده ام در استفاده از منابع ابتدا مطالب مربوطه به دقت مورد مطالعه و یاد داشت برداری قرار گرفته سپس یاد داشتها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند.
۶- تقسیمبندی و سازماندهی:
تحقیق حاضر از دو بخش تشکیل شده است:
بخش اول به کلیات اختصاص دارد و به ذکر تعاریف و بررسی انواع اسناد هویتی و همچنین اهمیت این اسناد در زندگی امروزی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و همچنین انواع جرایم مرتبط با این اسناد را بر شمرده است.
بخش دوم قوانین موجود برای حفاظت از این اسناد و نارساییهای موجود برای انواع جرایم اسناد هویتی را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است.
۷- سوابق انجام پژوهش:
در مورد پیشینه و سوابق تحقیق، پیرامون موضوع حاضر تا به امروز تحقیقات محدودی اعم از کتاب، رساله، مقاله و … صورت گرفته و اثر مکتوب چندانی موجود نمیباشد.
بخش اول:
اسناد هویت و تبیین اهمیت حقوقی- جرم شناسی
آنها و ضرورت جرم انگاری تعرض نسبت
به تمامیت این اسناد
فصل اول:
مفهوم اسناد هویت و تبیین اهمیت حفاظت از آنها
مبحث اول: مفهوم سند و مفهوم هویت
گفتار اول: مفهوم سند
سند از نظر لغوی به معنای تکیه گاه، آن چه پشت به آن دهند میباشد. [۱] سند مهمترین، اساسیترین و
رایج ترین منبع مستند و محکم در روابط و نظامهای حقوقی شناخته میشود که به جهت اهمیت کاربرد در مراجع مختلف میتوان معتبر و متقن بودن و استواری سند را نخستین پارامتر آن برشمرد. [۲] و سند در اصطلاح علم حقوق، سند کتبی میباشد که وفق ماده ۱۲۸۴ (قانون مدنی) به معنای « هر نوشته ای است که در مقام دعوی یا دفاع قابل استناد می باشد». بنابراین سند باید علاوه بر کتبی بودن دو ویژگی اساسی نیز داشته باشد تا اطلاق سند بر آن ممکن باشد : یعنی باید قابلیت استناد داشته و محصول کار و اندیشه بشری باشد.
قانونگذار سند را به دو نوع تقسیم نموده است : سند رسمی و سند عادی
الف: سند رسمی
ماده ۱۲۸۷ قانون مدنی سه نوع از اسناد را رسمی شناخته است:
۱- اسنادی که در اداره ثبت اسناد و املاک ثبت شده است.
۲- اسنادی که در دفاتر اسناد رسمی ثبت شده باشد.
۳- اسنادی که نزد سایر مامورین رسمی تنظیم شده باشد[۳].
بنابراین سند در صورتی رسمی شمرده میشود که دارای ارکانی باشد که عبارت است از :
۱- تنظیم به وسیله مأمور رسمی
۲- رعایت حدود و صلاحیت مامور در تنظیم سند
۳- رعایت مقررات قانونی در تنظیم سند[۴]
برابر مواد ۸ قانون ثبت احوال و ماده ۱۲۸۷ قانون مدنی اسناد هویتی ثبت احوال در زمره اسناد رسمی کشور محسوب می شود و انکار و تردید در آن جایز نیست مگر ادعای جعلیت آنها که نیاز به اثبات دارد. دیگر آن که مفاد اسناد رسمی درباره طرفین و وراث و قائم مقام آنها معتبر است. فلذا قانون تصریح دارد که اگر یکی از مأمورین رسمی دولت سندی را تنظیم کند که صلاحیت تنظیم آن را نداشته است و یا ترتیبات مقرره قانون را در تنظیم سند رعایت نکرده باشد سند مزبور حتی در صورت داشتن مهر و امضاء طرف عادی محسوب می شود و از ویژگیهای اسناد رسمی که اسناد هویتی ثبت احوال نیز در زمره آن است، این است که کسی که علیه او سند غیر رسمی ابراز شود می تواند امضاء ، خط، مهر یا اثر انگشت خود را انکار کند و احکام منکر بر او مترتب می شود و اگر سند ابرازی منتسب به شخص او باشد می تواند تردید کند ولیکن در جایی که سند رسمی علیه کسی ابراز می شود نمی توان خط، امضاء … را انکار نمود و بار اثبات ادعای خلاف مفاد اسناد رسمی بر عهده ابراز کننده رسمی نمی باشد.[۵]
نظریه مشورتی اداره حقوقی دادگستری (نظریه شماره ۸۹۴/۷-۱۲/۳/۱۳۶۳ ) اعلام می دارد « بر طبق ماده ۸ قانون ثبت احوال مصوب تیرماه ۱۳۵۵ اسناد مرگ و شناسنامه و برگ ولادت و اعلامیه ها و اطلاعیه ها و دفاتر ثبت کل وقایع و نام خانوادگی از اسناد رسمی است ولی سند ولادت برطبق ماده ۹۹۹ قانون مدنی وقتی سند رسمی محسوب است که ولادت در مهلت قانونی به دایره سجل احوال اظهار شده باشد و مهلت اعلام ولادت در تبصره ماده ۱۶ قانون ثبت احوال[۶] ذکر گردیده است، با این کیفیت ماده ۹۹۹ قانون مدنی و ماده ۸ قانون ثبت احوال هر یک به قوت خود باقی است».
ب: سند عادی
به موجب ماده ۱۲۹۳ قانون مدنی «هرگاه سند به وسیله یکی از مامورین رسمی تنظیم اسناد تهیه شده لیکن
مأمور، صلاحیت تنظیم آن سند را نداشته و یا رعایت ترتیبات مقرر قانونی را در تنظیم سند نکرده باشد، سند مزبور در صورتی که دارای امضاء یا مهر طرف باشد عادی است» از سوی دیگر ماده ۱۲۸۹ قانون مدنی میگوید «غیر از اسناد مذکور در ماده ۱۲۸۷ سایر اسناد عادی است» در نتیجه حتی سندی که یکی از ارکان سند رسمی را نداشته باشد اما علیالقاعده دارای امضاء، مهر، یا اثر انگشت طرف باشد عادی است[۷].
گفتار دوم : مفهوم هویت، عناصر تشکیل دهنده آن و تعریف اسناد هویت
الف : هویت و عناصر آن
هویت:
هویت واژهای است عربی که به «۱- آنچه شخص با آن شناخته میشود، مانند نام، نام خانوادگی، نام پدر و دیگر ویژگیهای مندرج در شناسنامه یا گذرنامه ۲- مجموعه ویژگیها، به ویژه ویژگیهای شخصیتی و فرهنگی فرد که او را از دیگران متمایز میکند» اطلاق می گردد.[۸]
هویت «ویژگی یا کیفیتی است که موجب تمایز و شناسایی کسی از دیگری میشود این تمایز صرفاً به ظاهر مربوط نمیشود[۹]».
رعایت و حمایت ازحقوق ملحق به کرامت انسانی، که در اسناد و معاهدات بین المللی مورد توجه و تصریح قرار گرفتهاند.[۱۰] بخشی از قواعد آمرهی حقوق بین الملل را تشکیل میدهد و تخطی از این قواعد حتی به موجب رضایت یا توافق دولتها قابل توجیه نیست. اما هر انسانی برای آن که بتواند در مواجهه با نهادهای سیاسی، مدنی و اجتماعی حقوق خود را مطالبه و استیفا نماید، باید بتواند استحقاق خود رانسبت به این حقوق احراز نماید، این استحقاق در واقع بیانگر «حق بر هویت» است.
حق بر هویت در مفهوم وسیع، حمایت از رشد معنوی اشخاص جهت شناخت روابط اجتماعی، حمایت از شخصیت آنان و توسعهی آگاهی از ضرورت های ناشی از چارچوب فرهنگی جامعه را تشکیل میدهد. [۱۱] معنای خاصتر این حق، اشاره به پذیرش یک فرد به عنوان موضوع حق و تکلیف و همچنین پذیرش ارتباط وی با یک دولت، یک سرزمین، یک جامعه و یک خانواده میباشد. [۱۲] حق بر هویت در واقع شرط لازم برای برخورداری از حقوق بنیادین بشر و حقوق شهروندی تلقی می شود و تضمین آن بدون عملکرد صحیح دستگاه های اداری متولی امور عمومی ممکن نیست عملکرد مؤثر این دستگاه ها مبنایی برای اجرای مقتضیات حکمرانی مطلوب تلقی میشود. [۱۳]
هویت فردی تمایزی با ثبات میان اشخاص است که در طول زمان تغییر نمییابد. هویت حقوقی ناشی از نحوه ولادت (والدین، محل ولادت، تاریخ ولادت) میباشد و مفهومی ورای هویت در حوزه های دیگر دارد و به مفهوم هویت فردی نزدیک است .
عناصرهویت:
حفظ هویت با حفظ عناصر آن است در حقوق ایران از هویت فردی تعریف به عمل نیامده و عناصر آن به تفکیک احصا نگردیده است. مع هذا به طور ضمنی از عناصر تشکیل دهنده هویت، نام، نام خانوادگی، تاریخ تولد، محل تولد، نام والدین، محل صدور سند، شماره شناسنامه، سری و سریال شناسنامه، شماره سریال سند و تابعیت را میتوان نام برد. [۱۴]
ب) تعریف اسناد هویت
شناسایی افراد از بدو پیدایش کلام وجود داشته و با شکل گیری اجتماعات بشری، انسان های اولیه در جستجوی خود و قبایلشان با عاج فیل، شاخ گوزن و پوست حیوانات از هم دیگر متمایز می شدند. با گذر زمان و افزایش جمعیت جوامع گوناگون، شناسایی هویتی افراد بیشتر مورد توجه قرار گرفته و روش های مختلفی برای شناسایی به کار گرفته شد که مهم ترین آنها صدور اسناد هویتی برای افراد جامعه می باشد. این اسناد از ابداع ها و مظاهر حقوقی تمدن عصر حاضر است و مجوز ورود به دنیای شهروندی و ملاک هویت و تابعیت افراد است و از ترکیب دو کلمه سند و هویت تشکیل شده که هر کدام معنای خاص خود را دارند.
اسناد جمع سند است و عبارت از نوشته ای است که در مقام دعوی یا دفع قابل استناد باشد و هویت با استنتاج از ماده ۹۹۶ قانون مدنی عبارت از این است که اشاره کردن به آن مبین هویت باشد که با نام، نام خانوادگی، نام پدر، نام مادر و محل تولد آن را مشخص می کنند و سند سجلی (شناسنامه) را از جهت اشتمال بر موارد، ورقه هویت می گویند.
بنابراین اسناد هویتی مدارکی هستند که برای شناسایی و احراز هویت افراد مورد استفاده قرار می گیرند و پنج سند هم چون شناسنامه، گذرنامه، گواهینامه، کارت پایان خدمت (کارت معافیت از خدمت) و مدارک شناسایی صنفی مانند کارت های شناسایی اداره های مختلف را شامل می شود.[۱۵]
امروزه اسناد هویتی (سجلی) در زندگی فردی و اجتماعی و حتی سیاسی افراد از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. اسناد سجلی به ویژه شناسنامه اساسیترین مدرک تعیین کننده هویت و تابعیت هر فرد است. اعمال و اجرای تمام حقوق فردی، اجتماعی و سیاسی بر مبنای شناسنامه میباشد و بدون آن امکان تحصیل وجود ندارد، انجام معامله در دفتر اسناد رسمی یا هر نوع فعالیت اقتصادی امکان پذیر نیست – ازدواج رسمی ممکن نیست و بالاخره رأی دادن در انتخابات یا داوطلب شدن به عنوان نامزد انتخاباتی در تمامی انتخابات سیاسی مستلزم ارائه شناسنامه است. تابعیت که یک رابطه سیاسی بین فرد و یک کشور است با شناسنامه تعیین میگردد. هر کسی شناسنامه کشوری را در دست داشته باشد تبعه آن کشور شناخته می شود. گذرنامه که یک سند بین المللی برای ورود به کشوری و یا عبور از آن است بر مبنای مندرجات شناسنامه تنظیم و صادر می گردد. به طور خلاصه در اهمیت اسناد هویتی می توان گفت وجود این اسناد برای افراد از لحاظ فردی و اجتماعی امری حیاتی است و بدون آنها زندگی در جامعه امکان پذیر نیست.[۱۶]
ج ) نام و نام خانوادگی
در رساله حقوقی امام سجاد (ع) آمده است که یکی از حقوق فرزندان بر والدین خویش انتخاب نام زیبا برای آنهاست. نام جزء احوال شخصیه فرد و این حق طبیعی هر شخص است که از نام مناسب و دلخواه برخوردار باشد.[۱۷]
نام از جمله ممیزات انسان بوده و تمامی جوامع متناسب با عواملی مانند فرهنگ، مذهب و غیره اسامی و نامهایی را برای فرزندان خود انتخاب میکنند نام یکی از داراییهای مهم انسان است که همیشه با او است و حتی بعد از مرگ نیز او را رها نمیکند. براساس یک نوشته قدیمی لاتینی[۱۸] (sine nominee homo non est) شخص بدون داشتن نام فاقد هویت بوده و هیچ چیز نیست. اولین مسئلهای که در ارتباط با نام مطرح می گردد، انتخاب آن است. [۱۹]
هر شخص به وسیله نام و اسناد هویتی خود از اشخاص دیگر متمایز میشود. که طبق قانون ثبت احوال از دو جزء تشکیل میشود: نام شخصی یا نام کوچک که گاهی آن را به اختصار نام میگویند و نام خانوادگی. نام و نام خانوادگی شخص که در دفاتر ثبت احوال به ثبت میرسد دارای پارهای از آثار حقوقی است. سایر عناوین شخصی که ممکن است باعث تمایز انسان از سایرین باشد، مانند اسم نویسندگی و تخلص و کنیه و نام تجاری، جزء نام به معنی خاصی که در شناسنامه هر کس و دفاتر ثبت احوال قید شده، نمیشود و تابع مقررات مربوط به نام نیست. طبق قانون ثبت احوال هر کس باید یک نام کوچک و نام خانوادگی داشته باشد. انتخاب نام کوچک با اعلام کننده ولادت است. برای نامگذاری نام ساده یا نام مرکبی که عرفاً یک نام محسوب میشود مانند محمد مهدی انتخاب خواهد شد. انتخاب عناوین نامها و القاب زننده، مستهجن یا نامتناسب با جنس ممنوع است. [۲۰]
در حقوق ایران دادگاه دخالتی در انتخاب نام ندارد و مطابق ماده ۲۰ اصلاحی قانون ثبت احوال[۲۱] انتخاب نام با اعلام کننده است و مطابق ماده ۱۶ اصلاحی قانون یاد شده اشخاص زیر به ترتیب عهده دار اعلام هستند:
۱- پدر یا جد پدری
تسهیلات مرتبط با براتهای تجاری و تسهیلات کوتاه مدت سرمایه در گردش
۵۰%
سایر تعهدات (از قبیل خطوط اعتباری و تسهیلات تضمین شده رسمی) با
۵۰%
سررسید اولیه بیش از یکسال
تعهدات مشابه با سررسید اولیه حداکثر یکسال یا قابل لغو بی قید و شرط
۰%
مأخذ: Basle Capital Accord, BIS, ١٩٩٨
۲-۹-۲-۳۴-. بال ۱ و بال ۲
بکارگیری بال۱ توانست تحول عمدهای را در روشها و ادبیات نظارت بانکی ایجاد کند. علیرغم ظرافتهای بکاررفته در بال۱، توجه آن عملاً بر اندازه گیری کلی ریسک اعتباری و کنترل محدوده آن باقیمانده و به سایر ریسکهای مهم بانکداری از جمله ریسک بازار و عملیاتی کمتر پرداخته است. در سال ۱۹۹۶ کمیته بال به منظور احتساب تأثیر ریسکهای ناشی از تغییر نرخهای بازار بر اوراق بهادار و اقلامی که با مقاصد تجاری در اختیار دارند الحاقیهای را صادر کرد. از سوی دیگر تغییرات ایجاد شده در محیط مقرراتی و بانکی جهان نیاز به بیانیه سرمایهای جدیدی را مطرح میساخت که همگامی بیشتری با تغییرات مذکور را داشته باشد. به اینترتیب در ژوئن ۱۹۹۹، کمیتهبال، پیشنهاد جدیدی را با هدف تجدید نظر در چارچوب اولیه کفایت سرمایه منتشر کرد که سرانجام بهدنبال یک سلسله مشورتها و بحثهای مفصل با بانکها، گروه های صنعتی و مقامات نظارتی کشورهای مختلف (علاوه بر اعضای کمیته)، در ۲۶ ژوئن ۲۰۰۴، انتشار یافت که تا زمان اجرای رسمی آن بعنوان متنی پایه برای مسیر مراحل تصویب قانونی و برای تکمیل آمادگی بانکها تا زمان اجرای مقررات جدید (با عبور از یک دوره آزمایشی) در پایان سال ۲۰۰۷ بکار رود. بال۲ برخلاف بیانیه قبلی گسترش یافته و در چارچوب ارکان جدیدی بازآرایی شده است در ساختار بیانیه مزبور ۳ رکن اصلی به ترتیب شامل سرمایه مورد نیاز[۳۸] فرایند بررسی نظارتی و نظم بازار پیشبینی شده است و طراحی آن بگونهای است که به طور سیستماتیک در ارتباط هستند و متقابلاً یکدیگر را تقویت میکنند.
جدول ۲-۳- مقایسه تطبیقی بیانیه سرمایه بال ۱ و توافقنامه بال ۲
بال۱
بال ۲
تمرکز بر روی اندازه گیری ریسک اعتباری
توجه به ریسک بازار و عملیاتی، تمرکز بر روش های مدیریت ریسک داخلی بانک ها و بررسی نظارتی و نظم بازار
یک الگوی مشخص برای همه
انعطاف پذیری، انواع روش ها، ایجاد انگیزش برای مدیریت ریسک بهتر، تفکیک ارزش دارایی ها، فعالیت های تجاری، سیستمها و عملیات آنها
ساختار کلی
حساسیت بیشتر به ریسک بوسیله انواع فعالیتهای تجاری و طبقات دارایی های چندگانه، تمرکز بر اجرای عملیاتی آن
نقش کم ناظران
نقش بسیار زیاد و حضور فعال ناظران در مقایسه با بال۱
استراتژی تغییر در بازار
گسترش حوزه بازار داخلی
گسترش حوزه بازار خارجی
جذب مشتریان جدید
گسترش دامنه توزیع محصولات
(منبع: رحمان سرشت و همکاران، ۱۳۹۲)
۲-۱-۴-۱-۲-استراتژی رهبری هزینه
یک استراتژی رقابتی از نوع هزینه ی کمتر است که هدف آن، بازارهای انبوه است و به انجام این اقدامات نیاز دارد:
ساخت تجهیزات با مقیاسی کارا
پیگیری و تلاش برای کاهش هزینه ها با بهره گیری از تجربه
کنترل هزینه های سربار و ثابت
کاهش نارضایتی مشتری از محصول
حداقل سازی هزینه ها در حوزه هایی چون تحقیق و توسعه، خدمات، نیرو و کارکنان فروش،تبلیغات و غیره. به دلیل پایین بودن هزینه های یک شرکت پیشگام، می تواند قیمت کمتری برای محصولات خود بگذارد و در عین حال سود مطلوبی کسب کند. همچنین شرکت می تواند در شرایط رقابت فشرده نیز سود بدست آورد. بالا بودن سهم بازار این شرکت به معنای ان است که شرکت مزبور، قدرت چانه زنی بالاتری در برابر عرضه کنندگان خود(فروشندگان مواد اولیه، …به این شرکت) دارد زیرا می تواند به مقدار زیاد خرید کند. قیمت پایین محصولات این شرکت همچنین به مثابه یک مانع عمل میکند زیرا تنها تعداد معدودی از تازه واردها به صنعت، می توانند با چنین شرکتی رقابت کنند. در نتیجه به نظر می رسد بازگشت سرمایه ی شرکت های کم هزینه، بالاتر از حد متوسط باشد. پدیده ی رهبری در هزینه ها را باید همگام با متمایز ساختن محصولات و خدمات بکار برد. بسیاری از عوامل هزینه، بر جذابیت های نسبی استراتژی های عمومی(ژنریک) اثر می گذارند. آنها عبارتند از: “صرفه جویی به مقیاس، منحنی های یادگیری و تجربه آموزی، درصد ظرفیت مورد استفاده و رابطه بین عرضه کنندگان مواد اولیه و توزیع کنندگان محصولات ساخته شده". هزینه های دیگری را که به هنگام انتخاب استراتژی ها باید مورد توجه قرار ، داد عبارتند از: توان بالقوه در سهیم شدن در هزینه ها و مهارت ها یا دانش موجود دردرون سازمان، هزینه های تحقیق و توسعه مربوط به تولید و عرضه ی محصولی جدیدیا اصلاح محصولات موجود، هزینه های دستمزد، نرخ مالیات، هزینه ی انرژی و هزینه ی حمل و نقل. در موارد زیر شرکت می تواند در یک صنعت، محصولاتی را با بهای تمام شده ی کمتر تولید و عرضه نماید: هنگامی که بازار متشکل از خریدارانی باشد که نسبت به قیمت، حساسیت نشان می دهند، هنگامی که برای محصولات متمایز، مشتری چندان زیادی وجود نداشته باشد، هنگامی که مشتریان بین محصولات با نام و نشان های تجاری مختلف چندان تفاوت زیادی قائل نشوند و یا هنگامی که تعداد زیادی خریدار با توان های بالقوه ی چانه زدن در بازار وجو داشته باشد. هدف، عرضه کردن محصولاتی است با قیمتی پایین تر از رقیب محصولات شرکت های رقیب و درنتیجه، به دست آوردن سهم بیشتری از بازار، پس از این مرحله باید با بالا بردن فروش، تلاش کرد شرکت های رقیب را به کلی از بازار خارج نمود. برخی از خطر های ناشی از اجرای استراتژی مبتنی بر رهبری هزینه این است که امکان دارد شرکت های رقیب نیز از این استراتژی تقلید کنند و در نتیجه کل سود یک صنعت خاص، کاهش یابد، پیشرفت های فن آوری در آن صنعت موجب شود که استراتژی مزبور اثربخشی خود را از دست بدهد یا اینکه خریداران به ویژگی های دیگری به غیر از قیمت، توجه نمایند(رضوانی، ۱۳۸۹).
بررسی ادبیات علمی در زمینه بقای شرکت نشان می دهد که بهترین روش برای آماده کردن شرکت زمانی که با فشار های منفی ناشی از بحران اقتصادی شدید مواجه است استراتژی رهبری هزینه است نتایج تحقیقات آموکو و اکواه(۲۰۰۸) نشان می دهد که استراتژی رهبری هزینه منجر به افزایش فروش و سهم بازار و نیز بهبود کارایی شرکت می شود رهبری و کاهش هزینه بیشتر به صورت تقلیل نیروی انسانی و کاهش حقوق در شرکت های بحران زده صورت گرفته است.
با این وجود مطالعات متعددی هم به نتایج متناقض و متفاوتی در این رابطه دست یافته اند( بارکرو مون ۱۹۹۴) و کاستروجیووانی وبروتن(۲۰۰۰) دریافتند که کاهش هزینه ها سهم قابل توجهی در عملکرد شرکت احیا شده ندارد اروجیا سوامیو یاسای –اردکانی (۱۹۹۷) نیز دریافتند که کاهش تعداد نیروی کار وکاهش حقوق هم در شرکت هایی که به صورت موفق احیا شده اند و هم شرکت های ناموفق انجام شده است و حتی برخی شرکت ها بدون کاهش تعداد کارکانشان به صورت موفق نجات یافته و احیا شده اند به علاوه بروتن و همکاران (۲۰۰۱)نیز بیان کرده اند که در شرق آسیا توانایی و قدرت تحلیل نیروی انسانی تا اندازه ای محدود است هرچند در تحقیقات بعدی خود اظهار داشته اند که در مواردی کاهش هزینه ها منجر به بهبود عملکرد شده است. همچنین نیز در تحقیقاتشان در زمینه ی احیای شرکت در سنگاپورو استرالیا دریافتند که شواهدی تجربی مبنی بر تاثیر کاهش هزینه ها در بهبود عملکرد وجود ندارد. اما این نتایج متناقض مدیران را از کاهش تعداد کارمندانشان در دوره ی زمانی رکود باز نمی دارد چون آن ها تعدیل نیروی کار را به عنوان تصمیمی رایج در دوره ی رکود تلقی می کنند به عنوان مثال شرکت فولاد ملی در دوره رکود ۴۰۰ نفر از کارکنانش را اخراج کرد و با حذف تعدادی از مدیران میانی، هزینه های حقوق و دستمزد را کاهش داد(بروتن و همکاران،۲۰۰۳، فیشر و همکاران،۲۰۰۴)، شرکت ماشین های تجاری بین المللی[۸۱] یکی از مثال های مشهور در دهه های اخیر است که مجبور به کاهش تعداد ۱۵۰۰۰۰ نفر از کل ۴۰۷۰۰۰ نفر نیروی کار خود در دوره ی احیا شد (اسلاتر،۱۹۹۹).
شرکت مارک و اسپنسر مجبور به کاهش تعداد ۴۰۰ نفر از ۳۳۰۰ کارگر،۳۳ مدیر ارشد از ۱۰۰ مدیر ارشد و ۲۹۰ نفر از ۱۹۰۰ مدیر فروشگاه در دورهی رکود شرکتشد. درمصاحبه ای به مدیر عامل شرکت میتسوبیشی در اروپا به اخراج ۷۰ ٪ از نیروی کار شرکت در دوره ی رکود اشاره کرده است. قابل ذکراست که تعدیل نیروی انسانی در برخی موارد( مثلاً شرکت تجهیزات دیجیتال [۸۲]در اوایل دهه ی ۱۹۹۰) منجر به احیای شرکت نشده است (تورانس،۲۰۰۴).
از پیامد های اجرای راهبرد کاهش هزینه می توان به افزایش احتمال ترک خدمت کارکنان شایسته، تضعیف روحیه ی کارکنان فعلی و ایجاد نا امیدی و یاس در کارکنان تعدیل نشده اشاره کرد( هو و همکاران،۲۰۱۰).
بررسی ادبیات علمی نشان می دهد که علاوه بر کاهش تعداد کارمندان وکاهش حقوق که منجر به کاهش هزینه ی نیروی کار می شود، کاهش هزینه های مواد اولیه و هزینه های بالاسری نیز از جمله اقداماتی هستند که توسط شرکت های بقا یافته و احیا شده اجرا شده اند( اسلاتر ولوئت،۱۹۹۹، گدارد،۱۹۹۳، بروتن و همکاران،۲۰۰۳).
شرکت میکرون یکی از دو تولید کننده بزرگ نیمه هادی در روسیه را می توان به عنوان مثالی در این مورد ذکرکرد در دوران رکود، این شرکت غیر از کاهش تقریباً نیمی از نیروی کار نزدیک به ۷۵۰۰ نفری خود اقدامات دیگری نیز مانند اجاره دادن فضای مازاد، افزایش ساعات تولید و کنترل بیشتر بر مصرف انرژی وهزینه های مصرفی به منظور افزایش کارایی به اجرا در آورد( بروتن و روبانیک،۱۹۹۷).
۲-۱-۴-۱-۳-استراتژی کاهش
وقتی موقعیت رقابتی شرکت در همه یا بعضی از خطوط تولیدش به حدی ضعیف شود که باعث ضعیف شدن عملکرد آن می شود مدیران ترغیب می شوند استراتژی عقب نشینی را انتخاب کنند به عبارت دیگر وقتی فروش های شرکت در حال کاهش است و سود آن به زیان تبدیل می شود این استراتژی را انتخاب می کنند. این استراتژی فشار زیادی بر بهبود عملکرد وارد می کند. مثل مربی یک تیم فوتبال بازنده، مدیر عامل شرکت تحت فشار قرار دارد تا هرچه سریعتر کاری انجام بدهد و گرنه اخراج خواهد شد. مدیریت شرکت در تلاش برای حذف نقاط ضعفی که شرکت را به این روز بد انداخته اند، می تواند از یکی از انواع استراتژی کاهش استفاده کند. این استراتژی ها عبارتند از استراتژی تغییر جهت[۸۳]، استراتژی اسارت[۸۴]، استراتژی فروش یا واگذاری[۸۵] و استراتژی ورشکستگی یا استرتژی تصفیه (انحلال)[۸۶] (رضوانی، ۱۳۸۹). از آنجا که هدف ما بقا در شرایط رکودی می باشد فقط به دو استراتژی تغییر جهت و اسارت می پردازیم.
۲-۱-۴-۱-۳-۱-استراتژی تغییر جهت
تاکید این استراتژی بر بهبود و ارتقای کارایی عملیاتی است. وقتی که مشکلات شرکت فراگیر است اما هنوز بحرانی نیست، استفاده از این استراتژی معقول و منطقی است. این استراتژی که همانند یک رژیم غذایی است دو مرحله اساسی دارد مرحله کوچک سازی[۸۷] و مرحله تثبیت[۸۸] .
کوچک سازی تلاش اولیه است برای جلوگیری از بدتر شدن وضعیت، از طریق کوچکتر کردن اندازه شرکت و کاهش هزینه های آن. مرحله دوم یعنی تثبیت، عبارت است از اجرای یک برنامه برای تثبیت شرکت کوچک شده ی کنونی. برای هموار کردن روند انجام فعالیتها در شرکت، مدیران شرکت، برنامه ای تهیه می کنند تا هزینه های سربار غیر ضروری را کاهش داده و هزینه های فعالیت عملیاتی را توجیه کند. این مرحله برای سازمان بسیار حیاتی است. اگر مرحله تثبیت به درستی اجرا نگرد، بسیاری از بهترین کارکنان شرکت آن را ترک خواهند کرد. البته اگر همه ی این کارکنان در اجرای این استراتژی مشارکت کنند، شرکت جدیدی که پس از گذشتن از شرایط سخت و پس از اجرای استراتژی کاهش باقی مانده است، بسیار قوی تر و سازمان یافته تر خواهد بود در چنین حالتی شرکت موقعیت رقابتی اش را بهبود بخشیده است و می تواند دوباره فعالیته های خود را توسعه بدهد(رضوانی، ۱۳۸۹).
۲-۱-۴-۱-۳-۲-استراتژی اسارت
شرکتی که چنین استراتژی را اجرا می کند. به عرضه کننده یا توزیع کننده انحصاری شرکت دیگری تبدیل می شود، و در عوض، آن شرکت متعهد می شود که برای مدتی طولانی خریدهای خود را از شرکت های بحران زده تامین کند یا توزیع محصولات خود را از طریق آن انجام دهد . با این کار، شرکتی که استراتژی اسارت را انتخاب کرده است یا به عبارت بهتر شرکت اسیر، استقلال خود را در قبال کسب امنیت، مبادله می کند. وقتی که موقعیت رقابتی شرکت، ضعیف است، ممکن است تصمیم بگیرد برای تضمین بقای خود و در قالب قراردادی بلند مدت، تسلیم محض یکی از بزرگ ترین مشتریان شود. به این ترتیب شرکت اسیر، دامنه ی برخی از فعالیت های خود مثل بازارایابی را کاهش می دهد و هزینه هایش به نحو چشمگیری کاهش می یابد(رضوانی، ۱۳۸۹).
جدول ۲-۶-خلاصه ای از استراتژی های برای بقا در رکود اقتصادی
استراتژی برای بقا در رکود اقتصادی
تعریف
ماخذ و پیشینه
استراتژی تمرکز مجدد بر محصول بازار
مجموعه اقداماتی که شرکت در جهت عرضه محصولات جدید وورود به بازار های جدید طی چند سال گذشته به عنوان اقداماتی برای بهبود عملکرد مالی خود به آن پرداخته است.
رحمان سرشت و همکاران(۱۳۹۲)، همبریک و شکتر(۱۹۸۳)، اسلاتر و لاوت(۱۹۹۹)، هو و همکاران(۲۰۰۳)، کیتچینگ و همکاران(۲۰۰۹)، دیدی و وریس(۱۹۹۸)
استراتژی رهبری هزینه
یک استراتژی رقابتی از نوع هزینه ی کمتر است که هدف آن حداقل سازی هزینه ها در حوزه هایی چون تحقیق و توسعه، خدمات، نیرو و کارکنان فروش،تبلیغات و غیره می باشد.
شکل۳-۲ اعداد فازی مثلثی برای متغیرهای کلامی
گام سوم: ارزیابیهای تصمیمگیرندگان را جمع آوری نمایید
برای تعیین رابطه میان معیارهای ، یک گروه تصمیمگیری متشکل از p کارشناس مورد سوال قرار میگیرند تا مجموعهای از مقایسات زوجی بر حسب عبارات کلامی بدست آید. از این رو تعداد p ماتریس فازی با بهره گرفتن از نظرات هر کارشناس تهیه میشود.
(۳-۱۴)
که در آن ماتریس فازی ، ماتریس رابطه مستقیم اولیه فازی[۵۰] کارشناس k ام نامیده میشود.
گام چهارم: بدستآوردن ماتریس نرمال رابطه مستقیم فازی.
فرض کنید ، اعداد فازی مثلثی باشند،
(۳-۱۵)
سپس برای تبدیل مقیاس معیارها به مقیاسهای قابل مقایسه، از تبدیل مقیاس خطی، به صورت فرمول نرمالسازی استفاده میشود. ماتریس نرمالسازی رابطه مستقیم فازی کارشناس kام یعنی به صورت ذیل نشان داده شده است،
(۳-۱۶)
که در آن
(۳-۱۷)
همانند روش دیماتل معمولی فرض میکنیم حداقل یک i وجود دارد که .
این فرض در عمل به خوبی برآورده میشود. سپس عبارات جبری ضرب یک عدد ثابت در یک عدد فازی و جمع دو عدد فازی برای محاسبه ماتریس میانگین ، حاصل از استفاده میشوند.
(۳-۱۸)
که در آن
(۳-۱۹)
ماتریس فازی ، ماتریس نرمال رابطه مستقیم فازی نامیده میشود. در اینجا ما از میانگین حسابی برای یکپارچهسازی کل دادههای کارشناسان بعد از محاسبه ماتریس نرمال رابطه مستقیم فازی استفاده میکنیم. این روش بهتر از روش یکپارچهسازی کل دادههای کارشناسان بعد از محاسبه ماتریس رابطه مستقیم اولیه فازی است.
گام پنجم: پیادهسازی و تحلیل مدل ساختاری.
برای محاسبه ماتریس رابطه کلی فازی[۵۱] ، ابتدا باید همگرایی را تضمین نماییم. در محاسبه ، رابطه تقریب را جهت ضرب دو عدد فازی مثلثی به کار میبریم. از این رو عناصر نیز اعداد فازی مثلثی هستند.
فرض کنید و سه ماتریس قطعی ذیل را که عناصر آن از استخراج میشوند را در نظر بگیرید:
(۳-۲۰)
مطابق حالت قطعی، ماتریس رابطه کلی فازی را به صورت ذیل تعریف مینماییم:
قضیه: فرض کنید که در آن ، آنگاه:
(۳-۲۱)
و
(۳-۲۲)
. و
(۳-۲۳)
اکنون که بدست آمده، روش CFCS را جهت فازی زدایی و بدست آوردن ماتریس رابطه کلی به کار میبریم. لذا برای روش CFCS خواهیم داشت:
اگر اعداد فازی مثلثی باشد و معرف مقدار قطعی آنها باشد. همچنین داریم:
(۳-۲۴)
و و
آنگاه:
(۳-۲۵)
فصل چهارم
پویاییهای گروهی و روابط بین گروهی چیست و چگونه میتوان از آن در جهت بهبود کیفیت زندگی کاری استفاده کرد، همچنین استراتژی مورداستفاده سرپرستان در جهت افزایش QWL چیست؟
۲-۴-۱۱ برنامههایی برای بهبود کیفیت زندگی کاری:
برنامههای بهبود روند کیفیت زندگی کاری دودسته میباشند: برخی از آنها به دگرگونیهای کم و برخی دیگر به دگرگونیهای وسیعتری نیاز دارند. شرح برنامهها بهطور خلاصه در جدول زیر آورده شده است.
جدول (۲-۱۰) برنامههای بهبود کیفیت زندگی کاری
ردیف
عنوان برنامه
شرح برنامه
۱
حلقههای کیفیت
حلقههای کیفیت گروههای کوچکی از کارکنان میباشند که بهطور منظم با رهبر گروه تشکیل جلسه میدهند تا مشکلات مرتبط به کار را حل نمایند. (جزنی،۴۵۰،۱۳۷۸)
حلقههای کیفیت شامل هفت تا ده تن است که از منطقه کاری مشابه برگزیدهشده و بهطور منظم گردهم میآیند تا کیفیت و مسائل مربوط به قلمرو آن را در قلمرو کاری خود شناسایی و تحلیل نموده و برای مشکلات راه چاره بیابند. عضویت در حلقههای کیفیت، اختیاری بوده و جلسههای آن بهطورمعمول هفتهای یک ساعت از وقت رسمی کار را پر می کند در نشستهای نخستین به اعضای گروه درزمینهٔ روشها و فنون حل مسائل که از پویائی گروهی، مهندسی صنعتی و نظارت بر کیفیت سرچشمه گرفتهاند آموزش داده میشود. این روشها شامل اندیشه انگیزی، تحلیل علت و معلولی و … میباشد.
۲
ارتباط با کارکنان
بررسیهای سازمانی نشان میدهند بهتر کردن ارتباط میان کارکنان، یک روش اثربخش و کارآمد برای بهبود بهرهوری و کیفیت زندگی کاری میباشد ارتباط میتواند انتقال اندیشههای کارکنان را در راستای بهتر شدن فرآوردهها و دگرگونیهای سازمانی آسان سازد و در همان حال احساس مشارکت کارکنان را در کار افزایش دهد.
۳
نوسازی سبکسازمانی
راههای رایج برای ایجاد سبکی نو د ر سازمان شامل (۱) افزایش سطح مشارکت (۲) بکار بردن نظریه Z در مدیریت است.
۲-۴-۱۲ محدودیتهای برنامههای کیفیت زندگی کاری:
برنامههای کیفیت زندگی کاری گرچه دارای موفقیتهایی بودهاند، اما اکثر نگهداری یا گسترش آنها بیش از چند سال با مشکلاتی همراه بوده است. در ذیل دلایل محدودیت موفقیت برنامههای کیفیت زندگی کاری ارائه گردیده است.
- تغییرات در رهبری (مدیریت) سبب از بین رفتن تداوم برنامههای کیفیت زندگی کاری میشود.
- ممکن است انتظارات درباره سرعت بهبودهایی که قرار است رخ دهد بسیار زیاد باشد.
- تلاشها غالباً متوجه کارکنان تولیدی واداری است و کوشش کمتری در جهت تغییر فرهنگ سطوح حرفهای و مدیریتی انجام میگیرد.
- معمولاً پاداشهای مادی بلندمدت و برای مشارکتکنندگان در نظر گرفته میشود.
- تعهد ناکافی نسبت به امنیت شغلی نیروی کار در بلندمدت وجود دارد. (جزئی ۱۳۷۸،۴۴۱)
۲-۴-۱۳ تأثیر متقابل بهرهوری و کیفیت زندگی کاری:
با توجه به تعاریفی که از بهرهوری و کیفیت زندگی کاری ارائه گردیده است، این نظریه را تقویت می کند که افزایش و تأکید بر عوامل محسوس و عینی کیفیت زندگی کاری، بهرهوری منابع انسانی را افزایش میدهد لذا در یک جمعبندی، میتوان اینگونه بیان نمود که بهرهوری، بهویژه بهرهوری منابع انسانی که از ضرورتهای توسعه و رشد هر جامعه و سازمان محسوب میگردد صرفاً از طریق افزایش میزان حقوق و مزایا و امکانات رفاهی به دست نمیآید. بلکه جهت بهرهور نمودن انسانها باید رضایت و کیفیت زندگی کاری آنان افزایش و بهبود یابد. البته برقراری ارتباط متقابل بین این دو پدیده، به باورهای مشترک و فرهنگ سازمانی مساعد نیاز دارد پس در شکلگیری این فرهنگ، مدیران سازمانها، بیشترین تأثیر را خواهند داشت.
انسان موجودی پیچیده با تواناییهای بیانتها میباشد که از قوه به فعل درآوردن این تواناییها از راه مطالعه روان، باور و ارزشهای او بیش از ویژگیهای فیزیکیاش، ما را در برقراری ارتباط بین بهرهوری کیفیت زندگی کاری راهنمائی می کند. عملکرد عبارت است از کارایی و اثربخشی در وظایف محوله. لذا عملکرد شغلی مستخدم نشان میدهد که او تا چه اندازه کار خود را بهطور رضایت بخش انجام میدهد. ایجاد رابطه متقابل بین بهرهوری و کیفیت زندگی کاری و ایجاد باورهای مشترک در سازمان با بکار گیری رهبری و مدیریت صحیح شکل میگیرد که به دو شرط زیر بستگی دارد:
۱- مدیران برای رهبری سازمان دارای مهارت لازم باشند.
۲- مدت مدیریت آنها آنقدر طولانی باشد که فرصت آموزش، تغیر فرهنگ و ایجاد ارزشهای مشترک را داشته باشند.
کیفیت زندگی کاری بهرهوری
کیفیت زندگی کاری عملکرد
شکل (۲-۱) نقش مدیریت در ایجاد رابطه متقابل بین کیفیت زندگی کاری و بهرهوری (میر سپاسی،۱۳۷۶، ۷۲)
۲-۵ بخش چهارم: شرکت نفت فلات قاره ایران
شرک نفت فلات قاره ایران یکی از شرکتهای تابعه وزارت نفت میباشد که مسئولیت بهرهبرداری از مخازن نفتی خلیجفارس را بر عهده دارد. این شرکت از بزرگترین شرکتهای تولیدکننده نفت دریایی جهان است که وظیفه استخراج و بهرهبرداری از میادین نفتی کشور در طول بیش از ۱۲۰۰ کیلومتر از گستره آبهای نیلگون خلیجفارس و همچنین دریای عمان را با پیشینه نیمقرن تجربه بر عهده دارد. این شرکت دارای ۴ منطقه عملیاتی بهرگان، خارک، لاوان و سیری منطقه جدید کیش منطقه جدید قشم میباشد که هر یک از مناطق دارای سکوهای تابعه متعدد میباشند.(پورتال شرکت نفت فلات قاره ایران،۱۳۹۳)